Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
iceboat
U
قایق مخصوص رانندگی روی سطح یخزده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
skeeter
U
قایق مخصوص روی یخ
canalboat
U
قایق مخصوص کانال
iceboat
U
قایق مخصوص مسابقه روی یخ
sheet bend
U
گره مخصوص وصل دو طناب قایق
frostbiter
U
قایق مخصوص حرکت درهوای سرد
surfboat
U
قایق مخصوص هوای توفانی یا خیزاب
rumrunner
U
ادم یا قایق مخصوص حمل مشروبات قاچاق
shells
U
قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shelling
U
قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
whaleboat
U
قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
shell
U
قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
hoar frost
U
شبنم یخزده
gaff
U
میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
boiler plate
U
سطح یخزده و سفت برف
scooters
U
روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
scooter
U
روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
canopies
U
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy
U
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
lubber's line
U
علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind
U
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
tacked
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
drives
U
رانندگی کردن
staging
U
رانندگی کالسکه
drive
U
رانندگی کردن
driving experience
U
تجربه رانندگی
driving
U
موثر رانندگی
wheel gloves
U
دستکش رانندگی
driving licence
U
گواهینامه رانندگی
driving licences
U
گواهینامه رانندگی
driving licenses
U
گواهینامه رانندگی
radius of action
U
ناحیه رانندگی
chauffeur
U
رانندگی کردن
chauffeured
U
رانندگی کردن
chauffeuring
U
رانندگی کردن
chauffeurs
U
رانندگی کردن
motoring offences
U
جرائم رانندگی
He drives recklessly.
U
بی احتیاط رانندگی می کند
vehicle registration office
U
اداره راهنمایی و رانندگی
karting
U
رانندگی با اتومبیل کوچک
traffic court
U
دادگاه تخلفات رانندگی
There is nothing to be afraid of in driving.
رانندگی که ترس ندارد.
department of motor vehicles
[DMV]
[American E]
U
اداره راهنمایی و رانندگی
drives
U
رانندگی ارابه مسابقهای
drunken driving
U
رانندگی در حال مستی
road traffic offences
U
جرائم راهنمایی و رانندگی
drive
U
رانندگی ارابه مسابقهای
to drive a car
U
رانندگی کردن خودرویی
pull ahead
U
جلو زدن
[در رانندگی]
Road signs
U
علائم راهنمایی و رانندگی جاده
to drive on dimmed
[dipped]
headlights
U
با نور پایین رانندگی کردن
It is murder driving on this freeway ( motorway , highway ) .
U
رانندگی دراین بزرگراه کشنده است
reduced lighting
U
حرکت با نور کم رانندگی با چراغ جنگی
cell phone users while driving
U
کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
traffic court
U
دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات رانندگی
Here ist my driving licence card.
بفرمائید این گواهینامه رانندگی من است.
boat space
U
فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
to pass your driver's license test at the first attempt
U
آزمون گواهینامه رانندگی را بار اول قبول شدن
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
showboat
U
قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
to jink
[colloquial]
[British English]
U
در دویدن
[راه رفتن]
[رانندگی کردن]
ناگهان مسیر را تغییر دادن
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
ferry boat
U
قایق
boat
U
قایق
boats
U
قایق
outboard
U
قایق
lighters
U
قایق
lighter
U
قایق
barges
U
قایق
bilge
U
کف قایق
boat tail
U
دم قایق
caique
U
قایق
boatdeck
U
پل قایق
ark
U
قایق
barge
U
قایق
barged
U
قایق
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
boat plug
U
پیته قایق
boat pool
U
حوضچه قایق
by the stern
U
قایق سربالا در اب
boat skids
U
گهواره قایق
boat tail
U
پاشنه قایق
galley
U
اشپزخانه قایق
boat work
U
قایق بری
boat your oars
U
پارو به قایق
boatchock
U
زین قایق
aboard
U
روی قایق
canoeist
U
قایق ران
boat painter
U
طناب قایق
painter
U
طناب قایق
rhino
U
قایق باربر
gripe
U
بند قایق
aft
U
عقب قایق
assault boat
U
قایق هجومی
painters
U
طناب قایق
gripe
U
تسمه قایق
four
U
قایق 4 نفره
beaching gear
U
سرسره قایق
fore
U
جلوی قایق
boat anchor
U
لنگر قایق
boat boom
U
بوم قایق
boat call
U
مخابره با قایق
boat gang
U
نگهبان قایق
boat hails
U
شناسایی قایق
capsizing
U
برگشتن قایق
capsizes
U
برگشتن قایق
single
U
قایق یک نفره
motorboats
U
قایق موتوری
ferried
U
قایق موتوری
ferries
U
قایق موتوری
ferry
U
قایق موتوری
ferrying
U
قایق موتوری
hydrofoils
U
قایق هواناو
hydrofoils
U
قایق پرنده
hydrofoil
U
قایق هواناو
hydrofoil
U
قایق پرنده
powerboat
U
قایق موتوری
motorboat
U
قایق موتوری
rowboat
U
قایق پارویی
cutter
U
قایق پارویی
rowboats
U
قایق پارویی
schooner
U
قایق دو دگلی
schooners
U
قایق دو دگلی
sailboat
U
قایق بادبانی
sailboat
U
قایق بادی
sailboats
U
قایق بادبانی
cutter
U
قایق تک دکله
sailboats
U
قایق بادی
cutters
U
قایق پارویی
powerboats
U
قایق موتوری
cutters
U
قایق تک دکله
boat hook
U
هوک قایق
boat hook
U
چنگک قایق
boat-hook
U
هوک قایق
boat-hook
U
چنگک قایق
boat-hooks
U
هوک قایق
boat-hooks
U
چنگک قایق
canoes
U
قایق رانی
ladder
U
پلکان قایق
ladders
U
پلکان قایق
canoe
U
قایق رانی
capsize
U
برگشتن قایق
lighters
U
قایق بارکش
lighters
U
قایق باری
lighter
U
قایق بارکش
yachting
U
قایق رانی
sailing boat
U
قایق بادبانی
sailing boats
U
قایق بادبانی
dinghies
U
قایق تفریحی
dinghy
U
قایق تفریحی
stern
U
عقب قایق
sterner
U
عقب قایق
sternest
U
عقب قایق
sterns
U
عقب قایق
grappling irons
U
لنگر قایق
grappling iron
U
لنگر قایق
lighter
U
قایق باری
capsized
U
برگشتن قایق
catboat
U
قایق تک بادبان
ice boat
U
قایق یخ شکن
pulling boat
U
قایق پارویی
fittings
U
لوازم قایق
lifeboats
U
قایق نجات
lifeboat
U
قایق نجات
service craft
U
قایق گشتی
single banked boat
U
قایق تک پارو زن
sloop
U
قایق جنگی
sloop
U
قایق یک دکله
cradle
U
زین قایق
cradled
U
زین قایق
cradles
U
زین قایق
iceboat
U
قایق یخ شکن
icebreaker
U
قایق یخ شکن
landing craft raiding
U
قایق هجومی
life raft
U
قایق نجات
seaboat
U
قایق ترابری
lighterage
U
قایق باری
monohull
U
قایق با یک بدنه
motor sailer
U
قایق موتوردار
motorboat engine
U
قایق موتوری
night boat
U
قایق اماده
piragua
U
قایق ته پهن
soling
U
قایق با 3 سرنشین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com