English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
committee boat U قایق داوران در اغاز و پایان مسیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marshal U داوران کنار مسیر
marshaled U داوران کنار مسیر
marshaling U داوران کنار مسیر
marshalled U داوران کنار مسیر
marshals U داوران کنار مسیر
wires U خط اغاز یا پایان مسابقه
wire U خط اغاز یا پایان مسابقه
unilinear U دارای تغییرات مسلسل از اغاز تا پایان
staggers U خط اغاز مسیر هر دونده
staggering U خط اغاز مسیر هر دونده
stagger U خط اغاز مسیر هر دونده
target captain U عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
haul U تغییر مسیر قایق
hauled U تغییر مسیر قایق
hauling U تغییر مسیر قایق
hauls U تغییر مسیر قایق
helm U تمایل قایق به انحراف از مسیر
lay line U خط فرضی مسیر قایق به مقصد
barging U خطا در تعیین مسیر قایق
helms U تمایل قایق به انحراف از مسیر
overstand U بیش از حد ماندن قایق در یک مسیر بجای چرخاندن
privileged U مجاز به ادامه مسیر و گرفتن سرعت درصورت رسیدن قایق دیگر به ان
stiff U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffest U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffer U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
canopies U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
obstruction U خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstructions U خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
eol U پایان خط پرچمی که بیان کننده پایان یک خط داده میباشد
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
terminates U پایان دادن پایان یافتن
terminate U پایان دادن پایان یافتن
terminated U پایان دادن پایان یافتن
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
jury U هیات داوران
jury U هیئت داوران
referee's dressing room U رختکن داوران
juries U هیئت داوران
juries U هیات داوران
lord chancellor U رئیس کل داوران
dawn U اغاز اغاز شدن
dawned U اغاز اغاز شدن
dawns U اغاز اغاز شدن
dawning U اغاز اغاز شدن
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
split decision U رای اکثریت داوران
clerk of the course U منشی گروه داوران
hant U شور داوران کاراته
abstains U خودداری داوران ازدادن رای
abstaining U خودداری داوران ازدادن رای
matmen U مجموع کشتی گیران و داوران
abstained U خودداری داوران ازدادن رای
abstain U خودداری داوران ازدادن رای
the judges were influenced by U داوران زیر نفوذ او واقع شدند
pyx jury U هئیت منصفه عیارگیران داوران دینارسنج
homologate U تصویب نوع اتومبیل بوسیله داوران
rhadamanthus U نام یکی از داوران جهان پایین
fasted U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
multithread U طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
groove U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
switched network backup U انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
grooves U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion U دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail U مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
homologate U اعلام و تایید کار حد نصاب سرعت هواپیما به وسیله داوران
awarding U مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
awards U مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
awarded U مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
award U مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
postal match U مسابقهای که در محل انجام میشود و نتیجه ان با پست نزد داوران ارسال می گردد
boat space U فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
summits U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
midcourse guidance U هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summit U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route U مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
showboat U قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg U شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
insteps U اغاز
outset U اغاز
kick off U اغاز
instep U اغاز
origin U اغاز
inchoation U اغاز
get away U اغاز
incipience or ency U اغاز
initation U اغاز
origins U اغاز
jump off U اغاز
originationu U اغاز
beginnings U اغاز
authorship U اغاز
initio U در اغاز
kick-off U اغاز
scratch line U خط اغاز
venue U اغاز
venues U اغاز
onset U اغاز
getaway U اغاز
primordium U اغاز
exordium U اغاز
initiation U اغاز
abinitio U از اغاز
getaways U اغاز
entrance U اغاز
entranced U اغاز
entrancing U اغاز
terminus a que U اغاز
commencement U اغاز
inception U اغاز
entrances U اغاز
beginning U اغاز
kick-offs U اغاز
uppermost U از اغاز از ابتدا
start bit U بیت اغاز
incipit U شروع و اغاز
commence U اغاز کردن
som U اغاز پیام
incept U اغاز کردن
inaugurated U اغاز کردن
self initiated U خود اغاز
inaugurator U اغاز کننده
inaugurates U اغاز کردن
inaugurating U اغاز کردن
debut U اغاز کار
debuts U اغاز کار
takeoff U اغاز پرش
takeoffs U اغاز پرش
inaugurate U اغاز کردن
begins U اغاز شدن
soft start U اغاز نرم
commenced U اغاز کردن
initial point U نقطه اغاز
leadoff U اغاز ضربت
initialing U واقع در اغاز
lead off U اغاز کردن
initialed U واقع در اغاز
birth U اغاز زاد
birth U اغاز کردن
births U اغاز زاد
births U اغاز کردن
start of taxt U اغاز متن
at first U در اغاز کار
initial U واقع در اغاز
initialled U واقع در اغاز
initialling U واقع در اغاز
commences U اغاز کردن
commencing U اغاز کردن
introductive U اغاز کننده
alpha and omega U اغاز و فرجام
start of heading U اغاز سرفصل
begin U اغاز کردن
start of message U اغاز پیام
jump off U اغاز حمله
begin U اغاز شدن
begins U اغاز کردن
initials U واقع در اغاز
at the start U در اغاز کار
initiated U اغاز کردن
initiating U اغاز کردن
initiates U اغاز کردن
alpha U اغاز شروع
wire to wire U از اغاز تا فرجام
initiate U اغاز کردن
revival U اغاز رونق
thru U از اغاز تاانتها
to take to U اغاز نهادن
inchoate U اغاز کردن
from a to izzard U از اغاز تا انجام
alphas U اغاز شروع
revivals U اغاز رونق
launch U اغاز کردن
launched U اغاز کردن
launches U اغاز کردن
launching U اغاز کردن
to push off U اغاز کردن
prime U درجه یک اغاز
nodal point U نقطه اغاز
primed U درجه یک اغاز
primes U درجه یک اغاز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com