English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
seaworthy U قابل کشتی رانی
shippable U قابل کشتی رانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
navigation river U رودخانه قابل کشتی رانی
Other Matches
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
aerostation U کشتی رانی هوایی
inland navigation U کشتی رانی در رودخانه ها
innavigable U غیرقابل کشتی رانی
shipping company U شرکت کشتی رانی
cabotage U کشتی رانی ساحلی
sailing orders U دستور کشتی رانی
nautically U از لحاظ کشتی رانی
loxodromics U کشتی رانی در خط مایل
loxodromic U وابسته به کشتی رانی در خط مایل
coasting U کشتی رانی در طول ساحل
oceanshipping U روشهای کشتی رانی دراقیانوس
circumnavigate U دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
portolano U راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
circumnavigation U کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
circumavigator U کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
dump U شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
gangplank U سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
gangplanks U سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
femoral U رانی
rani U رانی
ranee U رانی
crural U رانی
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
oarsmanship U کرجی رانی
canoes U قایق رانی
salaciousness U شهوت رانی
d. of a speech U سخن رانی
salacity U شهوت رانی
motoring U اتومبیل رانی
extrusion U روزن رانی
yachting U قایق رانی
canoe U قایق رانی
voluptuousness U شهوت رانی
voluptuously U باشهوت رانی
wheelchairs U ویلچر رانی
ejection U بیرون رانی
wheelchair U ویلچر رانی
oratorship U سخن رانی
inguinal U کشاله رانی
repression U واپس رانی
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
regatta U مسابقه کرجی رانی
lectureships U سمت سخن رانی
to gratify ones passions U شهوت رانی کردن
drive way U مسیر اتومبیل رانی
auto drome U پیست اتومبیل رانی
magnetic potential U نیروی مغناطیس رانی
boat U قایق رانی کردن
harness racing U ارابه رانی تک اسبه
harness race U مسابقه ارابه رانی
to go on the stump U سخن رانی کردن
boats U قایق رانی کردن
funeral oration U سخن رانی برسرجنازه
to give a lecture U سخن رانی کردن
salaciously U از روی شهوت رانی
pawn roller U پیاده رانی شطرنج
pawn push U پیاده رانی شطرنج
lectureship U سمت سخن رانی
sprinting U مسابقه اتومبیل رانی
extrudate U محصول روزن رانی
platforms U سخن رانی کردن
platform U سخن رانی کردن
auto racing U مسابقه اتومبیل رانی
ease all U درکرجی رانی ایست
libidinously U از روی شهوت رانی
ox goad U نیزه گاو رانی
pultrusion process U فرایند کشش رانی
regattas U مسابقه کرجی رانی
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
motor vehicle passenger U مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger U سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
car passenger U سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
harness horse U اسب مخصوص ارابه رانی
moto U بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
matinee U مسابقه ارابه رانی در روز
matinees U مسابقه ارابه رانی در روز
matinTes U مسابقه ارابه رانی در روز
trialling U مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
car passenger U مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
drag racing U مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
lift U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
effective electromotive force U نیروی برق رانی موثر
active emf U نیروی برق رانی موثر
ride [American E] U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
red flag U پرچم قرمز اتومبیل رانی
contact electromotive force U نیروی برق رانی مجاورتی
Carpool U هم سفری [گردشگری] [خودرو رانی]
row a race U مسابقه کرجی رانی دادن
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
kite track U مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
starter U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
sapphic vice U شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
to row a race U در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
starter motor U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
starting motor U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
eloge U سخن رانی بافتخارکسیکه درگذشته است
under U در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
under- U در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
icekhana U اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
to pander any one's lust U وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
off road racing U مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
speedway U مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
tirm oval U پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
prows U کشتی عرشه کشتی
prow U کشتی عرشه کشتی
tracks U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
lap money U جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
hopple U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
off roader U شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
hobbles U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
lines U رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line U رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
moto cross U مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
sensible U قابل درک قابل رویت
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
achievable U قابل وصول قابل تفریق
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
pits U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
toe weight U وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
booster cable [jumper cable] U کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
indemonstrable U غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
indiscoverable U غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
irrefrangible U غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
inconvertible U غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably U بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
puppis U کشتی دم
vessels U کشتی
wrestling U کشتی
bilge U اب ته کشتی
by water U با کشتی
decks U پل کشتی
flat U پل کشتی
ship haven U یک کش کشتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com