English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
emulsifiable U قابل عصاره گیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
decoction U عصاره گیری
emulsification U عصاره گیری
extract U عصاره گیری
extracts U عصاره گیری
extraction U عصاره گیری
extracted U عصاره گیری
extracting U عصاره گیری
distillation U شیره کشی عصاره گیری
measurable U قابل اندازه گیری
shapeable U قابل شکل گیری
commensurable U قابل اندازه گیری
self fruitful U قابل گشن گیری
excisable U قابل مالیات گیری
irrestrainable U غیر قابل جلو گیری
stereometric U بسهولت قابل اندازه گیری
mensurable U قابل پیمایش واندازه گیری پیمودنی
dial up service U سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
dialup U سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
shapable U شکل پذیر قابل شکل گیری
extracted U عصاره
distillate U عصاره
extracts U عصاره
extract U عصاره
emulsioned U عصاره
emulsioning U عصاره
emulsion U عصاره
extracting U عصاره
emulsions U عصاره
extraction U عصاره
gentian bitter U عصاره جنتیانا
juices U عصاره شربت
juice U عصاره شربت
emulsion lubricant U روغن عصاره
saps U عصاره خون
sapped U عصاره خون
sap U عصاره خون
thridace U عصاره کاهو
thridacium U عصاره کاهو
press U عصاره گرفتن
extracts U عصاره جوهر
presses U عصاره گرفتن
extract U عصاره جوهر
extract U عصاره گرفتن
juicer U عصاره گیر
extracting U عصاره جوهر
extracts U عصاره گرفتن
extracted U عصاره گرفتن
extracted U عصاره جوهر
extract of rhubard U عصاره ریوند
extracting U عصاره گرفتن
sappers U عصاره گیر
sapper U عصاره گیر
maple syrup U عصاره یا شیره افرا
limes U عصاره لیموترش اهک
lime U عصاره لیموترش اهک
maple syrup U عصاره افرا [غذا و آشپزخانه]
acetum U استخراج عصاره ازگیاهان دارویی
wolf's bane U تاج الملوک اقونیطون عصاره اقونیتون
He's a wet blanket. U او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
his severity relaxed U از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
digamy U دو زن گیری دو شوهر گیری
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
with the utmost rigour U با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
achievable U قابل وصول قابل تفریق
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
sensible U قابل درک قابل رویت
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
point voting system U سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
compression molding process U فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
indiscoverable U غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
irrefrangible U غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indemonstrable U غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
inconvertible U غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
inexplicably U بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
catch U بل گیری
exorcisms U جن گیری
resumption U از سر گیری
dewatering U اب گیری
monogyny U یک زن گیری
recature U پس گیری
biases U سو گیری
scorification U کف گیری
skimmed U کف گیری
recapturing U پس گیری
recaptures U پس گیری
bias U سو گیری
skims U کف گیری
retractaion U پس گیری
recapture U پس گیری
recaptured U پس گیری
skim U کف گیری
luting U گل گیری
lutation U گل گیری
exorcism U جن گیری
interpolation U درون گیری
restriction U جلو گیری
inquiry U خبر گیری
restrictions U جلو گیری
originationu U سرچشمه گیری
stain removed U لکه گیری
removal of slag U شلاکه گیری
removal of phosphorus U فسفر گیری
interpolations U درون گیری
removal of cinder U تفاله گیری
paralytic disability U زمین گیری
recruitment U سرباز گیری
ensues U پی گیری کردن
exaction U سخت گیری
ensued U پی گیری کردن
ensue U پی گیری کردن
punctiliousness U نکته گیری
refuelling U سوخت گیری
error correction U خطا گیری
refuelled U سوخت گیری
embrasure U دراغوش گیری
embrasures U دراغوش گیری
refuel U سوخت گیری
refueled U سوخت گیری
recruitment U توان گیری
levying U سرباز گیری
embracery U دراغوش گیری
levies U سرباز گیری
inquiries U خبر گیری
dust removal U گرد گیری
calk U درز گیری
refuels U سوخت گیری
levied U باج گیری
levied U سرباز گیری
levies U باج گیری
piscatology U فن ماهی گیری
levy U باج گیری
modules U اندازه گیری
levy U سرباز گیری
levying U باج گیری
refueling U سوخت گیری
whisking U گرد گیری
luting U درز گیری
implantation U لانه گیری
impressmeat U باز گیری
inarm U در اغوش گیری
inarm U در بغل گیری
lodgment or lodge U منزل گیری
lodgment U موضع گیری
lodgement U موضع گیری
isolation U کناره گیری
scratching U کناره گیری
whisked U گرد گیری
whisk U گرد گیری
measurer U اندازه گیری
halieutics U ماهی گیری
i am in a bad f. U بد گیری امدم
i. and evdevolution U ریشه گیری
scratch U کناره گیری
scratched U کناره گیری
scratches U کناره گیری
loading capacity U بار گیری
formation U شکل گیری
nagging U خرده گیری
cupping U خون گیری
insuperability U دشوار گیری
invalidism U زمین گیری
intussusception U در خود گیری
limit of inflammability U حد اتش گیری
ingurgtation U فرا گیری
laxity U اسان گیری
knoit U تغ تغ خرده گیری
introsusception U در خود گیری
measuring bridge U پل اندازه گیری
timing U زمان گیری
noise suppression U پارازیت گیری
nitrification U نیتروژن گیری
nitrification U ازت گیری
takeover U تحویل گیری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com