English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inoculable U قابل تلقیح
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insemination U تلقیح
vaccination U تلقیح
inoculation U تلقیح
inoculations U تلقیح
inoculative U تلقیح کننده
inoculable U تلقیح پذیر
inoculates U تلقیح کردن
inoculate U تلقیح کردن
inoculating U تلقیح کردن
inoculator U تلقیح کننده
inoculated U تلقیح کردن
inseminator U تلقیح کننده
inseminating U افشاندن تلقیح کردن
inseminates U افشاندن تلقیح کردن
impregnated U پارچه تلقیح شده
inseminated U افشاندن تلقیح کردن
plolinate U با گرده تلقیح کردن
inseminate U افشاندن تلقیح کردن
vaccinate U برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinating U برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinated U برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinates U برضد بیماری تلقیح شدن
to i. the germs of a disease U میکربهای یک ناخوشی را به کسی تلقیح کردن
autoinoculation U تلقیح کسی با مایه بدن خودش
impregnated U پارچه تلقیح شده بر علیه اثر موادشیمیایی
immune U مقاوم دربرابرمرض بر اثر تلقیح واکسن دارای مصونیت قانونی وپارلمانی
NCR paper U کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
agamic U بی نیازی از جفت گیری بی نیازی از تلقیح
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
sensible U قابل درک قابل رویت
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
achievable U قابل وصول قابل تفریق
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
indemonstrable U غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
inconvertible U غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
indiscoverable U غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
irrefrangible U غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably U بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendable U قابل فروش جنس قابل فروش
vendible U قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable U قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
capable U قابل
acceptor U قابل
qualified U قابل
incapable U نا قابل
abler U قابل
ablest U قابل
dissoluble U قابل حل
able U قابل
thorough paced U قابل
solvable U قابل حل
soluble U قابل حل
sensible U قابل حس
apt U قابل
good U قابل
revocable U قابل فسخ
revocable U قابل برگشت
removable U قابل عزل
removable U قابل رفع
revealable U قابل مکاشفه
regrettable U قابل تاسف
remediable U قابل علاج
variant U قابل تغییر
remissible U قابل اغماض
remittable U قابل پرداخت
reasonable U قابل قبول
removable U قابل انتقال
noticeable U قابل توجه
renderable U قابل ارائه
apparent U قابل رویت
reproachable U قابل توبیخ
representable U قابل عرضه
rentable U قابل اجاره
substitutable U قابل تعویض
repairable U قابل جبران
reparable U قابل جبران
replaceable U قابل تعویض
repeatable U قابل تکرار
reproducible U قابل تکثیر
reprouducible U قابل تولیدیاتناسل
resistible U قابل مقاومت
returnable U قابل برگشت
negotiable U قابل انتقال
restorable U قابل اعاده
respirable U قابل تنفس
justifiable U قابل توجیه
detectable U قابل کشف
negotiable U قابل معامله
negotiable U قابل مذاکره
imaginable U قابل درک
pliable U قابل انعطاف
predictable U قابل پیشگویی
prosecutable U قابل تعقیب
pursuable U قابل تعقیب
publishable U قابل نشر
purchasable U قابل خریداری
navigable U قابل کشتیرانی
arable U قابل کشتکاری
quizzable U قابل ریشخند
quodlibet U نکته قابل
quoteworthy U قابل اقتباس
audible U قابل شنوایی
audible U قابل شنیدن
viable U قابل دوام
predictably U قابل پیشگویی
propagable U قابل تبلیغ
potable U قابل شرب
potatory U قابل شرب
predicable U قابل اسناد
pregnable U قابل ابستنی
prescriptible U قابل تجویز
preventable U قابل جلوگیری
preventible U قابل جلوگیری
producible U قابل تولید
adjustable U قابل تطبیق
adjustable U قابل تنظیم
identifiable U قابل شناسایی
promotable U قابل ترویج
pronounceable U قابل تلفظ
propagable U قابل تکثیر
propagable U قابل ترویج
perceptible U قابل درک
ratable U قابل ارزیابی
attributable U قابل اسناد
refillable U قابل تعویض
negligible U قابل اغماض
reflexible U قابل انعکاس
advisable U قابل توصیه
analogous U قابل قیاس
analogous U قابل مقایسه
detachable U قابل تجزیه
detachable U قابل تفکیک
combustible U قابل اشتعال
combustible U قابل احتراق
refractile U قابل انکسار
refrangible U قابل انکسار
registrable U قابل ثبت
regulable U قابل تعدیل
recoupable U قابل جبران
reconcilable U قابل تلفیق
practicable U قابل اجرا
sustainable U قابل تحمل
admirable <adj.> U قابل تحسین
admirable <adj.> U قابل پسند
rebuttable U قابل رو کردن
verifiable U قابل بازبینی
verifiable U قابل رسیدگی
negligible U قابل فراموشی
rebuttable presumptions U احکام قابل رد
receivable U قابل قبول
reclaimable U قابل استرداد
reclaimable U قابل احیاء
registered U قابل اهمیت
reimbursable U قابل پرداخت
tractile U قابل کشش
arguable U قابل بحث
transformative U قابل تغییر
translatable U قابل ترجمه
translatable U قابل تعبیر
transferable U قابل انتقال
transferable U قابل ورابری
mobiles U قابل تحرک
mobiles U قابل حرکت
mobile U قابل تحرک
mobile U قابل حرکت
handy <adj.> U قابل استفاده
handiest U قابل استفاده
handier U قابل استفاده
transmissive U قابل انتقال
arguably U قابل بحث
believable U قابل قبول
passable U قابل قبول
tractile U قابل اتساع
seeable U قابل دید
changeable U قابل تغییر
amenable U قابل جوابگویی
plausible U قابل استماع
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com