Perdic | قابل انتخاب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 210 (15 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	eligible U	قابل انتخاب
	selective U	قابل انتخاب
	selectively U	قابل انتخاب

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	optional U	آنچه قابل انتخاب شدن باشد
	jumper U	مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
	jumpers U	مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
	pop down menu U	منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب
	selectable U	آنچه توسط کاربر قابل انتخاب است
	selectable U	کارایی یا خصوصیت یک وسیله که توسط کاربر قابل انتخاب است
	selectable U	آنچه قابل انتخاب باشد
Other Matches

	radio button U	شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
	target selector U	دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
	tree U	روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
	sophistication U	نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
	ineligibility U	عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
	check U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	checked U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	checks U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	menu item U	یک انتخاب در فهرست انتخاب
	rollover U	صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
	controlled reprisal U	انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
	friendly front end U	طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
	recoverable item U	وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
	archival quality U	مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
	escrow U	سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
	achievable U	قابل وصول قابل تفریق
	presumable U	قابل استنباط قابل استفاده
	flexile U	قابل تغییر قابل تطبیق
	combustible U	قابل سوزش قابل تراکم
	thankworthy U	قابل تشکر قابل شکر
	transferable U	قابل واگذاری قابل انتقال
	adducible U	قابل اضهار قابل ارائه
	observable U	قابل مشاهده قابل گفتن
	exigible U	قابل تقاضا قابل ادعا
	bilable U	قابل رهایی قابل ضمانت
	changeable U	قابل تعویض قابل تبدیل
	tenable U	قابل مدافعه قابل تصرف
	elastic U	قابل کش امدن قابل انعطاف
	presentable U	قابل نمایش قابل تقدیم
	exigible U	قابل مطالبه قابل پرداخت
	presentable U	قابل معرفی قابل ارائه
	sensible U	قابل درک قابل رویت
	capacities U	حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
	capacity U	حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
	selections U	انتخاب
	franc U	حق انتخاب
	election U	انتخاب
	selection U	انتخاب
	drafts U	انتخاب
	drafted U	انتخاب
	draft U	انتخاب
	delegacy U	انتخاب
	francs U	حق انتخاب
	options U	انتخاب
	choice U	انتخاب
	choicer U	انتخاب
	choices U	انتخاب
	choicest U	انتخاب
	selecting U	انتخاب
	suffrage U	حق انتخاب
	excerption U	انتخاب
	options U	حق انتخاب
	option U	حق انتخاب
	option U	انتخاب
	franchises U	حق انتخاب
	franchise U	حق انتخاب
	selection of position U	انتخاب موضع
	chooser U	انتخاب کننده
	choiceless U	محروم از حق انتخاب
	screening, screenings U	انتخاب کردن
	screened U	انتخاب کردن
	screen U	انتخاب کردن
	screens U	انتخاب کردن
	selection switch U	گزینه انتخاب
	selectivity U	حسن انتخاب
	economic choice U	انتخاب اقتصادی
	options U	شق انتخاب شده
	single U	انتخاب کردن
	circuit switching U	انتخاب مدار
	breaks U	انتخاب شود
	break U	انتخاب شود
	faulty selection U	انتخاب غلط
	choosey U	انتخاب کننده
	selects U	انتخاب کردن
	seller's option U	انتخاب فروشنده
	election U	انتخاب نماینده
	hit U	انتخاب یک کلید
	elective U	دارای حق انتخاب
	sift U	انتخاب کردن
	electives U	دارای حق انتخاب
	cs U	انتخاب تراشه
	cooptation U	انتخاب درونی
	hits U	انتخاب یک کلید
	hitting U	انتخاب یک کلید
	option U	شق انتخاب شده
	social selection U	انتخاب اجتماعی
	direct selection U	انتخاب مستقیم
	freedom of choice U	ازادی انتخاب
	freedom to choose U	ازادی در انتخاب
	scracity and choice U	کمیابی و انتخاب
	natural selection U	انتخاب طبیعی
	get in U	انتخاب شدن
	route selection U	انتخاب مسیر
	impluse action U	انتخاب شماره
	chose U	انتخاب کرده
	select U	انتخاب کردن
	dials U	انتخاب کردن
	dialled U	انتخاب کردن
	dialed U	انتخاب کردن
	dial U	انتخاب کردن
	picked U	انتخاب شده
	impluse stepping U	انتخاب شماره
	impluse selection U	انتخاب ایمپولز
	check boxes U	چهارگوشهای انتخاب
	selected U	انتخاب کردن
	choosy U	انتخاب کننده
	opt U	انتخاب کردن
	re election U	تجدید انتخاب
	selector U	انتخاب کننده
	self-service U	با انتخاب ازاد
	re election U	انتخاب مجدد
	elector U	انتخاب کننده
	electors U	انتخاب کننده
	sifts U	انتخاب کردن
	switched line U	خط انتخاب شده
	menus U	فهرست انتخاب
	selective U	انتخاب کننده
	selective U	مبنی بر انتخاب
	self service U	با انتخاب ازاد
	re-election U	انتخاب مجدد
	choosing U	انتخاب کردن
	icon U	راهنمای انتخاب
	outvoter U	انتخاب کننده
	icons U	راهنمای انتخاب
	opted U	انتخاب کردن
	sifted U	انتخاب کردن
	opting U	انتخاب کردن
	ikons U	راهنمای انتخاب
	elect U	انتخاب کردن
	opts U	انتخاب کردن
	to make a choice of U	انتخاب کردن
	electing U	انتخاب کردن
	reelection U	تجدید انتخاب
	elected U	انتخاب شده
	selectors U	انتخاب کننده
	re-election U	تجدید انتخاب
	pickup U	انتخاب رشد
	chip select U	انتخاب تراشه
	the polls U	انتخاب گاه
	mischoose U	بد انتخاب کردن
	eligible U	شایسته انتخاب
	pick out <idiom> U	انتخاب کردن
	mischoice U	انتخاب غلط
	cream of the crop <idiom> U	انتخاب عانی
	elects U	انتخاب کردن
	to have one's pick U	انتخاب کردن
	preselection U	انتخاب مقدماتی
	choose U	انتخاب کردن
	choice of technology U	انتخاب تکنولوژی
	pitch upon U	انتخاب کردن
	selectively U	انتخاب کننده
	selectively U	مبنی بر انتخاب
	menu U	فهرست انتخاب
	project selection U	انتخاب پروژه
	chooses U	انتخاب کردن
	probabilism U	انتخاب وجه احتمالی
	option U	عملی که انتخاب میشود
	destine U	قبلا انتخاب کردن
	franchises U	ازادی حق انتخاب امتیاز
	Whichever she chooses . U	هر کدام را که انتخاب کند
	preselect U	قبلا انتخاب کردن
	preelection promises U	وعدههای پیش از انتخاب
	presidential election U	انتخاب رئیس جمهور
	reelect U	تجدید انتخاب کردن
	preselect U	انتخاب کردن مقدماتی
	display menu U	فهرست انتخاب نمایشی
	default option U	انتخاب قرار دادی
	user defined U	تعریف یا انتخاب کاربر
	automatic message switching U	انتخاب خودکار پیام
	ineligbility U	ناشایستگی برای انتخاب
	electorates U	هیئت انتخاب کنندگان
	preelection U	وابسته به پیش از انتخاب
	pick out U	انتخاب کردن دریافتن
	hit the nail on the head <idiom> U	یافتن انتخاب صحیح
	electorate U	هیئت انتخاب کنندگان
	franchise U	ازادی حق انتخاب امتیاز
	constituents U	انتخاب کننده موکل
	selector channel U	کانال انتخاب کننده
	keystroke U	عمل انتخاب کلید
	selector switch U	گزینه انتخاب کننده
	electress U	خانم انتخاب کننده
	compilations U	جمع اوری و انتخاب
	main menu U	فهرست انتخاب اصلی
	presidential U	انتخاب رئیس جمهور
	compilation U	جمع اوری و انتخاب
	configure U	انتخاب سخت افزار
	constituent U	انتخاب کننده موکل
	selections U	عمل یا فرآیند انتخاب
	consumer's choice U	انتخاب مصرف کننده
	consumer choice U	انتخاب مصرف کننده
	selection U	عمل یا فرآیند انتخاب
	options U	عملی که انتخاب میشود
	target designation U	روش انتخاب هدف
	target designation U	سیستن انتخاب هدف
	eligibility U	شایستگی برای انتخاب
	ineligible U	نا شایسته برای انتخاب
	visual display terminal U	ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
	visual display unit U	ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
	disfranchise U	از حق رای یا انتخاب محروم کردن
	filters U	انتخاب کلمه چند بیتی