English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dependable U قابل اعتماد توکل پذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trust in god U اعتماد یا توکل به خدا
fiduciary U قابل اعتماد
faithworthy U قابل اعتماد
trustworthy U قابل اعتماد
trig U قابل اعتماد
soiothfast U قابل اعتماد
trusty U قابل اعتماد
reliability U قابل اعتماد
reliably U بطور قابل اعتماد
authentic U موثق قابل اعتماد
calculable U براورد کردنی قابل اعتماد
dependable U قابل اطمینان مورد اعتماد
untrustworthy U غیر قابل اعتماد غیرمعتمد ناپایدار
burn notice U علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
backstabber U خیانتکار [همکاری یا دوستی که قابل اعتماد در نظر گرفته شود اما پشت سر آدم حمله می کند ]
miscible U قابل اختلاط حل پذیر
ductile U قابل انبساط شکل پذیر
divisible U قابل قسمت بخش پذیر
filterable U قابل پالایش تصفیه پذیر
propitiable U قابل تسکین استمالت پذیر
hereditable U قابل توارث وارثت پذیر
pardoable U امرزش پذیر قابل بخشش
pracitcable U قابل اجرا صورت پذیر
commutable U دگرگونی پذیر قابل تبدیل
filtrable U قابل پالایش تصفیه پذیر
inelastic U غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
reproducible U قابل تولید مجدد تجدید پذیر
transpirable U قابل ترشح فاش شدنی رخنه پذیر
bondable U قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
subdividable U قابل تقسیم بچند بخش بخشیزه پذیر
reliance U توکل
trusted U توکل
trust U توکل
trusts U توکل
my reliance is upon god U توکل
cards U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
card U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
depend U توکل کردن
depended U توکل کردن
dependability U توکل پذیری
faintness U عدم توکل
depends U توکل کردن
enterprisingly U ازروی توکل
resignedly U با توکل متوکلانه
dependence U توکل تبعیت
postscript U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscripts U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
to rest in god U بخدا توکل کردن
rest in god U بخدا توکل کردن
exhaustable resources U منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
shapable U شکل پذیر قابل شکل گیری
trut U اطمینان داشتن توکل کردن
truster U نسیه دهنده توکل کننده
programmable read only memory U حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
inferable U قابل استنتاج استنتاج پذیر
inferrible U قابل استنتاج استنتاج پذیر
reparable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
ascendible U تفوق پذیر فراز پذیر
repairable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
ascendable U تفوق پذیر فراز پذیر
mixable U امیزش پذیر امتزاج پذیر
educatable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
educable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
adaptable organism U موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
credence U اعتماد
trust U اعتماد
reliance U اعتماد
trusts U اعتماد
sense of trust U حس اعتماد
trusted U اعتماد
fideism U اعتماد
faiths U اعتماد
faith U اعتماد
affiance U اعتماد
trustful U اعتماد
belief U اعتماد
trut U اعتماد کردن
confidence coefficicent U ضریب اعتماد
confidence interval U فاصله اعتماد
confidence coefficient U ضریب اعتماد
failure safety U قابلیت اعتماد
unreliable U غیرقابل اعتماد
vote of confidence U رای اعتماد
votes of confidence U رای اعتماد
reliability U قابلیت اعتماد
confidentiality U قابلیت اعتماد
level of confidence U سطح اعتماد
confidence limits U حدود اعتماد
place confidence in U اعتماد کردن به
place confidence on U اعتماد کردن به
to put confidence in U اعتماد کردن به
relying U اعتماد کردن
to put trust in U اعتماد کردن به
reliableness U قابلیت اعتماد
dependability U قابلیت اعتماد
relied U اعتماد کردن
relies U اعتماد کردن
confidence U اعتماد رازگویی
aplomb U اعتماد بنفس
trusted U اعتماد داشتن
self-confidence U اعتماد به خود
distrustfulness U عدم اعتماد
vote of censure U رای اعتماد
trusts U اعتماد داشتن
self assurance U اعتماد به نفس
self-reliance U اعتماد به نفس
confidences U اعتماد رازگویی
rely U اعتماد کردن
confide U اعتماد داشتن به
awareness of the self U اعتماد به نفس
to base one self U اعتماد کردن
self-assurance U اعتماد به نفس
self-assuredness U اعتماد به نفس
self-awareness U اعتماد به نفس
self reliance U اعتماد بنفس
self trust U اعتماد بخود
aplombself-trust U اعتماد به نفس
self-reliance U اعتماد به نفس
confides U اعتماد داشتن به
confided U اعتماد داشتن به
poise [self-confidence] U اعتماد به نفس
confiding U اعتماد کننده
reliability U قابلیت اعتماد
self-trust U اعتماد به نفس
trustworthiness U قابلیت اعتماد
self-confidence U اعتماد به نفس
trust U اعتماد داشتن
trustiness U قابلیت اعتماد
distrust U سوء فن اعتماد نداشتن
lack of confidence U کمی اعتماد به نفس
man of confidence U شخص مورد اعتماد
lack of self-confidence U عدم اعتماد به نفس
lack of confidence U عدم اعتماد به نفس
lack of self-confidence U کمی اعتماد به نفس
lack of self-confidence U کمبود اعتماد به نفس
disafected person U عنصر غیرقابل اعتماد
take down a notch (peg) <idiom> U سلب اعتماد به نفس
distrusted U سوء فن اعتماد نداشتن
diffidently U با نداشتن اعتماد بخود
lack of confidence U کمبود اعتماد به نفس
self doubt U عدم اعتماد بنفس
distrusts U سوء فن اعتماد نداشتن
diffidence U عدم اعتماد به نفس
distrusting U سوء فن اعتماد نداشتن
in order to <idiom> U اعتماد شخص را بدست آوردن
blue book U هر کتاب یا سند مستندوقابل اعتماد
make out <idiom> U باعث اعتماد،اثبات شخص
trut U اعتماد کردن به امیدوار بودن
confidence tricks U کلاهبرداری از راه جلب اعتماد
confidence trick U کلاهبرداری از راه جلب اعتماد
self confidence U اعتماد بنفس غرور بیجا
cons U مخفف کلمه عامیانه confidence اعتماد
conning U مخفف کلمه عامیانه confidence اعتماد
conned U مخفف کلمه عامیانه confidence اعتماد
con U مخفف کلمه عامیانه confidence اعتماد
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
achievable U قابل وصول قابل تفریق
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
sensible U قابل درک قابل رویت
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
pi acceptor U پی پذیر
soluble U حل پذیر
pliable U خم پذیر
cleavable U رخ پذیر
solvable U حل پذیر
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
feasible <adj.> U انجام پذیر
doable <adj.> U انجام پذیر
contrivable <adj.> U انجام پذیر
achievable <adj.> U انجام پذیر
impressible U تاثیر پذیر
lowest common denominator U مردم پذیر
despicable U نکوهش پذیر
fissionable U شکافت پذیر
fissile U شکاف پذیر
increasable U افزایش پذیر
incondensable U ناچگال پذیر
makable [spv. makeable] <adj.> U انجام پذیر
incompressible U تراکم نا پذیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com