English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
available U قابل استفاده سودمند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
defect skipping U روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
practicals U قابل استفاده
purposive <adj.> U قابل استفاده
purposeful <adj.> U قابل استفاده
serviceable <adj.> U قابل استفاده
applicatory <adj.> U قابل استفاده
allowable U قابل استفاده
profitable U قابل استفاده
practical <adj.> U قابل استفاده
purpose-built <adj.> U قابل استفاده
proper <adj.> U قابل استفاده
utilitarian [useful] <adj.> U قابل استفاده
utile [archaic] [useful] <adj.> U قابل استفاده
helpful <adj.> U قابل استفاده
handy [useful] <adj.> U قابل استفاده
advantageous <adj.> U قابل استفاده
exploitable U قابل استفاده
valuable <adj.> U قابل استفاده
serviceable U قابل استفاده
practicable <adj.> U قابل استفاده
functional <adj.> U قابل استفاده
convenient <adj.> U قابل استفاده
appropriate [for an occasion] <adj.> U قابل استفاده
fit for use U قابل استفاده
usable <adj.> U قابل استفاده
operational U قابل استفاده
applicable <adj.> U قابل استفاده
beneficial <adj.> U قابل استفاده
suitable <adj.> U قابل استفاده
useful <adj.> U قابل استفاده
utilisable [British] <adj.> U قابل استفاده
utilizable <adj.> U قابل استفاده
handiest U قابل استفاده
expedient <adj.> U قابل استفاده
handy <adj.> U قابل استفاده
handier U قابل استفاده
handy U بسهولت قابل استفاده
operative U قابل استفاده موثر
fleet in being U ناوگان قابل استفاده
credit available U اعتبار قابل استفاده
utilizable U قابل استفاده مصرف
cumber U غیر قابل استفاده
operatives U قابل استفاده موثر
inoperable U غیر قابل استفاده
serviceableness U قابل استفاده بودن
commonable U قابل استفاده عموم
reusable U قابل استفاده مجدد
out of commission U غیر قابل استفاده
handiest U بسهولت قابل استفاده
instrumental U مفید قابل استفاده
handier U بسهولت قابل استفاده
microsoft U واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
ARQ U قابل استفاده در برخی مودم ها
available payload U بازده قابل استفاده وسیله
unavailable water U رطوبت غیر قابل استفاده
waterlog U غیر قابل استفاده شدن
usable U قابل استفاده مصرف کردنی
operational U قابل استفاده مربوط به عملیات
reusable program U برنامه قابل استفاده مجدد
useable U قابل استفاده مصرف کردنی
unserviceable U وسایل غیر قابل استفاده
readies U که منتظر است تا قابل استفاده شود
readied U که منتظر است تا قابل استفاده شود
ready U که منتظر است تا قابل استفاده شود
readying U که منتظر است تا قابل استفاده شود
through the green U منطقه قابل استفاده در بازی گلف
unix U یک سیستم عاملی که براحتی قابل استفاده است
user programmable terminal U ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
portable U که روی کامپیوترهای مختلف قابل استفاده اند
acceptance credit U اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
functioned U مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
function U مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
functions U مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
ends U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
end U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
chargeable U مین نیرو و پس از بین رفتن آن قابل استفاده است
usable U آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
ended U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
common U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment U حجم حافظه خالی قابل استفاده توسط برنامه
commoners U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments U حجم حافظه خالی قابل استفاده توسط برنامه
single U ریبون چاپگر که فقط یک بار قابل استفاده است
commonest U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
sounds U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
soundest U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
cryogenic materials U مواد یا الیاژهایی که دردماهای بسیار پایین قابل استفاده اند
sounded U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sound U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
critical path analysis U منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
i/o U که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
shares U پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
shuttles U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttled U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttle U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
common U سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
shared U پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
multi strike printer ribbon U ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
commonest U سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
share U پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
commoners U سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
effective U آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
desk accessories U وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
nonerasable storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
sector U جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
sector U شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sectors U جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
sectors U شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
re issuable notes U اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
apl U زبان برنامه نویسی سطح بالا قابل استفاده در کارهای علمی و ریاضی
highs U اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
highest U اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
high U اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
typeball U یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
dial in modem U مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است
worded U موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
word U موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
appliance computer U سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
faulted U مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
fault U مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
faults U مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
basic U سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
mouses U برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouse U برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
basics U سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
eds U درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
DLL U فایلی که حاوی کتابخانهای از توابعی است که توسط برنامه دیگری قابل استفاده است
stop U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stops U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopping U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopped U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
portability U گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
augmenting U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augment U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augments U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
hand-held U وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
teletext U روش ارسال متن و اطلاعات در یک سیگنال تلویزیون معمولی به صورت رشته بیت سری که با استفاده از کدگشای مخصوص قابل نمایش است
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
pay dirt U خاک زرگری یا خاک معدن قابل استفاده
non dedicated server U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
machined U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
mirror U کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirrored U کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
machines U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
mirrors U کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
machine U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
logical U حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
dependent U غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
defaulting U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaults U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulted U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
default U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
extends U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extending U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extend U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
advantageous <adj.> U سودمند
useful <adj.> U سودمند
furthersome U سودمند
fructuous U سودمند
fit for use U سودمند
gainful U سودمند
inefficacious U نا سودمند
purposive <adj.> U سودمند
handiest U سودمند
proper <adj.> U سودمند
constructive U سودمند
handier U سودمند
serviceable <adj.> U سودمند
handy <adj.> U سودمند
salubrious U سودمند
commodious U سودمند
benefitical U سودمند
good U سودمند
purposeful <adj.> U سودمند
utilitarian [useful] <adj.> U سودمند
valuable <adj.> U سودمند
suitable <adj.> U سودمند
practicals U سودمند
applicatory <adj.> U سودمند
practical <adj.> U سودمند
appropriate [for an occasion] <adj.> U سودمند
instrumental U سودمند
practicable <adj.> U سودمند
beneficial <adj.> U سودمند
utile [archaic] [useful] <adj.> U سودمند
advantageaus U سودمند
functional <adj.> U سودمند
convenient <adj.> U سودمند
helpful <adj.> U سودمند
lucrative U سودمند
purpose-built <adj.> U سودمند
handy [useful] <adj.> U سودمند
expedient <adj.> U سودمند
benefactress U زن نیوکار سودمند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com