English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
radioactivity U قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radiation scattering U انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
fallout contours U خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
minometer U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
nuclear radiation U تشعشع هستهای
radiological U رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
radiological monitoring U ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
radiation U تشعشع اتمی
emission U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
emissions U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
radiological survey U تجسس تشعشع اتمی
radio active U دارای تشعشع اتمی
radiation intensity U شدت تشعشع اتمی
isodose rate U خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
roentgen U واحد سنجش تشعشع اتمی
terrain return U انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
radiological survey U بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
emissivity U قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
fission products U عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
nominal weapon U جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
attenuation U افت قدرت امواج
nuclear parity U قدرت اتمی یکسان
civil nuclear powers U کشوردارای قدرت اتمی
ray U تشعشع داشتن
scaling law U ضریب محاسبه قدرت بمب اتمی
warned protected U قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
warned exposed U قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
kiloton weapon U جنگ افزار اتمی که قدرت انفجاران برابر هزار تن تی ان تی است
salted weapon U جنگ افزار اتمی که قدرت رادیواکتیو ان تشدید شده باشد
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
attenuation factor U ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
cans U قدرت داشتن
can U قدرت داشتن
canning U قدرت داشتن
fordability U قابلیت پایاب داشتن
european unclear a energy agency U اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
confusion reflector U وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulation U سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
modulate U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
radioactivity U رادیواکتیویته
virtual level U تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
radiac U کشف رادیواکتیویته
induced radioactivity U رادیواکتیویته القاء شده
rainout U ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
implosion weapon U جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy U دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation U سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
trapping U اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
interoperability U قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution U قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity U خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility U قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
atomic weight U وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
clean weapon U جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
electromagnetic compatability U قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
flotation U قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
serviceability U قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
swimming capability U قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
empower U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
accession U قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability U قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
nucleon U اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
ductility U قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance U قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
fission to yield ratio U توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
creativeness U قدرت خلاقه قدرت ابداع
atomic demolition munition U خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
dictatorship of proletariat U اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
strain hardenability U قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
thermal stress U ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
authoritarainism U نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
flashes U تشعشع
flashed U تشعشع
flash U تشعشع
antiradiation U ضد تشعشع
radiation U تشعشع
luminance U تشعشع
emission U تشعشع
radiational U تشعشع
emissions U تشعشع
total radiation U تشعشع کل
mononuclear U یک هستهای
atomic U هستهای
nuclear U هستهای
potential barrier U سد هستهای
nuclear strike U تک هستهای
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
space radiation U تشعشع رادیویی
neutron radiation U تشعشع نوترونی
radiance U تابندگی تشعشع
emit U تشعشع کردن
fluorescent radiation U تشعشع فلورسنت
emitter U تشعشع کننده
ray U روشنایی تشعشع
x irradiation U تشعشع رونتگن
prompt radiation U تشعشع کامل
glary U دارای تشعشع
scattered radiation U تشعشع پراکنده
corpuscular radiation U تشعشع ذرهای
radiators U تشعشع کننده
aura U تشعشع نورانی
radiation pressure U فشار تشعشع
emits U تشعشع کردن
radiometer U تشعشع سنج
radiantly U تشعشع بطورمنشعب
cosmic rays U تشعشع کاسمیک
induced radiation U تشعشع القایی
radiation source U منبع تشعشع
radiator U تشعشع کننده
radiation loss U تلف تشعشع
radiancy U تابندگی تشعشع
electronic radiation U تشعشع الکترونی
radiacmeter U تشعشع سنج
auras U تشعشع نورانی
radioscopy U تشعشع سنجی
thermal radiation U تشعشع حرارتی
emitted U تشعشع کردن
refulgence U جلال تشعشع
emitting U تشعشع کردن
fluorescence U تشعشع ماهتابی
intensity of radiation U شدت تشعشع
dosimeter U تشعشع سنج
transmutation U تبدیل هستهای
nuclear families U خانواده هستهای
fusion U جوش هستهای
nuclear chemistry U شیمی هستهای
nuclear configuration U ترکیب هستهای
nuclear technology U تکنولوژی هستهای
nuclear engineering U تکنولوژی هستهای
nuclear energy U انرژی هستهای
nuclear electricity U الکتریسیته هستهای
nuclear detector U اشکارساز هستهای
nuclear corrosion U فرسایش هستهای
fusions U جوش هستهای
necleo synthesis U سنتز هستهای
thermonuclear U گرمای هستهای
fission U شکاف هستهای
nuclear reactor U واکنشگاه هستهای
nuclear reactor U راکتور هستهای
nuclear family U خانواده هستهای
nuclear reactors U راکتور هستهای
fission U شکافت هستهای
fission reactor U واکنشگاه هستهای
nuclear reactors U واکنشگاه هستهای
fission bomb U بمب هستهای
mononuclear U سلول یک هستهای
nuclear fission U انشقاق هستهای
nuclear fission U شکافت هستهای
nuclear pile U پیل هستهای
nuclear power U نیروی هستهای
nuclear power U انرژی هستهای
nuclear power station U نیروگاه هستهای
core memory U حافظه هستهای
nuclear reaction U فرایند هستهای
nuclear reaction U واکنش هستهای
core storage U انباره هستهای
nuclear structure U ساختار هستهای
nucleonics U فیزیک هستهای
nuclear number U عدد هستهای
nuclear fusion U گداخت هستهای
nuclear fusion U همجوشی هستهای
nuclear fusion U ذوب هستهای
nuclear forces U نیروهای هستهای
nuclear transformation U تبدیل هستهای
nuclear fusion U گداز هستهای
directive radiation U تشعشع جهت دار
magnetic dipole radiation U تشعشع دوقطبی مغناطیسی
broadside aerial U تشعشع کننده عرضی
radiant U تشعشع کننده حرارتی
background count U عکس العمل تشعشع
x radiation U تشعشع اشعه مجهول
ultra violet radiation U تشعشع ماوراء بنفش
slug U میزان سازی هستهای
internuclear distance U فاصله بین هستهای
fusion U عمل ترکیب هستهای
fusions U عمل ترکیب هستهای
thermonuclear U بمب هستهای حرارتی
thermonuclear reaction U واکنش گرما- هستهای
nuclear fusion energy U انرژی ذوب هستهای
fusion energy U انرژی همجوشی هستهای
nuclear binding energy U انرژی اتصال هستهای
slugged U میزان سازی هستهای
nuclear power plant U تاسیسات انرژی هستهای
nuclear power production U تولید انرژی هستهای
nuclear biological chemical U شیمیایی میکربی هستهای
slugs U میزان سازی هستهای
glares U تابش خیره کننده تشعشع
solar flare U تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
broad beam headlamp U نور افکن با تشعشع عرضی
glared U تابش خیره کننده تشعشع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com