English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
magnetizability U قابلیت مغناطیس شوندگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hardenability U قابلیت سخت شوندگی
ligancy U لیگاند شوندگی
oxidation coefficient U ضریب اکسید شوندگی
interoperability U قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution U قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
nuclear magnetic resonance U تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
airmobility U قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
elasticity U خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
swimming capability U قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
serviceability U قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
flotation U قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
electromagnetic compatability U قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
commensurability U قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
accession U قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
reflectance U قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility U قابلیت کشش قابلیت تورق
strain hardenability U قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
magneto U مغناطیس
magnet U مغناطیس
magnetism U مغناطیس
remagnetizer U مغناطیس گر
magnets U مغناطیس
magnetic U مغناطیس
magnetzation U مغناطیس
magnetics U علم مغناطیس
magnetization U مغناطیس گردانی
magnetization U مغناطیس گری
magnetization U مغناطیس پذیری
magnetizable U مغناطیس پذیر
magnetization U مغناطیس کنندگی
magnetosphere U مغناطیس- سپهر
magnetosphere U مغناطیس کره
magnetosphere U کره مغناطیس
magnetometer U مغناطیس سنج
magneto U دارای مغناطیس
magnotropism U مغناطیس گرایی
magnetizing current U جریان مغناطیس گر
magnetization work U مغناطیس کنندگی
magnetization curve U خم مغناطیس پذیری
magnetic susceptibility U مغناطیس پذیری
magnetic explorer U مغناطیس یاب
compensating magnet U مغناطیس تصحیح
blow out magnet U مغناطیس جرقه
demagnetization U مغناطیس زدائی
demagnetization U مغناطیس زدایی
magnetic battery U مغناطیس مرکب
compound magnet U مغناطیس مرکب
magnetizing field U میدان مغناطیس گر
bar magnet U مغناطیس میلهای
b h cure U خم مغناطیس پذیری
magnet coil U پیچک مغناطیس
inductometer U مغناطیس سنج
induced magnetism U مغناطیس القایی
animal magnetism U مغناطیس حیوانی
focusing magnet U مغناطیس تمرکز ده
field coil U پیچک مغناطیس گر
ferrimagnetism U فری مغناطیس
elelctromagnetic U الکترو مغناطیس
artificial magnet U مغناطیس صنعتی
magnetic compensatory U مغناطیس تصحیح
permanent magnet U مغناطیس پایدار
magnetism U درس مغناطیس
pyromagnetic U گرما- مغناطیس
magnetism U مغناطیس شناسی
purity magnet U مغناطیس خلوص
magnetism U علم مغناطیس
residual magnetic induction U مغناطیس مانده
susceptibility U مغناطیس پذیری
permeance U مغناطیس رسانایی
permeability curve U خم مغناطیس پذیری
magnet U مغناطیس پایدار
magnets U مغناطیس پایدار
organic magnet U مغناطیس الی
p.m. U مغناطیس پایدار
thermomagnetic U گرما مغناطیس
demagnetize U زدودن مغناطیس
simple magnet U مغناطیس ساده
mag U مغناطیس agnetic
natural magnet U مغناطیس طبیعی
residual magnetism U مغناطیس مانده
mags U مغناطیس agnetic
residual magnetism U مغناطیس پس ماند
residual magnetization U مغناطیس مانده
magnetosphere U مغناطیس- کره
remanence U مغناطیس مانده
plunger magnet U مغناطیس پیستونی
induced magnetism U مغناطیس القاء شده
impedance magnetometer U مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
ageing of magnet U پیر شدن مغناطیس
induced magnetization U مغناطیس گردانی القائی
air magnetic circuit U مدار هوایی مغناطیس
alternating current magnet U مغناطیس جریان متناوب
coercive force U نیروی مغناطیس زدا
magnetizes U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
demagnetizing field U میدان مغناطیس زدا
direct current magnet U مغناطیس جریان مستقیم
demagnetization factor U ضریب مغناطیس زدایی
blue beam magnet U مغناطیس اشعه ابی
intensity of magnetization U شدت مغناطیس گری
intensity of magnetization U شدت مغناطیس کنندگی
magnetize U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetised U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetising U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetization characteristic U منحنی مغناطیس گردانی
magnetization vector U بردار مغناطیس کنندگی
normal magnetization curve U خم مغناطیس پذیری معمولی
magnetizing current U جریان مغناطیس گردانی
magnetic potential U نیروی مغناطیس رانی
magnetic biasing U مغناطیس گردانی مقدماتی
magnetizing field U میدان مغناطیس گردانی
negative pole U قطب منفی مغناطیس
magnetizing force U شدت مغناطیس کنندگی
magnetises U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
ion trap magnet U مغناطیس یون ربا
magnetizing U مغناطیس کردن یا شدن
magnezation intensity U شدت مغناطیس کنندگی
magnet winding U سیم پیچ مغناطیس
magnetics U درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
magnetostriction U تغییر شکل براثر مغناطیس
differential susceptibility and permeabi U مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
permanent magnet dynamic U بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
demagnetizing turns of armature U دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
ideal magnetization curve U منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
initial susceptibility and permeability U مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
magnetic reversal U عکس عمل مغناطیسی مغناطیس زدائی
high frequency biasing U پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
magnetized bar U میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
compass binnacle U پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
magneto U اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
remanence U چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
electromagnetic U اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
bloop U عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
electromagnet U اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
solubility U قابلیت حل
contemptibility U قابلیت
skill U قابلیت
habilitation U قابلیت
solvability U قابلیت حل
competence U قابلیت
capability U قابلیت
qualification U قابلیت
credential U قابلیت
fitness U قابلیت
capacities U قابلیت
eligibility U قابلیت
abilities U قابلیت
competence U قابلیت
ability U قابلیت
capacity U قابلیت
susceptibility U قابلیت
adaptability U قابلیت
A magnet attracts iron. U آهن ربا ( مغناطیس ) آهن را جذب می کند
disqualifications U سلب قابلیت
reliableness U قابلیت اعتماد
preventability U قابلیت جلوگیری
presentability U قابلیت ارائه
pregnability U قابلیت تسخیر
renewability U قابلیت تجدید
reflectance U قابلیت انعکاس
punishability U قابلیت مجازات
susceptibility U قابلیت حساسسیت
disqualification U سلب قابلیت
readability U قابلیت خواندن
penetrability U قابلیت نفوذ
quench aging property U قابلیت بهسازی
repeatability U قابلیت تکرار
reproducibility U قابلیت تکثیر
viability U قابلیت دوام
viability U قابلیت زیستن
solubility U قابلیت انحلال
availability U قابلیت استفاده
throughput U قابلیت عبوردهی
stickability U قابلیت مقاومت
severability U قابلیت تقسیم
severability U قابلیت سواشدن
resectability U قابلیت برش
serviceability U قابلیت استفاده
retractility U قابلیت انقباض
salability U قابلیت فروش
vendibility U قابلیت فروش
serializability U قابلیت تسلسل
serviceability U قابلیت تعمیر
viability U قابلیت سوددهی
stickability U قابلیت محافظت
predicability U قابلیت اسناد
practicableness U قابلیت عبور
manageability U قابلیت اداره
malleability U قابلیت انعطاف
disabilities U عدم قابلیت
disability U عدم قابلیت
acceptability U قابلیت قبول
accessibility U قابلیت وصول
variability U قابلیت تنظیم
dependable U قابلیت اطمینان
capability U صلاحیت قابلیت
productivity U قابلیت تولید
adaptability U قابلیت انطباق
comparability U قابلیت قیاس
resilience U قابلیت ارتجاع
magnetic susceptibility U قابلیت مغناطیسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com