Perdic | فیزیک هستهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	nucleonics U	فیزیک هستهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	virtual level U	تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
	atomic U	هستهای
	mononuclear U	یک هستهای
	potential barrier U	سد هستهای
	nuclear U	هستهای
	nuclear strike U	تک هستهای
	nuclear fusion U	همجوشی هستهای
	nuclear fusion U	گداخت هستهای
	core storage U	انباره هستهای
	core memory U	حافظه هستهای
	nuclear number U	عدد هستهای
	nuclear pile U	پیل هستهای
	nuclear power U	نیروی هستهای
	nuclear power U	انرژی هستهای
	mononuclear U	سلول یک هستهای
	nuclear fusion U	گداز هستهای
	nuclear fusion U	ذوب هستهای
	nuclear detector U	اشکارساز هستهای
	nuclear corrosion U	فرسایش هستهای
	nuclear configuration U	ترکیب هستهای
	nuclear chemistry U	شیمی هستهای
	necleo synthesis U	سنتز هستهای
	nuclear engineering U	تکنولوژی هستهای
	nuclear technology U	تکنولوژی هستهای
	nuclear fission U	انشقاق هستهای
	nuclear fission U	شکافت هستهای
	nuclear energy U	انرژی هستهای
	fission reactor U	واکنشگاه هستهای
	fission bomb U	بمب هستهای
	nuclear forces U	نیروهای هستهای
	nuclear electricity U	الکتریسیته هستهای
	nuclear family U	خانواده هستهای
	nuclear reaction U	واکنش هستهای
	fission U	شکاف هستهای
	fusions U	جوش هستهای
	transmutation U	تبدیل هستهای
	nuclear power station U	نیروگاه هستهای
	nuclear reaction U	فرایند هستهای
	nuclear transformation U	تبدیل هستهای
	nuclear structure U	ساختار هستهای
	nuclear radiation U	تشعشع هستهای
	fusion U	جوش هستهای
	fission U	شکافت هستهای
	nuclear families U	خانواده هستهای
	nuclear reactors U	واکنشگاه هستهای
	thermonuclear U	گرمای هستهای
	nuclear reactor U	راکتور هستهای
	nuclear reactors U	راکتور هستهای
	nuclear reactor U	واکنشگاه هستهای
	internuclear distance U	فاصله بین هستهای
	fusion U	عمل ترکیب هستهای
	thermonuclear reaction U	واکنش گرما- هستهای
	nuclear power plant U	تاسیسات انرژی هستهای
	nuclear biological chemical U	شیمیایی میکربی هستهای
	nuclear binding energy U	انرژی اتصال هستهای
	fusions U	عمل ترکیب هستهای
	nuclear fusion energy U	انرژی ذوب هستهای
	slugs U	میزان سازی هستهای
	slug U	میزان سازی هستهای
	nuclear power production U	تولید انرژی هستهای
	thermonuclear U	بمب هستهای حرارتی
	fusion energy U	انرژی همجوشی هستهای
	slugged U	میزان سازی هستهای
	contingent effects U	اثرات احتمالی انفجار هستهای
	attack nuclear carrier U	ناو هواپیمابر افندی هستهای
	radiological U	رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
	fission U	تجزیه بمب تجزیهای شکافت هستهای
	fusion reactor U	راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
	dwarf dud U	جنگ افزار هستهای عمل نکرده
	lymphocytosis U	ازدیاد گلبولهای سفید یک هستهای خون
	nuclear submarine U	زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
	elodea U	جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
	nominal weapon U	جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
	endomixis U	تجدید وضع هستهای اغازیان تاژکدار در فواصل معینه
	induce U	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
	inducing U	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
	induces U	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
	induced U	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
	radioactivity U	قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
	fission products U	عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
	inductor U	قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
	controlled thermonuclear reaction U	جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
	physics U	فیزیک
	physic U	فیزیک
	friction U	اصطکاک [فیزیک]
	The Physics of Radiation Protection U	فیزیک بهداشت
	Health physics U	فیزیک بهداشت
	work U	کار [فیزیک]
	modern physics U	فیزیک مدرن
	modern physics U	فیزیک جدید
	modern physics U	فیزیک نوین
	mass U	جرم [فیزیک]
	atomics U	فیزیک اتمی
	biophysics U	زیست- فیزیک
	psychophysics U	روان- فیزیک
	introduction to physics U	مبادی فیزیک
	physical chemistry U	شیمی فیزیک
	electron physics U	فیزیک الکترونها
	geophysics U	زمین فیزیک
	astrophysics U	فیزیک نجومی
	electron physics U	فیزیک الکترونی
	optics U	فیزیک نور
	physicist U	فیزیک دان
	introduction to physics U	فیزیک مقدماتی
	electro physic U	فیزیک الکتریسیته
	physicists U	فیزیک دان
	chemical physics U	فیزیک شیمیایی
	zoophysics U	فیزیک حیوانی
	astrophysics U	اختر فیزیک
	particle physics U	ریزچه فیزیک
	particle physics U	فیزیک ذرات
	metal physics U	فیزیک فلزات
	tribophysics U	فیزیک اصطکاکی
	molecular physics U	فیزیک مولکولی
	thermophysics U	فیزیک حرارت
	Degeneracy U	تبهگنی [ریاضی] [فیزیک]
	degenerate case U	تبهگنی [ریاضی] [فیزیک]
	fundamental interactions U	نیروهای بنیادی [فیزیک]
	The Physics of Radiation Protection U	فیزیک محافظت از پرتو
	Singular point U	تکینگی [ریاضی] [فیزیک]
	superconductor U	ابررسانا [فیزیک] [مهندسی]
	Singularity U	تکینگی [ریاضی] [فیزیک]
	invariant U	ناوردا [فیزیک] [ریاضی]
	physical constant U	ثابت فیزیکی [فیزیک]
	elementary charge U	بار بنیادی [فیزیک]
	elementary charge U	بار الکترون [فیزیک]
	fundamental forces U	نیروهای بنیادی [فیزیک]
	degenerate case U	تباهیدگی [ریاضی] [فیزیک]
	Health physics U	فیزیک محافظت از پرتو
	Degeneracy U	تباهیدگی [ریاضی] [فیزیک]
	invariant mass U	جرم لختی [فیزیک]
	classical mechanics U	مکانیک کلاسیک [فیزیک]
	conserved quantity U	کمیت پایسته [فیزیک]
	conserved quantity U	کمیت ثابت [فیزیک]
	conservation law U	اصل بقا [فیزیک]
	conservation law U	قانون پایستگی [فیزیک]
	quantum theory U	مکانیک کوانتومی [فیزیک]
	quantum physics U	مکانیک کوانتومی [فیزیک]
	Heisenberg representation U	نمایش هایزنبرگ [فیزیک]
	Heisenberg picture U	نمایش هایزنبرگ [فیزیک]
	representation U	نمایش [فیزیک] [ریاضی]
	picture U	نمایش [فیزیک] [ریاضی]
	geodesic U	ژئودزیک [ریاضی] [فیزیک]
	curvature U	خمیدگی [ریاضی] [فیزیک]
	diode U	یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
	mass U	جرم ماند [فیزیک]
	proper mass U	جرم ماند [فیزیک]
	intrinsic mass U	جرم ماند [فیزیک]
	rest mass U	جرم ماند [فیزیک]
	invariant mass U	جرم ماند [فیزیک]
	mass U	جرم لختی [فیزیک]
	proper mass U	جرم لختی [فیزیک]
	intrinsic mass U	جرم لختی [فیزیک]
	Internal energy U	انرژی درونی [فیزیک]
	rectifier U	یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
	diode U	دیود [فیزیک] [مهندسی]
	rectifier U	دیود [فیزیک] [مهندسی]
	capacitor U	خازن [فیزیک] [مهندسی]
	quantum electrodynamics U	الکترودینامیک کوانتومی [فیزیک]
	equation of motion U	معادله حرکت [فیزیک]
	rest mass U	جرم لختی [فیزیک]
	astrophysics U	فیزیک نجومی استروفیزیک
	speed U	مقدار سرعت [فیزیک]
	speed U	اسکالار سرعت [فیزیک]
	astrophysical U	منسوب به فیزیک نجومی
	velocity U	بردار سرعت [فیزیک]
	tensor U	تانسور [ریاضی] [فیزیک]
	astrophysicist U	متخصص فیزیک نجومی
	iranian physical society U	انجمن فیزیک ایران
	solid state physics U	فیزیک حالت جامد
	tribophysics U	مبحث اصطکاک در فیزیک
	particle physics U	فیزیک ذرات اتمی
	field tensor U	میدان تانسوری [فیزیک]
	fictitious force U	نیروی فرضی [فیزیک]
	integration by parts U	انتگرال گیری جز به جز [فیزیک]
	fictitious force U	نیروی خیالی [فیزیک]
	translation U	جابجایی [ریاضی] [فیزیک]
	dimensional analysis U	تحلیل ابعادی [فیزیک]
	conservative force U	نیروی پایستار [فیزیک]
	angular mass U	گشتاور ماند [فیزیک]
	rotational inertia U	گشتاور ماند [فیزیک]
	angular mass U	گشتاور خطی [فیزیک]
	rotational inertia U	گشتاور خطی [فیزیک]
	rotational inertia U	ممان اینرسی [فیزیک]
	angular mass U	ممان اینرسی [فیزیک]
	angular mass U	گشتاور لختی [فیزیک]
	geophysical U	مربوط به ژئو فیزیک
	rotational inertia U	گشتاور لختی [فیزیک]
	scalar U	اسکالر [فیزیک] [ریاضی]
	scalar quantity U	اسکالر [فیزیک] [ریاضی]
	physically U	موافق علم فیزیک
	discharge tube U	لامپ تخلیه الکتریکی [فیزیک]
	gas-filled tube U	لامپ تخلیه الکتریکی [فیزیک]
	three-dimensional space U	فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
	to crack a problem U	مسئله ای را حل کردن [ریاضی یا فیزیک]
	electrical circuit U	مدار الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
	rectifier U	دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
	diode U	دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
	electron spin resonance [ESR] U	تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
	Electron paramagnetic resonance [EPR] U	تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]