Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
particle physics
U
فیزیک ذرات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
particle physics
U
فیزیک ذرات اتمی
Other Matches
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
intermoleculary
U
بین ذرات در داخل ذرات
ingredient
U
ذرات
ingredients
U
ذرات
blood corpuscles
U
ذرات خون
barrier penetration by particles
U
نفوذ ذرات در سد
denseness
U
تراکم ذرات
sand blasting
U
ذرات سنگ
roily
U
پر از ذرات رسوبی
allergen
U
ذرات الرژی زا
radioactive rays
U
ذرات رادیواکتیو
cosmic particles
U
ذرات کیهانی
weight of solids
U
وزن ذرات
intermolecular
U
بین ذرات
fundamental particles
U
ذرات بنیادی
elementary particles
U
ذرات بنیادی
metal foulings
U
ذرات فلز
molecular attracticm
U
جاده ذرات
intermolecular
U
در داخل ذرات
planetesimal
U
ذرات سیارهای
emulsions
U
ذرات چربی دراب
emulsioning
U
ذرات چربی دراب
emulsioned
U
ذرات چربی دراب
emulsion
U
ذرات چربی دراب
pollinium
U
توده ذرات گرده گل
planetesimal hypothesis
U
فرضیه ذرات سیارهای
segregation
U
تفکیک ذرات بتن
absorption of charged particles
U
جذب ذرات باردار
particulate
U
دارای ذرات ریز
cascade impactor
U
دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
nebulize
U
تبدیل به ذرات کردن
effective size of grain
U
قطر موثر ذرات
thershold temperature
U
استانه دمای ذرات
scattering of alpha particles
U
پراکندگی ذرات الفا
isometric
U
دارای ذرات ریز متساوی
cohesion
U
التصاق یا قوه جاذبه ذرات
leucocytosis
U
افزودگی ذرات سفید خون
emulsify
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsifies
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsifying
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
polymerization
U
ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
emulsified
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
isometrics
U
دارای ذرات ریز متساوی
dispersion
U
متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
fall out
U
ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد
granulate
U
دارای ذرات ریز کردن
suspensoid
U
محلول سریشمی دارای ذرات معلق
vacuist
U
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
achondrite
U
سنگ الماس بدون ذرات گرد
cohesion
U
نیروی جاذبه بین ذرات همگن
nucleon
U
ذرات اتم مثل نوترون وپروتون
kinetic theory
U
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
schiller
U
تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
grain size classification
U
طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
grain orientation
U
طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
dispersoid
U
پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
lenticulate
U
ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
micronize
U
بصورت ذرات ریز وپودر ماننددر اوردن
protoxide
U
ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
textures
U
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
electrophoresis
U
حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
emulsions
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
diatomite
U
ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
kinetic theory of heat
U
عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
synchrotron
U
دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
atomising
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
charge neutrality
U
تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
atomises
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomize
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomised
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
emulsioned
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
mist
U
کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
mists
U
کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
atomizing
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomizes
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomized
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
haze
U
غبارها یا ذرات ریزی که دراتمسفر پراکنده شده اند
emulsion
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
texture
U
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
amylose
U
مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
emulsioning
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
iceneedle
U
یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
aerosol
U
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
binders
U
ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
aerosols
U
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
atomisers
U
دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
atomizer
U
دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
atomizers
U
دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
physical analysis
U
جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
binder
U
ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
dispersion hardening
U
سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
air brush
U
برس و مکنده هوایی جهت گرفت پرز اضافی و ذرات زائد فرش
soft fails
U
فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
atomic theory
U
فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
wet filter
U
فیلتری که در ان فیلمی ازمایع که روی سطح المنت قرارگرفته مانع از عبور ذرات و و الودگی میشود
emission theory
U
فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
polymers
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
ether
U
جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
polymer
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymeric
U
دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی چند رگه
zero air voids unit weight
U
وزن ذرات موجود در خاک درواحد حجم خاک اشباع شده
physics
U
فیزیک
physic
U
فیزیک
vortex separation
U
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
friction
U
اصطکاک
[فیزیک]
modern physics
U
فیزیک مدرن
modern physics
U
فیزیک نوین
modern physics
U
فیزیک جدید
work
U
کار
[فیزیک]
The Physics of Radiation Protection
U
فیزیک بهداشت
Health physics
U
فیزیک بهداشت
mass
U
جرم
[فیزیک]
chemical physics
U
فیزیک شیمیایی
astrophysics
U
اختر فیزیک
astrophysics
U
فیزیک نجومی
electron physics
U
فیزیک الکترونها
thermophysics
U
فیزیک حرارت
geophysics
U
زمین فیزیک
electron physics
U
فیزیک الکترونی
optics
U
فیزیک نور
nucleonics
U
فیزیک هستهای
atomics
U
فیزیک اتمی
molecular physics
U
فیزیک مولکولی
electro physic
U
فیزیک الکتریسیته
physicists
U
فیزیک دان
physicist
U
فیزیک دان
metal physics
U
فیزیک فلزات
psychophysics
U
روان- فیزیک
tribophysics
U
فیزیک اصطکاکی
introduction to physics
U
فیزیک مقدماتی
physical chemistry
U
شیمی فیزیک
particle physics
U
ریزچه فیزیک
biophysics
U
زیست- فیزیک
zoophysics
U
فیزیک حیوانی
introduction to physics
U
مبادی فیزیک
cyclotron
U
دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
fundamental forces
U
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
degenerate case
U
تباهیدگی
[ریاضی]
[فیزیک]
invariant mass
U
جرم لختی
[فیزیک]
Degeneracy
U
تباهیدگی
[ریاضی]
[فیزیک]
superconductor
U
ابررسانا
[فیزیک]
[مهندسی]
Health physics
U
فیزیک محافظت از پرتو
elementary charge
U
بار الکترون
[فیزیک]
elementary charge
U
بار بنیادی
[فیزیک]
Degeneracy
U
تبهگنی
[ریاضی]
[فیزیک]
fundamental interactions
U
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
degenerate case
U
تبهگنی
[ریاضی]
[فیزیک]
The Physics of Radiation Protection
U
فیزیک محافظت از پرتو
Singularity
U
تکینگی
[ریاضی]
[فیزیک]
Singular point
U
تکینگی
[ریاضی]
[فیزیک]
physical constant
U
ثابت فیزیکی
[فیزیک]
conserved quantity
U
کمیت ثابت
[فیزیک]
conservation law
U
اصل بقا
[فیزیک]
conservation law
U
قانون پایستگی
[فیزیک]
quantum theory
U
مکانیک کوانتومی
[فیزیک]
diode
U
یکسوساز
[فیزیک]
[مهندسی]
rectifier
U
یکسوساز
[فیزیک]
[مهندسی]
conserved quantity
U
کمیت پایسته
[فیزیک]
picture
U
نمایش
[فیزیک]
[ریاضی]
representation
U
نمایش
[فیزیک]
[ریاضی]
geodesic
U
ژئودزیک
[ریاضی]
[فیزیک]
curvature
U
خمیدگی
[ریاضی]
[فیزیک]
Heisenberg picture
U
نمایش هایزنبرگ
[فیزیک]
Heisenberg representation
U
نمایش هایزنبرگ
[فیزیک]
diode
U
دیود
[فیزیک]
[مهندسی]
mass
U
جرم ماند
[فیزیک]
proper mass
U
جرم ماند
[فیزیک]
intrinsic mass
U
جرم ماند
[فیزیک]
rest mass
U
جرم ماند
[فیزیک]
quantum physics
U
مکانیک کوانتومی
[فیزیک]
invariant mass
U
جرم ماند
[فیزیک]
mass
U
جرم لختی
[فیزیک]
proper mass
U
جرم لختی
[فیزیک]
intrinsic mass
U
جرم لختی
[فیزیک]
rest mass
U
جرم لختی
[فیزیک]
rectifier
U
دیود
[فیزیک]
[مهندسی]
capacitor
U
خازن
[فیزیک]
[مهندسی]
quantum electrodynamics
U
الکترودینامیک کوانتومی
[فیزیک]
equation of motion
U
معادله حرکت
[فیزیک]
Internal energy
U
انرژی درونی
[فیزیک]
classical mechanics
U
مکانیک کلاسیک
[فیزیک]
scalar
U
اسکالر
[فیزیک]
[ریاضی]
iranian physical society
U
انجمن فیزیک ایران
solid state physics
U
فیزیک حالت جامد
tribophysics
U
مبحث اصطکاک در فیزیک
fictitious force
U
نیروی خیالی
[فیزیک]
astrophysicist
U
متخصص فیزیک نجومی
physically
U
موافق علم فیزیک
fictitious force
U
نیروی فرضی
[فیزیک]
velocity
U
بردار سرعت
[فیزیک]
speed
U
مقدار سرعت
[فیزیک]
field tensor
U
میدان تانسوری
[فیزیک]
integration by parts
U
انتگرال گیری جز به جز
[فیزیک]
dimensional analysis
U
تحلیل ابعادی
[فیزیک]
tensor
U
تانسور
[ریاضی]
[فیزیک]
speed
U
اسکالار سرعت
[فیزیک]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com