Perdic | فیزیکی مربوط به تاسیسات | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	physical U	فیزیکی مربوط به تاسیسات

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	noncontiguous facility U	تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
	cryptofacility U	تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
	air landing facility U	تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
	paged address U	که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.
	caretaker status U	وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
	program loans U	قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
	tactically U	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
	tactical U	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
	inferences U	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
	inference U	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
	bioclimatic U	مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
	elevation guidance U	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
	victual U	مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
	auditory U	مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
	genital U	مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
	supervisory U	مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
	facilities U	تاسیسات
	installations U	تاسیسات
	installation U	تاسیسات
	plant U	تاسیسات
	services U	تاسیسات
	physical U	فیزیکی
	maintenance U	تاسیسات
	facility U	تاسیسات
	plants U	تاسیسات
	relative U	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
	acoustic U	مربوط به صدا مربوط به سامعه
	acoustical U	مربوط به صدا مربوط به سامعه
	built in engine U	موتور تاسیسات
	physical unit U	واحد فیزیکی
	sintering plant U	تاسیسات زینتر
	naval establishment U	تاسیسات دریایی
	lighting plant U	تاسیسات روشنایی
	physical security U	امنیت فیزیکی
	physical security U	تامین تاسیسات
	physicalism U	فیزیکی نگری
	shore stablishment U	تاسیسات ساحلی
	air inst alations U	تاسیسات هوایی
	physical state U	حالت فیزیکی
	physical security U	حفافت تاسیسات
	air facility U	تاسیسات هوایی
	three phase installation U	تاسیسات سه فاز
	physical change U	تغییرات فیزیکی
	telecommunication installation U	تاسیسات ارتباطات
	physical capital U	سرمایه فیزیکی
	crane installation U	تاسیسات بالابر
	physical analysis U	تجزیه فیزیکی
	cooling plant U	تاسیسات سردکننده
	fiscal station U	تاسیسات سریال
	training facilities U	تاسیسات اموزشی
	treatment facility U	تاسیسات بهداری
	treatment facility U	تاسیسات پزشکی
	hardware U	واحدهای فیزیکی
	physical record U	رکورد فیزیکی
	critical facility U	تاسیسات حساس
	active installation U	تاسیسات فعال
	physical design U	طرح فیزیکی
	physical constraints U	محدودیتهای فیزیکی
	physical constant U	ثابتهای فیزیکی
	confinement facility U	تاسیسات زندان
	renewals U	نوسازی تاسیسات
	psychopaysical U	روانی- فیزیکی
	sports facility U	تاسیسات ورزشی
	physical quantity U	کمیت فیزیکی
	radar installation U	تاسیسات رادار
	renewal U	نوسازی تاسیسات
	port installations U	تاسیسات بندری
	heating installation U	تاسیسات حرارتی
	biophysical U	زیستی- فیزیکی
	hospital benefit U	تاسیسات بیمارستانی
	physiotherapy U	درمان فیزیکی
	border installations U	تاسیسات مرزی
	physico mathematical U	فیزیکی و ریاضی
	class i installation U	تاسیسات اماد طبقه 1
	physical drive U	دیسک گردان فیزیکی
	power plant U	تاسیسات جریان قوی
	power generating plant U	تاسیسات تولید نیرو
	physical constant U	ثابت فیزیکی [فیزیک]
	inactive installation U	تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
	power plants U	تاسیسات جریان قوی
	inhouse work U	کارهای داخلی تاسیسات
	class ii installation U	تاسیسات اماد طبقه 2
	high head plant U	تاسیسات فشار قوی
	environment U	محیط یا موقعیتهای فیزیکی
	power installation U	تاسیسات جریان قوی
	environments U	محیط یا موقعیتهای فیزیکی
	blast furnace plant U	تاسیسات کوره بلند
	air conditioning plant U	تاسیسات تهویه مطبوع
	heat treating equipment U	تاسیسات عملیات حرارتی
	nuclear power plant U	تاسیسات انرژی هستهای
	maintenance U	نگهداری از تاسیسات یاساختمان
	physio chemical U	وابسته به شیمی فیزیکی
	public works U	تاسیسات عام المنفعه
	lay (light) into <idiom> U	حمله فیزیکی کردن
	granulating plant U	تاسیسات یا واحد گرانولاسیون
	gurantee period U	دوره نگهداری تاسیسات
	low voltage installation U	تاسیسات فشار ضعیف
	physical format U	قالب بندی فیزیکی
	low voltage plant U	تاسیسات فشار ضعیف
	agglomerating plant U	واحد یا تاسیسات زینتر
	ancillary facilities U	تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
	marginal physical product U	محصول فیزیکی نهائی
	isotropic U	دارای خواص فیزیکی مشابه
	electro magnetism U	علم روابط فیزیکی میان
	environmental security U	تامین محیطی و فیزیکی منطقه
	deformation U	تغییر شکل فیزیکی درساختمان
	marginal physical product of capital U	محصول فیزیکی نهائی سرمایه
	continous tinning line U	تاسیسات قلع کاری دائمی
	line U	اتصال فیزیکی به ارسال داده
	lines U	اتصال فیزیکی به ارسال داده
	continous casting plant U	تاسیسات ریخته گری دائمی
	marginal physical product of labor U	محصول فیزیکی نهائی کار
	open hearth plant U	تاسیسات کوره زیمنس مارتین
	geopolitics U	مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
	geophysical survey U	مطالعه خواص فیزیکی زمین
	roll up U	جمع اوری کردن تاسیسات
	high frequency heating equipment U	تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
	dressing plant U	تاسیسات تهیه سنگ معدن
	size U	ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
	sizes U	ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
	range component U	عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
	distance angle U	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
	xenial U	مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
	sewerage requipment U	تاسیسات شبکه جمع اوری فاضلاب
	physicochemical U	وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
	gather writer U	تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
	air facility U	تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
	built into U	که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
	air inst alations U	تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
	capital budget U	بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
	low voltage system U	شبکه ی فشار ضعیف تاسیسات فشارضعیف
	inactive beds U	میزان تاسیسات بلااستفاده پزشکی یا بیمارستانی
	aircraft alternation U	اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
	pedestals U	میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
	pedestal U	میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
	communication U	مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
	hands-on U	فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
	hands on U	فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
	communication U	اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
	utility U	تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
	impluse voltage testing plant U	ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
	networking U	اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
	media U	هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
	network U	اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
	networks U	اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
	wharfage U	استفاده ازاسکله وبارانداز و تاسیسات وابسته به اسکله یالنگرگاه
	ends U	کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
	ended U	کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
	security specialist U	فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
	end U	کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
	communication U	سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
	civil appropriation U	اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
	interior label U	بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
	sonde U	اسباب اندازه گیری اوضاع فیزیکی وجوی ارتفاعات زیادماوراء جو
	channelled U	اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
	channeling U	اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
	channeled U	اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
	channels U	اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
	channel U	اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
	target array U	نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
	physical analysis U	جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
	landline U	خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
	transmissions U	ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
	real memory U	حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
	transmission U	ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
	checked U	دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
	checks U	دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
	check U	دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
	mirror writing shadow reading U	کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
	mysticism U	در عرصه سیاست به استفاده ازروشهای پیچیده و اسرارامیزدر تاسیسات سیاسی اطلاق میشود
	format U	فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
	formats U	فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
	mediums U	هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
	medium U	هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
	austempering U	تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
	aprons U	لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
	apron U	لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
	sensor U	وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER
	virtual U	فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
	formula U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulae U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulas U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	gestalt U	تشکیل و ترکیب چندعامل یاپدیده فیزیکی وحیاتی وروانشناسی برای انجام کارواحدو دست داده جزئی از کل شوند
	port U	سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
	busing U	اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
	highways U	اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
	addresses U	اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
	highway U	اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
	addressed U	اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
	address	شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
	bused U	اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
	bussing U	اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
	busses U	اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
	bus U	اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
	bussed U	اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
	buses U	اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
	place utility U	استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
	locals U	وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
	beach marker U	علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
	local U	وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است