English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gripping jaw U فک مهار کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
clamping fixture U گیره مهار کننده
clamping jaw U فکهای مهار کننده گیره
clamping sleeve U مفصل مهار کننده
restraining forces U نیروهای مهار کننده
Other Matches
tie U متصل کردن مهار کردن مهار
ties U متصل کردن مهار کردن مهار
unbridle U بی مهار
controls U مهار
bond U مهار
guy U مهار
bearing rein U مهار
anchor U مهار
restraint U مهار
anchoring U مهار
halters U مهار
halter U مهار
guide rope U مهار
anchors U مهار
control U مهار
guys U مهار
frenum U مهار
spanned U مهار
span U مهار
chucking U مهار
chainage U مهار
controlling U مهار
braced U مهار
anchorages U مهار
anchorage U مهار
make fast U مهار
spanning U مهار
restraints U مهار
brace U مهار
belaying pin U مهار
spans U مهار
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
stay U تکیه مهار
stayed U تکیه مهار
topping lift U مهار بالایی
ball control U مهار توپ
tie rod U میل مهار
restrained U مهار شده
bridling U زنجیر مهار
cross brace U مهار عرضی
chucking U مهار کردن
daedman U مهار وزنی
tractable U سست مهار
bridle U مهار ناو
bridle U زنجیر مهار
bridled U مهار ناو
bridled U زنجیر مهار
bridles U مهار ناو
bridles U زنجیر مهار
bridling U مهار ناو
bollards U میله مهار
bollard U میله مهار
anchor rod U میل مهار
anchor pole U دیرک مهار
electrical shant U مهار برقی
foot trap U مهار توپ با کف پا
sag rod U مهار عرضی
knee brace U مهار زانوئی
uncontrolled U مهار نشده
controlled U مهار شده
wiring harness U مهار سیم
chucks U مهار کردن
chucked U مهار کردن
sagrod U مهار عرضی
martingale U مهار جلو
drogue U مهار چتری
clamp U مهار کردن
clamped U مهار کردن
prony brake U مهار پرونی
raker U تیر مهار
clamping U مهار کردن
holdfast U مهار گیر
clamps U مهار کردن
chuck U مهار کردن
span wire U سیم مهار
mooring rope U طناب مهار
mooring ring U حلقه مهار
mooring pendant U سیم مهار
mooring line U سیم مهار
tawie U سست مهار
mooring buoy U بویه مهار
mooring swivel U مدور مهار
guy wire U سیم مهار
arresting sheave U پل مهار هواپیما
angle-tie U مهار قطری
angle-tie U مهار گوشه
stayband U حلقه مهار
knee-brace U مهار زانویی
bollard U تیر مهار
barricaded U مهار هواپیما سد جاده
barricade U مهار هواپیما سد جاده
escalating U از مهار خارج شدن
clamp U مهار گیره عقربک
aircraft arrestment U عملیات مهار هواپیما
barricades U مهار هواپیما سد جاده
barricading U مهار هواپیما سد جاده
mooring swivel U خودگر مهار مین
aircraft arresting U دستگاه مهار هواپیما
moorage U محل مهار کشتی
aircraft arresting complex U وسایل مهار هواپیما
clamps U مهار گیره عقربک
mooring line U طناب مهار مین
aircraft arresting hook U قلاب مهار هواپیما
clamping U مهار گیره عقربک
clamped U مهار گیره عقربک
leg trap U مهار توپ با ساق پا
buoy pendant U زنجیر مهار بویه
escalates U از مهار خارج شدن
anchored filament U افروزه مهار شده
escalated U از مهار خارج شدن
escalate U از مهار خارج شدن
tie down U مهار هواپیما یا کشتی
chucking automatic U مهار کردن خودکار
forward bow spring U طناب مهار کشتی
restrains U نگهداشتن مهار کردن
restrain U نگهداشتن مهار کردن
restraining U نگهداشتن مهار کردن
arresting net stanchion U قلاب تور مهار هواپیما
arresting sheave U ریل و سرسره مهار هواپیما
arresting system payout U بازده سیستم مهار هواپیما
bolster plate U صفحه برای مهار کردن
dragging-piece U [مهار تیر شیروانی نبش]
dragon-piece U [مهار تیر شیروانی نبش]
ground tackle U وسیله مهار کردن قایق
equitation U هنر سواری و مهار اسب
afterbow U طناب مهار سینه ناو
blocking and chocking U مهار بار روی وسیله ترابری
uncleat U بازکردن طناب مهار قایق ازساحل
binding U مهار کردن بار در روی پالت
shifts U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
shift U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
mooring U نقطه مهار کردن قایق به ساحل
bindings U مهار کردن بار در روی پالت
hook cable U کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
headfast U طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار
stanchion U مهار یامحدودکردن تیر دار کردن
triple team U سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
shifted U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
smothered U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
forestay U مهار بین پیش دگل وعرشه کشتی
aircraft arresting reset unit U وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
smother U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothering U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
mooring line U طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
strings attached <idiom> U تحت کنترل قرار دادن،مهار کردن
arresting system purchase element U وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
chock U قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
lies U نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lied U نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lie U نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
cable U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
fender U بالشتک حایل بین طناب و محل مهار یا قایق دیگر
anchor block U بلوکهایی که جهت مهار کردن لوله هنگام نصب کار گذاشته میشوند
safety valve U پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
cargo tie down point U محل مهار بار روی وسیله محل بستن محمولات
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
loop sling U مهار حلقوی بار بند حلقوی
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
insulators U جدا کننده عایق کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com