English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
kick about U فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
sand iron U یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
following my lead U یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
free wheeling U بازی بدون نقشه قبلی
maiden over U بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
movement off-the-ball U بازی بدون توپ [تمرین ورزش فوتبال]
To play for love . U عشقی بازی کردن ( بدون شرط بندی پولی )
cutbacks U بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
play out one's option U ادامه بازی در تیم پس ازپایان قرارداد بدون قراردادجدید
carry one's bat U تا پایان بازی ادامه دادن کارتوپزن بدون سوختن
cutback U بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
legalism U رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
forced sale U فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
the law is not retroactive U قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
code U قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
declaratory statute U قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure U قانون اصول محاکمات قانون شکلی
canons U قانون کلی قانون شرع
say's law U قانون سی . براساس این قانون
penal statute U قانون جزایی قانون مجازات
canon U قانون کلی قانون شرع
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
marginal productivity law U قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
lamplighter U با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop U جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
drainpipe U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
trampolines U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
barbette U سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
drainpipes U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
Havana U سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
aeroscope U اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
trampoline U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
bisk U ماهی وغیره درست میکنند
airbed U تشکی که آنرا با باد پر میکنند
endoparasite U انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
coffee mills U دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
needleful U نخی که یکبار درته سوزن میکنند
moulding board U تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
they are under serveillance U انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
skipjack U بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
they overtax our strength U بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
gilded youth U جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
collarette U یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
bedbugs U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
kumiss U قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
bedbug U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
gabionade U خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
hasty pudding U خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
injection engine U ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
gridiron U اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
wimble U هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
circular dispersion U قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
Bantu U عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
there is a rush for the papers U مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
halophile U موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
racket ball U گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
bacillus U باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
library paste U نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
reference librery U کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
rolling U نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
promenade concert U مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
gingall U یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
brainstorming U گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
litters U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littering U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
fog curing room U اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
littered U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
litter U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
american plan U مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
G-string U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
embrasure U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
bloody marys U مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
kermis U جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
camp followers U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
embrasures U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
camp follower U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
crazing mill U اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
bloody mary U مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
coach dog U یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
G-strings U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
clearinghouse U سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
durometer U اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
the law does not apply to him U او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
live box U جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
fitting shop U کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
bowling alleys U مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
songfest U دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
happy family U دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
bowling alley U مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
creme U نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
vasculum U کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
moleskin U جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
energetics U رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
bandstands U تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
clobbers U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
bandstand U تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
clobber U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
telescopic chimney U دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
islets of langerhans U دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
churchwardens U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
get a word in <idiom> U یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
quiot U حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
autoharp U سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
clobbering U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
chopsticks U میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
churchwarden U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
nowel U کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
beanpole U چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
beanpoles U چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
brace U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
braced U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
muslin U یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
a hot potato <idiom> U [بحث داغ که خیلی از مردم در موردش صحبت میکنند و مورد جدال هست]
etna U فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
funeral home U محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
admixtures U موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
griddle cake U نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
jet flap U فلپی که جریان هوا یاگازهای پر انرژی خارج شده در امتداد لبه فرار از روی ان عبور میکنند
fusion welding U اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
the long arm of the law U دست قانون [دست قدرتمند قانون]
hot money U منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
prolog U زبان برنامه نویسی سطح بالا که ازعملیات منط قی برای هوش مصنوعی وبرنامههای بازیابی داده استفاده میکنند
greshams law U زیرا مردم پول بد راخرج میکنند و پول خوب رانگاه می دارند
skittle U که در طی که توپی بطرف میخ پرتاب میکنند ودرصورت اصابت به میخ برنده محسوب میشوند
lobster thermidor U مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
round robin (tournament or contest) <idiom> U بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
vane pump U خانواده وسیعی از پمپهای سیالات که در ان سطوح تخت در محفظههای خارج ازمرکز دور تا دور شفت گردنده دوران میکنند
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
graphics U پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
palmer U زوار امکنه مقدسه که دو برگ خرما را صلیب وار به امکنه مقدسه حمل میکنند
edict U قانون
enacment U قانون
rule U قانون
nisi U قانون
edicts U قانون
canons U قانون
canon U قانون
lex U قانون
regardless of the law U به قانون
law of constant heat sumation U قانون هس
statute U قانون
regulation U قانون
statutes U قانون
act U قانون
kanoon U قانون
law U قانون
acted U قانون
legislation U قانون
legal U قانون
code U قانون
laws U قانون
hess's law U قانون هس
law of frequency U قانون بسامد
majority rule U قانون اکثریت
breach U قانون شکنی
breached U قانون شکنی
statutory law U قانون مدون
law of gravitation U قانون گرانش
lawbreaker U قانون شکن
lawmaker U قانون گزار
marioote law U قانون ماریوت
legiskative U قانون گذار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com