Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
check lists
U
فهرست کارهایی که میبایست انجام شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
agenda
U
لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
agendas
U
لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
processes
U
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
process
U
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
processes
U
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
process
U
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
workloads
U
مقدار کارهایی که شخص یا کامپیوتر انجام داده اند
workload
U
مقدار کارهایی که شخص یا کامپیوتر انجام داده اند
jobs
U
کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند
job
U
کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند
histories
U
خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
history
U
خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
satellite
U
کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
satellites
U
کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
maintenance
U
1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
danger warning level
U
مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
panel
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panels
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
vehicle summary
U
فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
blacklisted
U
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklists
U
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklist
U
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisting
U
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
concordances
U
فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
concordance
U
فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
active list
U
فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
rota
U
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rotas
U
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
waiting lists
U
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting list
U
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
part list
U
فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
picking list
U
فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
glossary
U
فهرست معانی فهرست لغات
glossaries
U
فهرست معانی فهرست لغات
unskilled labour
U
کارهایی که استادی
job
U
کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند
jobs
U
کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند
indexed
U
فهرست فهرست اعلام
index
U
فهرست فهرست اعلام
indexes
U
فهرست فهرست اعلام
job
U
مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
jobs
U
مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
loads
U
تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
load
U
تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
rates
U
حجم داده یاا کارهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rate
U
حجم داده یاا کارهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
manager
U
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queues
U
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queued
U
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
activities
U
بیشترین تعداد کارهایی که در یک سیستم چند منظوره قابل اجراست
managers
U
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queueing
U
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
activity
U
بیشترین تعداد کارهایی که در یک سیستم چند منظوره قابل اجراست
queue
U
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
busman's holiday
U
تعطیلی و مرخصی که طی آن انسان همان کارهایی را میکند که در سر کار میکرده
fail
U
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
failed
U
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
fails
U
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
qui facit per alium facit perse
U
کسی که کاری را بوسیله دیگری انجام بدهد خودش ان را انجام داده است
like a duck takes the water
[Idiom]
U
کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
automating
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automates
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automated
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automate
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
failure
U
انجام ندادن کاری که باید انجام شود
failures
U
انجام ندادن کاری که باید انجام شود
robot
U
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
robots
U
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
gurantee
U
عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
scratch one's back
<idiom>
U
کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
upward compatible
U
اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
tabling
U
فهرست
indexed
U
فهرست
rolls
U
فهرست
index
U
فهرست
rolled
U
فهرست
repertory
U
فهرست
table
U
فهرست
indexes
U
فهرست
kalendar
U
فهرست
indexless
U
بی فهرست
tabled
U
فهرست
tables
U
فهرست
directory
U
فهرست
checklist
U
فهرست
directories
U
فهرست
roll
U
فهرست
concordance
U
فهرست
catalogs
U
فهرست
catalogues
U
فهرست
cataloguing
U
فهرست
file
U
فهرست
list
U
فهرست
concordances
U
فهرست
cataloged
U
فهرست
b.d catalogue
U
فهرست بی . دی
cataloging
U
فهرست
filed
U
فهرست
catalogue
U
فهرست
catalogued
U
فهرست
phraseology
U
فهرست
slips
U
فهرست
rosters
U
فهرست
inventory
U
فهرست
slipped
U
فهرست
catalog
U
فهرست
slip
U
فهرست
roster
U
فهرست
part list
U
فهرست اجزاء
nominal list
U
فهرست نامها
parts list
U
فهرست قطعات
cataloging
U
فهرست کردن
cataloging
U
کتاب فهرست
tabling
U
در فهرست نوشتن
tabulates
U
فهرست کردن
tables
U
در فهرست نوشتن
nomenelature
U
فهرست اصطلاحات
nomenclauture
U
فهرست اصطلاحات
catalogs
U
فهرست کردن
load manifest
U
فهرست بار
list price
U
فهرست قیمتها
roll
U
فهرست پیچیدن
rolls
U
فهرست پیچیدن
register
U
لیست یا فهرست
registers
U
لیست یا فهرست
rolled
U
فهرست پیچیدن
catalogue
U
کتاب فهرست
gloss
U
فهرست معانی
directories
U
فهرست راهنما
catalogue
U
فهرست کردن
messir catalogue
U
فهرست مسیه
directory
U
فهرست راهنما
tabulated
U
فهرست کردن
tabulate
U
فهرست کردن
catalogs
U
کتاب فهرست
registering
U
لیست یا فهرست
table of replaceable partes
U
فهرست قطعات
indexed
U
فهرست راهنما
volume table of constants
U
فهرست راهنما
index
U
فهرست شاخص
index
U
فهرست راهنما
star catalogue
U
فهرست ستارگان
cataloguing
U
فهرست کردن
cataloguing
U
کتاب فهرست
catalogues
U
فهرست کردن
indexed
U
فهرست شاخص
short-list
U
فهرست کوتاه
short-listed
U
فهرست کوتاه
inventory
U
فهرست موجودی
subject index
U
فهرست موضوعی
short-lists
U
فهرست کوتاه
indexes
U
فهرست شاخص
indexes
U
فهرست راهنما
short-listing
U
فهرست کوتاه
rigging warrant
U
فهرست وسایل
requirements list
U
فهرست نیازمندیها
catalogued
U
کتاب فهرست
who's who
U
فهرست رجال
price list
U
فهرست قیمت
subdirectory
U
فهرست فرعی
cataloged
U
کتاب فهرست
cataloged
U
فهرست کردن
table
U
در فهرست نوشتن
tabled
U
در فهرست نوشتن
hit list
U
فهرست ضربه
problem checklist
U
فهرست مشکلات
hit lists
U
فهرست ضربه
registries
U
دفتر فهرست
catalogues
U
کتاب فهرست
schedule
U
صورت فهرست
scheduled
U
صورت فهرست
schedules
U
صورت فهرست
catalogued
U
فهرست کردن
mailing lists
U
فهرست پستی
mailing list
U
فهرست پستی
file index
U
فهرست پرونده
timetabled
U
گاه فهرست
timetables
U
گاه فهرست
timetabling
U
گاه فهرست
handlist
U
فهرست دستی
cargo manifest
U
فهرست بار
handlist
U
فهرست مختصر
black list
U
فهرست سیاه
menus
U
فهرست انتخاب
timetable
U
گاه فهرست
menus
U
فهرست خوراک
menu
U
فهرست انتخاب
catalog
U
کتاب فهرست
catalog
U
فهرست کردن
contents directory
U
فهرست محتویات
glossaries
U
فهرست معانی
glossary
U
فهرست معانی
tariff
U
فهرست نرخها
tariffs
U
فهرست نرخها
excused list
U
فهرست معاف ها
listings
U
فهرست نویسی
listing
U
فهرست نویسی
elench
U
ردمنطقی فهرست
display menu
U
فهرست نمایش
catalog
U
به فهرست بردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com