Perdic | فهرست موجودی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	inventory U	فهرست موجودی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	perpetual inventory U	فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
Other Matches

	stockades U	جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
	stock evaluation U	بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
	earmarked stock U	موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
	stockade U	جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
	vehicle summary U	فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
	blacklist U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklisted U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklists U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklisting U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	concordance U	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
	concordances U	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
	rota U	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
	rotas U	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
	active list U	فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
	picking list U	فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
	part list U	فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
	waiting lists U	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
	waiting list U	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
	stocked U	موجودی موجودی کالا
	stock U	موجودی موجودی کالا
	glossaries U	فهرست معانی فهرست لغات
	glossary U	فهرست معانی فهرست لغات
	index U	فهرست فهرست اعلام
	indexes U	فهرست فهرست اعلام
	indexed U	فهرست فهرست اعلام
	periodic stock check U	کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
	minimum stock level U	موجودی
	storing U	موجودی
	stocked U	موجودی
	stock U	موجودی
	store U	موجودی
	assets U	موجودی
	holding U	موجودی
	balance in hand U	موجودی
	supplies U	موجودی
	repertoire U	موجودی
	stock U	موجودی ذخیره
	stock U	موجودی انبار
	stock record U	سابقه موجودی
	inventory U	موجودی کالا
	stock taking U	رسیدگی به موجودی
	stock valuation U	ارزیابی موجودی
	stocked U	به موجودی افزودن
	active stock U	موجودی فعال
	cycle stock U	موجودی فعال
	stocked U	موجودی ذخیره
	stocked U	موجودی انبار
	surplus stock U	موجودی اضافی
	continuous inventory U	موجودی مستمر
	stock U	به موجودی افزودن
	safety stock U	موجودی تضمینی
	quick assets U	موجودی نقدشو
	stock account U	حساب موجودی
	stock accounting U	حسابداری موجودی
	stock adjustment U	تعدیل موجودی
	stock adjustment U	تطبیق موجودی
	stock audit U	حسابرسی موجودی
	stock check U	کنترل موجودی
	buffer stock U	موجودی احتیاطی
	stock control U	کنترل موجودی
	business inventories U	موجودی تجاری
	capital stock U	موجودی سرمایه
	complete inventory U	موجودی کامل
	out of stock;ex stock U	از موجودی یاذخیره
	consumable stock U	موجودی مصرفی
	reserve stock U	موجودی ذخیره
	surplus stock U	موجودی مازاد
	financial assets U	موجودی مالی
	exhaust bin level U	فاقد موجودی
	buffer stock U	موجودی ذخیره
	fund U	موجودی دارائی
	fund U	موجودی سرمایه
	funded U	موجودی دارائی
	funded U	موجودی سرمایه
	inventory management U	مدیریت موجودی
	inventory discrepancy U	اختلاف موجودی
	inventory control U	کنترل موجودی
	instruction repertoire U	موجودی دستورالعمل
	supply U	موجودی جایگیرموقتی
	supplying U	موجودی لزوم
	exhaust bin level U	اتمام موجودی
	supplying U	موجودی جایگیرموقتی
	supply U	موجودی لزوم
	inventory U	لیست موجودی
	excess stock U	موجودی مازاد
	supplied U	موجودی لزوم
	valuation of stock U	ارزیابی موجودی
	inventories U	موجودی کالا
	warehouse stock U	موجودی انبار
	danger warning level U	حداقل موجودی
	supplied U	موجودی جایگیرموقتی
	idle stock U	موجودی بی مصرف
	stocked U	موجودی کالا ذخیره
	stock U	موجودی کالا ذخیره
	wardrobe U	اشکاف موجودی لباس
	raw material stock U	موجودی مواد اولیه
	raw stock U	موجودی مواد خام
	wardrobes U	اشکاف موجودی لباس
	liabilities U	تعهد موجودی بانکی
	liability U	تعهد موجودی بانکی
	inventory U	صورت دارایی موجودی
	inventory U	ذخیره موجودی اماد
	maximum stock U	حداکثر موجودی انبار
	continuous stock taking U	رسیدگی مستمر موجودی
	base stock control U	کنترل موجودی مبنا
	inventory reconciliation U	تطبیق اسناد موجودی
	continuous stock control U	کنترل مستمر موجودی
	cyclical stock check U	کنترل موجودی دورهای
	safety stock U	موجودی ذخیره انبار
	stockage U	وسایل موجودی در انبار
	portfolio U	موجودی اوراق بهادار
	stock control U	کنترل موجودی انبار
	portfolios U	موجودی اوراق بهادار
	stock handling cost U	هزینه جابجایی موجودی
	stock in trade U	موجودی کالای مغازه
	stock talking U	سیاهه برداری از موجودی
	to lay in a stock U	موجودی تهیه کردن
	spares stock U	موجودی لوازم یدکی
	assets U	موجودی شخص ورشکسته
	intermediate stock U	موجودی کالاهای درحال ساخت
	fast moving stock U	موجودی که به سرعت کاهش می یابد
	appreciations U	افزایش ارزش دارایی و موجودی
	appreciation U	افزایش ارزش دارایی و موجودی
	stock control U	کنترل وسفارش موجودی انبار
	supplying U	تکمیل کردن موجودی ذخیره
	finish stock U	موجودی کالای ساخته شده
	finished goods stock U	موجودی کالاهای تمام شده
	out of stock <adj.> U	غیر موجودی کالا [در انبار]
	transfer of portfolio U	انتقال موجودی اوراق بهادار
	inventory reconciliation U	تطابق موجودی با دارایی یکان
	supplying U	تامین موجودی عرضه نمودن
	dead stock U	موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
	supply U	تکمیل کردن موجودی ذخیره
	supplied U	تامین موجودی عرضه نمودن
	perpetual stock record U	سابقه دائمی موجودی انبار
	stockholders U	صاحب موجودی ذخیره نگهدار
	supplied U	تکمیل کردن موجودی ذخیره
	stockholder U	صاحب موجودی ذخیره نگهدار
	supply U	تامین موجودی عرضه نمودن
	amphibious vehicle availability table U	جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
	warehouse refusal U	اعلام عدم موجودی کالا درانبار
	active stock U	موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
	to take inventory U	صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
	yield U	قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
	yields U	قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
	yielded U	قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
	To take an invevtory. U	صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن )
	portfolio entry U	قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
	demand accommodation U	تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
	dead stock U	موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
	deficit U	کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
	cycle stock U	موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
	deficits U	کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
	storewide U	شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
	danger warning level U	مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
	overstock U	زیاد ذخیره کردن موجودی بیش از حدلزوم داشتن
	eurytherm U	موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
	turnover U	تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
	we underwrite the company U	ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
	rolled U	فهرست
	indexless U	بی فهرست
	roll U	فهرست
	rosters U	فهرست
	directory U	فهرست
	tables U	فهرست
	directories U	فهرست
	roster U	فهرست
	indexes U	فهرست
	indexed U	فهرست
	rolls U	فهرست
	cataloguing U	فهرست
	catalogue U	فهرست
	cataloged U	فهرست
	slip U	فهرست
	repertory U	فهرست
	slipped U	فهرست
	slips U	فهرست
	phraseology U	فهرست
	catalogues U	فهرست
	catalogs U	فهرست
	b.d catalogue U	فهرست بی . دی
	cataloging U	فهرست
	catalogued U	فهرست
	catalog U	فهرست
	kalendar U	فهرست
	concordances U	فهرست
	concordance U	فهرست
	filed U	فهرست
	file U	فهرست
	inventory U	فهرست
	checklist U	فهرست
	list U	فهرست
	tabled U	فهرست
	tabling U	فهرست
	table U	فهرست
	index U	فهرست
	data dictionary U	فهرست داده ها
	star catalogue U	فهرست ستارگان
	contents directory U	فهرست محتویات
	cross index U	فهرست تقابلی