English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
individualism U فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
subjectivism U اصالت ذهن وحس فردیت تفکر
egalitaire U روش فکری است که طرفدارمساوات ابناء بشر در جمیع شئون میباشد
materialist U معتقد به اصالت ماده
rationalistic U معتقد به اصالت عقل
materialists U معتقد به اصالت ماده
individualism U فلسفه اصالت فرد
rationalism U فلسفه اصالت عقل
pragmatism U فلسفه اصالت عمل
naturalist U معتقد به فلسفه طبیعی
naturalists U معتقد به فلسفه طبیعی
rationalist U معتقد به فلسفه عقلانی
naturalism U فلسفه یا مذهب طبیعی اصالت طبیعت
objectivism U روش فکری که مبتنی بر اصالت حقایقی است که به وسیله درک حسی استنباط میشود
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
subjective U فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
parochialism U محدودیت فکری و دلبستگی به انجام کارهای محلی و ناحیهای محدود
without his knowing it U بدون انکه بداند
customs of war U اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست
forwarding merchant U حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد
equitable mortgage U بدون انکه موضوع این عمل یاتاسیس صراحتا" یا منجزا"به رهن دلالت داشته باشد
horizons U افق فکری بوسیله افق محدود کردن
horizon U افق فکری بوسیله افق محدود کردن
latest event time U دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
give rein U ازاد گذاشتن دهنه اسب
to die a dry death U مردن بدون انکه علت مرگ غرق شدن یاکشته شدن باشد
progressive U مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
phenomen U اصالت عرض اصالت عارضه
guild socialism U سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
academic freedom آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
dogmatism U دگماتیسم روش فکری که به موجب ان "دگمها" یا سنن و سوابق مسلمه باید بدون پرسش وکورکورانه مورد تبعیت قرارگیرند
close corporation U شرکتی با صاحبان سهام محدود که معمولا" همین صاحبان سهام نیز مدیریت وسایر امور شرکت را بر عهده دارند
free fall U زمان فرود ازاد بدون چتر
controvrsism U روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
t stop U روش توقف با گذاشتن پای ازاد بطور عمودی پشت اسکیت دیگر
fan U بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
fanned U بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
fanning U بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
fans U بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
pragmatism U مصلحت گرایی روش فکری منسوب به ویلیام جیمز امریکایی که درمقابل تعریفی که فلسفه مابعدالطبیعه از حقیقت میکند به این شرح " مطابقت ذهن با واقعیت خارجی "تعریف جدیدی وضع نموده است به این شکل " ان چه درعمل مفید افتد حقیقت است "
freedom of seas U ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
rank and file U شئون مختلف نظامی
individuality U فردیت
subjectivity U فردیت
selfhood U فردیت
civil works U امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
selfdom U فردیت خودیت
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
egoism U یکی از اصول فلسفه ماکیاولی و عبارت است ازاعتقاد به خودپرستی وخودخواهی انسان که مبنای فلسفه او به نام اگوئیسم جهانی قرار گرفته است
free drop U پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
emancipation proclamation U اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
roof covering material U مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
illmitable U محدود نکردنی محدود نشدنی
re attachment U در مورد کسی که قبلا" توقیف شده بوده وبه علتی بدون تعیین تاریخ دقیق ازاد شده بوده است die sine
medical regulator U تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
weapons tight U جنگ افزار اتش محدود فرمان اتش محدود در پدافندهوایی
pan american union U سازمان دولتهای قاره امریکا که به سال 0981 در واشنگتن تاسیس شد و هدف ان گسترش همکاری و همبستگی در شقوق و شئون مختلفه بین کشورهای قاره امریکااست
genteelness U اصالت
ism U اصالت .
ism U اصالت
gentility U اصالت
originality U اصالت
gentrice U اصالت
genuineness U اصالت
empiricism U اصالت تجربه
principle of validity U اصالت الصحه
principle of permissibility U اصالت الجواز
realities U اصالت وجود
primordiality U اصالت اصلیت
reality U اصالت وجود
trinitarianism U اصالت تثلیت
nobility U اصالت خانوادگی
ingenuousness U اصالت نجابت
textualism U اصالت متن یا نص
materialism U اصالت ماده
genuineness U اصلیت اصالت
humanism U مکتب اصالت انسان
particianship U نجیب زادگی اصالت
sophisticate U از اصالت وسادگی انداختن
individualism U مکتب اصالت فرد
institutionalism U مکتب اصالت نهاد
revivalism U اصالت احیا مذهب
monetarism U مکتب اصالت پول
vitalism U اعتقاد به اصالت حیات
lay off <idiom> U به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
one who U انکه
or U یا انکه
he who U انکه
encke U انکه
whoever U هر انکه
that which U انکه
gentry U مردمان محترم و با تربیت اصالت
realism U مشرب اصالت واقعیت یا حقیقت
legalism U عقیده به اصالت و الویت قانون
ultra individualism U اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
believers U معتقد
believer U معتقد
seventhly U هفتم انکه
imprlmis U نخست انکه
tenthly U دهم انکه
secondly U دوم انکه
in the second place U دوم انکه
on the one hand <adv.> U یکی انکه
on one side <adv.> U یکی انکه
for one thing <adv.> U یکی انکه
even if U ولو انکه
for one thing U یکی انکه
while U حال انکه
provided U مشروط به انکه
that U که برای انکه
before U پیش انکه
imprimis U اول انکه
on the condition that U به شرط انکه
ninthly U نهم انکه
provided U بشرط انکه
idealism U خیال پرستی مسلک اصالت تصور
polygamist U معتقد به تعددزوجات
trinitarian U معتقد به تثلیث
fatalist U معتقد به سرنوشت
resurrectionist U معتقد برستاخیز
theist U معتقد بخدا
predestinarian U معتقد به تقدیر
introspectionist U کسیکه معتقد به
casualist U معتقد به اتفاق
his reputed son died U انکه مشهوربودپسراوست مرد
lastly U اخر از همه انکه
inoffensively U بی انکه زننده باشد
his reputed son died U انکه پس اوبشمارمیرفت مرد
harmlessly U بی انکه اسیبی رساند
innocuously U بی انکه گزندی رساند
bibliotics U بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
totalitarianism U سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
moralist U معتقد به اصول اخلاق
spiritualist U معتقد بارتباط باارواح
red tapist U معتقد به red-tapism
trinitarian U معتقد بوجوداقانیم ثلاثه
idealist U معتقد به ایده الیسم
moralists U معتقد به اصول اخلاق
nihilist U معتقد به مکتب nihilism
spiritualists U معتقد بارتباط باارواح
henotheist U معتقد یا وابسته به توحیدنوبتی
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
out of sigt out of mind U از دل برود هر انکه از دیده برفت
irrelatively U بی انکه وابستگی داشته باشد
on cne's own initiative U بی انکه کسی گفته باشد
frothily U بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
ineffectively U بی انکه اثری داشته باشد
run into <idiom> U اثر گذاشتن ،تاثیر گذاشتن بر
lid U کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
lids U کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
natural philosopher U فیزیک خوان کسیکه که عقیده به اصالت طبیعت دارد
adoptionist U معتقد به فرزند خواندگی عیسی
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
rabbinist U معتقد به احادیث بنی اسرائیل
socialists U جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
socialist U جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
principle U معتقد باصول ومبادی کردن
biracialism U معتقد به یا دارای دونژاد بودن
self-righteousness U معتقد بعدالت وتقوی خود
self-righteous U معتقد بعدالت وتقوی خود
epicurus U نام فیلسوف یونانی که معتقد
self righteous U معتقد بعدالت وتقوی خود
evolutionist U معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
affimable U شایسته انکه بطورقطع گفته شود
numbly U بی انکه حس داشته باشد یا تکان خورد
for no p reason U بی انکه دلیل خاصی داشته باشد
inartistically U بی انکه نشان هنراز ان نمایان باشد
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
bureaucrat U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
bureaucrats U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
representationalist U معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
totemite U معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
totemist U معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
millenarian U معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
parathesis U پیوند دو واژه بی انکه تغییری درانهاروی دهد
orthopaedy U معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
pointlessly U بی انکه معنی ویژه یا لطفی داشته باشد
affirmance U افهارسخنی بقیدراستی وقطعیت بی انکه سوگندی بخورند
inefficaciously U ناسودمندانه بی انکه سودیا فایدهای داشته باشد
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
materials U مصالح
mantling U مصالح
material U مصالح
compromiser U مصالح
donors U مصالح
donor U مصالح
infallibilist U کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
animalist U مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
geocentric U معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
sabbatarian U مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
inexorably U بی انکه نرم شودیا بلابه کسی گوش دهد
profound gangrene U یعنی انکه گوشت زیادی را تباه کرده باشد
permanent set U حالت ثابت فلزپس از انکه کارکرده و فشاردیده است
ballast U مصالح شکسته
material U مصالح ساختمان
endurance limit U حد دوام مصالح
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com