English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stringy floppy U فلاپی باریک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
swathe U ردیف باریک راه باریک
swath U ردیف باریک راه باریک
swathes U ردیف باریک راه باریک
flexible U فلاپی دیسک
flippy U فلاپی دو رویه
mini floppy U مینی فلاپی
floppy disk case U محفظه فلاپی دیسک
floppy disk unit U واحد فلاپی دیسک
floppy disk controller U کنترل کننده فلاپی دیسک
B: U معمولاگ فلاپی دیسک درایو
eight inch disk U فلاپی دیسک با فرفیت بالا که قط ر هشت اینچی دارد
forty track disk U قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
multivolume file U نوارمغناطیسی یا فلاپی دیسک جهت نگهداری ان میباشد پرونده چند حجمی
custodian U فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
custodians U فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
floppy discs U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppies U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disks U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disk U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
combining U دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
combines U دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
combine U دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
backup U دستور برگرداندن داده از دیسک سخت به فلاپی دیسک یا نوار
boot U اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
write protect U غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
write protect U قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
cattage key people U افرادی که در خانه کار می کنند و کار را از طریق سیستمهای مخابراتی فلاپی دیسک یاسایر وسایل به شرکت ارسال می دارند
hardest U دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hard U دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
harder U دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
startup disk U فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
FEDS U سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک در درایوهای دیسک سخت
rigid U دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
fixes U سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
fix U سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
prodos U سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
floppy disk U فلاپی دیسک دیسک نرم
floppy discs U فلاپی دیسک دیسک نرم
floppy disks U فلاپی دیسک دیسک نرم
drives U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drive U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
quick format U که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
Windows Explorer U امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد
capillaries U باریک
slender U باریک
angustate U باریک
capillary U باریک
narrow U باریک
narrowed U باریک
reedy U باریک
slat U باریک
hairlike U باریک
slats U باریک
thready U باریک
reediest U باریک
leptocephalic U سر باریک
narrow headed U سر باریک
long nose U دم باریک
narrowest U باریک
gracile U باریک
narrower U باریک
trickly U باریک
reedier U باریک
thinned U باریک
tendering U باریک
slice U باریک
tenderest U باریک
tendered U باریک
straits U باریک
lathy U باریک
tender U باریک
tenuous U باریک
thinnest U باریک
thin U باریک
thins U باریک
attenute U باریک
fine spun U باریک
fine drawn U باریک
needle-nose pliers دم باریک
slices U باریک
strait U باریک
thinners U باریک
slims U باریک اندام
metaphisical U باریک بین
fasciculus gracilis U ستون باریک
slimming U باریک اندام
long nose U انبر دم باریک
meticulous U باریک بین
leptodactyl U باریک پنجه
slimmest U باریک اندام
elongate U باریک شدن
bridle track U راه باریک
elongates U باریک شدن
dogtrot U راه باریک
narrow goods U کاذی باریک
necking U باریک شدگی
point U باریک کردن
elongating U باریک شدن
narrow necked U گردن باریک
narrow mouthed U دهن باریک
pencil beam U نور باریک
d. of a situation U موقعیت باریک
coomb U دره باریک
narrow leaved U باریک برگ
combe U دره باریک
isthmus U تنگه باریک
inswept U جلو باریک
hydrae U مار باریک
nicely U نکته باریک
hydra U مار باریک
gracilis nucleus U هسته باریک
gracile nucleus U هسته باریک
stricture U باریک بینی
strictures U باریک بینی
subtleties U باریک بینی
asthenic physique U سنخ باریک تن
asthenic body type U سنخ باریک تن
flagelliform U باریک ودراز
funnels U باریک شدن
funnelling U باریک شدن
isthmuses U تنگه باریک
canaliculus U سوراخ باریک
stem U راه باریک
stemmed U راه باریک
lane U راه باریک
fastidiousness U باریک بینی
stemming U راه باریک
stems U راه باریک
funnel U باریک شدن
funneled U باریک شدن
funneling U باریک شدن
barbicel U رشته باریک پر
lanes U راه باریک
tricklet U نهر باریک
to come to a point U باریک شدن
taper off U کم کم باریک شدن
taenia U گچ بری باریک
svelt U باریک اندام
subtility U باریک بینی
subtil U باریک بین
strobilation U باریک شدگی
string tie U کراوات باریک
tapering U ستون سر باریک
pennant U پرچم باریک
pennants U پرچم باریک
weedy U دراز و باریک
slat U تخته باریک
slats U تخته باریک
stacked bow U کمان باریک
fastidious U باریک بین
bowling alley U باریک راه
bowling alleys U باریک راه
linear U باریک کشیده
subtlety U باریک بینی
crypta U طاق باریک
cat-walk U راهرو باریک
strip U قطعه باریک
path U باریک راه
paths U باریک راه
slot U تخته باریک
slots U تخته باریک
svelte U باریک اندام
slotting U تخته باریک
G-strings U لنگ باریک
G-string U لنگ باریک
bridle path U راه باریک
bridle paths U راه باریک
quillet U باریک بینی
slender waisted U کمر باریک
peer U باریک شدن
slype U راه باریک
sliver U تکه باریک
slimpsy U باریک اندام
scrutator U باریک بین
peered U باریک شدن
peering U باریک شدن
small intestine U روده باریک
slim U باریک اندام
spline U نوار باریک
welt U نوار باریک
slimmed U باریک اندام
welts U نوار باریک
label U تکه باریک
labeling U تکه باریک
labelled U تکه باریک
labels U تکه باریک
picksome U باریک بین
filet U گچ بری باریک ساختن
paddler U قایقران قایق باریک
peery U باریک بین کنجکاو
rille U دره باریک در ماه
squirrel refle U تفنگ دهانه باریک
archery-house U روزنه باریک تیزاندازی
diminution U باریک کردن ستون
reduced eye U چشمی باریک شده
reglet U گچ بری باریک ومسطح
ribbon vermicelli U رشته فرنگی باریک
potiche U گلدان گردن باریک
narrowish U کمی تنگ یا باریک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com