Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
passiveness
U
فعل درحالت مجهول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wheatstone bridge
U
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
walras law
U
براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
radiolucency
U
درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
in re
U
درحالت
subconscious
U
درحالت ناخوداگاهی
subconsciously
U
درحالت ناخوداگاهی
anticipative
U
درحالت انتظار
stationary state
U
تعادل درحالت سکون
somnolent
U
درحالت خواب وبیدار
scolex
U
کرم کدو درحالت جنینی
nominative indepdent
U
اسمی که درحالت نداواقع شود
cackle
U
صدای مرغ درحالت تخم گذاری
cackling
U
صدای مرغ درحالت تخم گذاری
cackled
U
صدای مرغ درحالت تخم گذاری
tenterhooks
<idiom>
U
درحالت معلق یا کش دادن به دلیل نا معلومی
In a state of despair(anxiety,etc).
U
درحالت یأس ونومیدی (تشویش وغیره )
cackles
U
صدای مرغ درحالت تخم گذاری
mesmeric
U
مربوط بخواب مصنوعی درحالت خواب مغناطیسی گیرنده
aerostatics
U
علمی که درمورد گازها درحالت سکون و تعادل بحث میکند
unknowns
U
مجهول
fameless
U
مجهول
secret
U
سر مجهول
secrets
U
سر مجهول
unknown
U
مجهول
unbeknownst
U
مجهول
unbeknown
U
مجهول
of obscure birth
U
مجهول النسب
of unknown ownership
U
مجهول المالک
ownership of unknown
U
مجهول المالک
rontgen rays
U
پرتو مجهول
the passive voice
U
فعل مجهول
identity of unknown
U
مجهول الهویه
the passive voive
U
فعل مجهول
xrays
U
اشعه مجهول
x ray
U
اشعه مجهول
the passive voice
U
بنای مجهول
unknown sample
U
نمونه مجهول
fameless
U
مجهول الهویه
unclear condition
U
شرط مجهول
the passive voive
U
بنا مجهول
of unknown identity
U
مجهول الهویه
roentgen ray
U
اشعه مجهول
x radiation
U
تشعشع اشعه مجهول
x ray therapy
U
درمان با اشعه مجهول
fabulous
U
افسانه وار مجهول
property of unknown ownership
U
مال مجهول المالک
property with unknown owner
U
مال مجهول المالک
property of unknown ownership
U
اموال مجهول المالک
incognito
U
نا شناس مجهول الهویه
person of unknown indentity
U
شخص مجهول الهویه
ignotum per igno tius
U
توضیح مجهول با چیزمجهول تر
radiogram
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiograms
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
roentgenoscopy
U
معاینه بوسیله اشعه مجهول
deponont
U
در فاهر مجهول و در باطن معلوم
rontgenogram
U
عکسی که با پرتو مجهول بردارند
encephalogram
U
عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
roentgenize
U
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
participle
U
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
participles
U
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
roentgenoscope
U
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
home row
U
ردیفی از کلیدها روی صفحه کلید که انگشتان شخص درحالت عادی روی انها قرارمی گیرد
roentgenography
U
عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
radioactivity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
radio activity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
roentgen
U
واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
penetrameter
U
الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
rontgen
U
نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
roentgenology
U
شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
roentgenogram
U
عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
tomography
U
فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
anticathode
U
قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com