English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nonmarket activities U فعالیتهای غیر بازاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nundinal U بازاری
market oriented U بازاری
emporetic U بازاری
businesswomen U بازاری
businesswoman U بازاری
salework U کار بازاری
billingsgate U سخن بازاری
shoptald U صحبت بازاری
market value U ارزش بازاری
buyer's market U بازاری که درکنترل خریدارست
tenor U بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
tenors U بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
way of life فعالیتهای روزانه
make work activities U فعالیتهای کاربر
competitions U رقابتهای اقتصادی در بازاری که تعدادخریداران و فروشندگان محدود نیست
competition U رقابتهای اقتصادی در بازاری که تعدادخریداران و فروشندگان محدود نیست
open market U بازار ازاد بازاری که دارای رقابت کامل میباشد
taxable activities U فعالیتهای مشمول مالیات
seller's market U بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
call-ups U احضار برای فعالیتهای نظامی
activities U رکورد فعالیتهای انجام شده
call-up U احضار برای فعالیتهای نظامی
call up U احضار برای فعالیتهای نظامی
activity U رکورد فعالیتهای انجام شده
overlap processing U اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
pantechnicon U نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
pantechnicons U نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
extracurricular U فعالیتهای فوق برنامهای دانش اموز
suspended animation U وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
brain death U از کار افتادن مغز و کلیهی فعالیتهای مغزی
entrepremership U اداره و سازماندهی فعالیتهای تجاری یا مقاطعه کاری
aprFs-ski U فعالیتهای عمومی و سرگرمیهای موجود در پناهگاههای اسکی
turning point U نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning points U نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
escapism U هر روش فکری که متضمن عزلت و گوشه گیری و فرار از فعالیتهای اجتماعی باشد
fellow traveler U کسی که عضو حزبی نیست ودر فعالیتهای ان شرکت نمیکند ولی از ان جانبداری مینماید
target market U بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
electronic journal U فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
backstreet U فعالیتهای غیر رسمی و مخفی و اغلب غیر قانونی
slump U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumping U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumped U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumps U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
thrashing U 1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
service industries U فعالیتهای خدماتی اشتغالهای خدماتی
e c e U کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com