English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interword spacing U فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intercharacter spacing U خصوصیت کلمه پرداز که حاوی فضاهای متغیر بین کلمات است تا خط در وسط قرار گیرد
splicing U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
buffer U فضای ذخیره سازی موقت برای اینکه داده وارد یا خارج شود
concentrating U ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
concentrates U ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
concentrate U ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
declares U معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declare U معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declaring U معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
outliner U برای اینکه به کاربر کمک کند تا بخش ها و زیربخشهای لیست ای از اشیا را مرتب کند یا بخشهایی از پروژه را
scrambler U وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
scramblers U وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
permanent mold U قرار می گیرند
refreshes U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refresh U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
burned U کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
heads up U در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
constant speed drive U چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
unwarned exposed U یکانهایی که در معرض غافلگیری تک اتمی قرار می گیرند
spellchecker U لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spelling checker U لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
pin compatible U تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند
polypary U ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
polypidom U ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
length U تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
lengths U تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
trapezoidal distortion U اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
merge sorting algorithm U الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
surface mount technology U روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
click art U صفحهای از اشکال و تصاویرکه اماده بریده شدن هستند تادر اسناد کامپیوتری مورداستفاده قرار گیرند
justifying U تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
justifies U تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
justify U تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
expansion unit U وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
phoneme U برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
dictionary U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionaries U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
thermal U نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
justifications U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
justification U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
assignment U معادل قرار دادن یک متغیر با یک مقدار یا رشته یا حرف
assignments U معادل قرار دادن یک متغیر با یک مقدار یا رشته یا حرف
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
haze U تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
notice board U 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
keystroke U برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
indexing U استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
erase U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erasing U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erased U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erases U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
tabulator U بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد
busied U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
assignment U دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
assignments U دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
sort U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorts U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
tractor feed U روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
sequences U بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
sequence U بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
spacing U فضای خالی قرار دادن بین حروف یا خط های متن چاپ شده
sequences U تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequence U تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
epexegesis U کلمات افزوده شده برای توضیح
planners U برنامه نرم افزاری که قرار ملاقاتها و جلسههای مهم را ضبط و مرتب میکند به یک روش مط لوب
planner U برنامه نرم افزاری که قرار ملاقاتها و جلسههای مهم را ضبط و مرتب میکند به یک روش مط لوب
right U مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
righting U مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
righted U مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
keying material U مواد موردلزوم برای رمز کردن کلمات
uberstreichen U لگام را برای چند گام رهاکردن برای نشان دادن گام مرتب اسب
scratch one's back <idiom> U کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
wordprocessing U شرکت متخصص در پردازش کلمات برای شرکتهای دیگر
swops U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swap U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
align U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligned U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligning U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligns U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
optimal merge tree U نمایش درختی یک ترتیب که در ان رشته ها قرار است درهم ادغام گردند تا اینکه حداقل تعداد عملیات رخ دهد
semantics U 1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
speech U بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
speeches U بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
slice U ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices U ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
corn-rowing [grinning] U راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند
grinning [cornrowing] U [راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند.]
extension U فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
extensions U فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
inorder to U برای اینکه
so that U برای اینکه
to the end that U برای اینکه
in order to ... U برای [اینکه]
for U برای اینکه
because U برای اینکه
so as to U برای [اینکه]
in order that U برای اینکه
shares U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
share U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shared U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
list U لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
in order that i may go U برای اینکه بروم
what with <idiom> U برای اینکه ،درنتیجه
in order that he may go U برای اینکه برود
inorder to U به خاطر اینکه برای
labeling U یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود
symbolically U نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
labels U یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود
labelled U یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود
symbolic U نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
label U یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود
in orders that it may beeasier U برای اینکه اسان تر شود
to be on the safe side U برای اینکه احتمال اشتباه
voicing U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voice U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
nomenclature U سیستم از پیش تعریف شده برای انتساب کلمات و نشانه ها به اعداد یا اصط لاحات
central U که برای تولید کلمات بزرگ CPU با استفاده از روش ها تقسم بیت به کار می رود
voices U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
capacities U فضای فراهم برای ذخیره سازی
fogging U برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
capacity U فضای فراهم برای ذخیره سازی
make room for someone or something <idiom> U برای چیزی اوضاع را مرتب کردن
comma U علامت " , " که برای جدا کردن داده ها و متغیر ها و آرگومان ها میباشد
commas U علامت " , " که برای جدا کردن داده ها و متغیر ها و آرگومان ها میباشد
euphonically U برای اینکه بگوش خوش ایندباشد
we eat that we may live U میخوریم برای اینکه زنده باشیم
benifit of elergy U امتیازروحانیون برای اینکه شرعامحاکمه شوند
phonetician U متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
quadding U درج فضای خالی در متن برای پر کردن خط
storage U فضای لازم برای ذخیره سازی داده
filing system U روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه
dictatorship of proletariat U اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
our offer to render a service U حاضر شدن ما برای اینکه خدمتی بکنیم
emptier U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
intermediate U فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
scratching U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
empties U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptied U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
boundaries U جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
scratch U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratched U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
areas U اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
area U اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
scratches U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
boundary U جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
emptiest U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
dense index U لیستی که فضای خالی برای رکودهای جدید ندارد
empty U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
normal U قالب استاندارد برای فضای ذخیره سازی داده
maintenance U مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
independent in come U درامد مرتب که شخص را ازکارکردن برای زندگانی بی نیازمیسازد
clock U باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
permutation U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
permutations U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
clocks U باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
dollar sign U که رد برخی زبانها برای بیان یک متغیر به عنوان نوع رشته به کار می رود
mercerize U موادشیمیایی زدن به پارچههای نخی برای اینکه حریرنماشوند
work file U فضای کاری که برای کار جاری اشغال شده است
list U لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
string U فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
linear U لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
buckets U فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
bucket U فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
binary look up U روش جستجوی سریع برای استفاده از لیست مرتب داده
flash card U ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
to paynize wood U چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
chopped U ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
to garble the coinage U مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
balances U برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
chop U ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
balance U برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
dirty bit U برای بیان اینکه در حافط ه اصلی بار شده اند
off screen buffer U فضای RAM برای نگهداری تصویر پیش از نمایش آن روی صفحه
scanners U فضای حافظه برای ذخیره سازی تصویرکه اسکن شده است
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
scanner U فضای حافظه برای ذخیره سازی تصویرکه اسکن شده است
jobs U تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
job U تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
streams U تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
streamed U تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
stream U تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
assembler U پیام برنامه اسمبلی برای اعلام اینکه خطا در کد اصلی یافت شد
cancel U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cts U CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com