English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spatiotemporal U فضایی و زمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
space ship U کشتی فضایی سفینه فضایی
slice U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
uptime U پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
ppm U Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
assembly U 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
isometric U فضایی
isometrics U فضایی
spatial U فضایی
spatila U فضایی
spacial U فضایی
cubic U فضایی
three-dimensional U فضایی
space shuttles U سفینه فضایی
stereochemistry U شمیی فضایی
avionics U ارتباطات فضایی
steremer U ایزومر فضایی
solid geometry U هندسه فضایی
spatiotemporal U فضایی وحال
spaceman U مسافر فضایی
spatiomotor U فضایی- حرکتی
spacesuit U لباس فضایی
spatiality U حالت فضایی
cubic measure U اندازه فضایی
spatial visualization U تجسم فضایی
spatial threshold U استانه فضایی
stereoisomer U همپار فضایی
steric effect U اثر فضایی
space station U پایگاه فضایی
space shuttles U شاتل فضایی
space shuttle U سفینه فضایی
space stations U پایگاه فضایی
space stations U ایستگاه فضایی
space shuttle U شاتل فضایی
spacesuits U لباس فضایی
spacecraft U سفینه فضایی
Star Wars U جنگ فضایی
spacemen U مسافر فضایی
space station U ایستگاه فضایی
steric hindrance U ممانعت فضایی
spatial symbolism U نمادگری فضایی
spatial digitaizer U دیجیتایذر فضایی
solid angle U زاویه فضایی
ionospheric wave U موج فضایی
space isomerism U همپاری فضایی
space time U اتوبوس فضایی
clearing out [of a place] U تخلیه [فضایی]
space isomerism U ایزومری فضایی
space time U شاتل فضایی
space ship U سفینه فضایی
stereoisomerism U ایزومری فضایی
stereoisomerism U همپاری فضایی
space lattice U شبکه فضایی
space medicine U پزشکی فضایی
space relations U روابط فضایی
space platform U ایستگاه فضایی
space platform U پایگاه فضایی
space geametry U هندسه فضایی
space flight U پرواز فضایی
space perception U ادراک فضایی
spatial ability U توانایی فضایی
configurations U ارایش فضایی
spaceport U پایگاه فضایی
configuration U ارایش فضایی
spaceframe U قاب فضایی
soild angle U زاویه فضایی
sky lab U ازمایشگاه فضایی
solid geometry U هندسه ی فضایی
space defense U پدافند فضایی
space error U خطای فضایی
sky wave U موج فضایی
module U قسمتی از سفینه فضایی
unit solid angle U زاویه واحد فضایی
spatial orientation U موقعیت یابی فضایی
space orientation U موقعیت یابی فضایی
three dimensional direction finding U جهت یابی فضایی
modules U قسمتی از سفینه فضایی
spacial information U اطلاعات فضایی [فاصله ای]
illusion of space U القاء خاصیت فضایی
stereo chemistry U مبحث شیمی فضایی
closo packed hexagonal space lattice U شبکه فضایی شش وجهی
spatial information U اطلاعات فضایی [فاصله ای]
space vehicle U وسیله نقلیه فضایی
spatial data management U مدیریت داده فضایی
footprints U فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
footprint U فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
out of <prep.> U بیرون از [فضایی یا فاصله ای] [امکانات]
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
cm U فضایی از حافظه که محل آن به سرعت
cartesian coordinates U سیستم مختصات سه بعدی فضایی
image U کپی دقیق از فضایی از حافظه
images U کپی دقیق از فضایی از حافظه
stereoirregular polymer U بسپار بدون نظم فضایی
body centered U بطور فضایی متمورکز شده
light-well U [فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
diffuse U درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffused U درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffuses U درچز چیزی روی فضایی ازماده
spadat U سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
diffusing U درچز چیزی روی فضایی ازماده
hypergeometric U مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی
minnesota spacial relations test U ازمون روابط فضایی مینه سوتا
spacecraft U سفینه فضایی ship space : syn
configuration U ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
arithmetic U فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
blank U فضایی در فرم که باید کامل شود
blankest U فضایی در فرم که باید کامل شود
square radian U استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
steradian [sr] U استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
configurations U ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
indenting U شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
astrophotography U عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
indents U شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
flattest U فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
charactristic velocity U مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
flat U فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
indent U شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
bounds U محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
bioastronautics U مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
buckets U فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bucket U فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
couriers U نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
mark U کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
bay U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bays U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
baying U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bayed U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
courier U نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
marks U کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
pugging U خاک اره یا چیز دیگری که فضایی رابا ان پرکنندتاصدادران نه پیچد
shuttle U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
float U فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
window U فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
reserved character U فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
registers U فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
registering U فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
window U فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
floated U فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
register U فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
floats U فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
shuttled U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttles U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
fullest U انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
window U فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
responses U فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
buffer U فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
orbital injection U دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
drive bay U فضایی درون پوشش کامپیوتر که درایو دیسک نصب شده است
response U فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
perigee U نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
densities U حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
workings U فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
working U فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
full U انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
ambitus U [اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
density U حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
attitude motor U موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
spasur U سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
fixes U فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
crunching U متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
fix U فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
image [فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.]
images U فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود
reentry vehicle U مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
foreground U فضایی در سیستم عامل چند منظوره که کارهای با حق تقدم بالا و برنامه ها اجرا می شوند
central U فضایی در حافظه که محل آن مستقیماگ و به سرعت توسط CPU قابل آدرس دهی است
workspace U فضایی در حافظه که برای استفاده آماده است یا در حال حاضر اپراتور در آن کار میکند
contemporaneousness U هم زمانی
whilom U یک زمانی
time limit U حد زمانی
temporal U زمانی
time limits U حد زمانی
onetime U یک زمانی
sometime U یک زمانی
monomial U یک زمانی
simultaneeity U هم زمانی
eternities U بی زمانی
eternity U بی زمانی
timeline U خط زمانی
on <prep.> U در [زمانی]
time sense U حس زمانی
synchronization U هم زمانی
synchrony U هم زمانی
time limit U محدوده زمانی
time limit U محدودیت زمانی
time disorientation U گم گشتگی زمانی
temporal U جسمانی زمانی
flashbacks U وقفه زمانی
time base U مبدا زمانی
time U زمانی موقعی
time constant U ثابت زمانی
flashback U وقفه زمانی
time dilation U پارادوکس زمانی
temporal sign U علامت زمانی
throughput time U اشتراک زمانی
time limits U محدوده زمانی
continuous time U با پیوستگی زمانی
When I came in U زمانی که من تو آمدم
timed U زمانی موقعی
temporal maze U ماز زمانی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com