English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blank U فضایی در فرم که باید کامل شود
blankest U فضایی در فرم که باید کامل شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
loads U تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
load U تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
notification message U پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود
space ship U کشتی فضایی سفینه فضایی
full mobilization U تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
completed case U جعبه کامل خشاب کامل
full scale U باندازه کامل بمقیاس کامل
full annealing U بازپخت کامل تاباندن کامل
double coincidence of wants U زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
imago U حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
thorough U بطور کامل کامل
isometrics U فضایی
isometric U فضایی
three-dimensional U فضایی
spatial U فضایی
spacial U فضایی
cubic U فضایی
spatila U فضایی
stereoisomerism U ایزومری فضایی
space defense U پدافند فضایی
space stations U پایگاه فضایی
space station U ایستگاه فضایی
solid geometry U هندسه ی فضایی
space station U پایگاه فضایی
space shuttles U سفینه فضایی
space shuttles U شاتل فضایی
configuration U ارایش فضایی
space error U خطای فضایی
space flight U پرواز فضایی
space medicine U پزشکی فضایی
stereoisomerism U همپاری فضایی
space lattice U شبکه فضایی
space isomerism U ایزومری فضایی
space isomerism U همپاری فضایی
space geametry U هندسه فضایی
space stations U ایستگاه فضایی
configurations U ارایش فضایی
space perception U ادراک فضایی
spatial threshold U استانه فضایی
spatial visualization U تجسم فضایی
spatiality U حالت فضایی
spatiomotor U فضایی- حرکتی
spatiotemporal U فضایی و زمانی
steremer U ایزومر فضایی
Star Wars U جنگ فضایی
spacesuits U لباس فضایی
stereochemistry U شمیی فضایی
stereoisomer U همپار فضایی
steric effect U اثر فضایی
spacesuit U لباس فضایی
spacecraft U سفینه فضایی
spatial symbolism U نمادگری فضایی
spatial digitaizer U دیجیتایذر فضایی
space shuttle U سفینه فضایی
space shuttle U شاتل فضایی
space platform U پایگاه فضایی
space platform U ایستگاه فضایی
cubic measure U اندازه فضایی
space relations U روابط فضایی
space ship U سفینه فضایی
space time U شاتل فضایی
space time U اتوبوس فضایی
spaceframe U قاب فضایی
spaceport U پایگاه فضایی
spatiotemporal U فضایی وحال
spatial ability U توانایی فضایی
steric hindrance U ممانعت فضایی
solid angle U زاویه فضایی
avionics U ارتباطات فضایی
solid geometry U هندسه فضایی
ionospheric wave U موج فضایی
clearing out [of a place] U تخلیه [فضایی]
sky lab U ازمایشگاه فضایی
sky wave U موج فضایی
spaceman U مسافر فضایی
soild angle U زاویه فضایی
spacemen U مسافر فضایی
spatial orientation U موقعیت یابی فضایی
space orientation U موقعیت یابی فضایی
illusion of space U القاء خاصیت فضایی
spatial data management U مدیریت داده فضایی
stereo chemistry U مبحث شیمی فضایی
spatial information U اطلاعات فضایی [فاصله ای]
spacial information U اطلاعات فضایی [فاصله ای]
closo packed hexagonal space lattice U شبکه فضایی شش وجهی
space vehicle U وسیله نقلیه فضایی
modules U قسمتی از سفینه فضایی
unit solid angle U زاویه واحد فضایی
module U قسمتی از سفینه فضایی
three dimensional direction finding U جهت یابی فضایی
cartesian coordinates U سیستم مختصات سه بعدی فضایی
cm U فضایی از حافظه که محل آن به سرعت
footprint U فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
image U کپی دقیق از فضایی از حافظه
out of <prep.> U بیرون از [فضایی یا فاصله ای] [امکانات]
stereoirregular polymer U بسپار بدون نظم فضایی
images U کپی دقیق از فضایی از حافظه
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
footprints U فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
light-well U [فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
body centered U بطور فضایی متمورکز شده
spadat U سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
minnesota spacial relations test U ازمون روابط فضایی مینه سوتا
configurations U ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
diffuses U درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffused U درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffuse U درچز چیزی روی فضایی ازماده
square radian U استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
steradian [sr] U استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
diffusing U درچز چیزی روی فضایی ازماده
spacecraft U سفینه فضایی ship space : syn
configuration U ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
hypergeometric U مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی
arithmetic U فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
indents U شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
charactristic velocity U مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
astrophotography U عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
flat U فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
flattest U فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
indenting U شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indent U شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
bucket U فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bounds U محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
bioastronautics U مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
buckets U فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
registers U فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
reserved character U فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
couriers U نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
baying U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
float U فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
shuttle U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
registering U فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
register U فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
shuttled U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
pugging U خاک اره یا چیز دیگری که فضایی رابا ان پرکنندتاصدادران نه پیچد
courier U نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
bay U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bays U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bayed U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
shuttles U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
marks U کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
mark U کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
window U فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window U فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
floats U فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
floated U فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
drive bay U فضایی درون پوشش کامپیوتر که درایو دیسک نصب شده است
window U فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
buffer U فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
workings U فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
fullest U انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
ambitus U [اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
response U فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
perigee U نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
full U انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
densities U حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
density U حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
responses U فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
orbital injection U دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
working U فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
fixes U فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
fix U فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
spasur U سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
crunching U متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
attitude motor U موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
images U فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود
foreground U فضایی در سیستم عامل چند منظوره که کارهای با حق تقدم بالا و برنامه ها اجرا می شوند
reentry vehicle U مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
workspace U فضایی در حافظه که برای استفاده آماده است یا در حال حاضر اپراتور در آن کار میکند
image [فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.]
central U فضایی در حافظه که محل آن مستقیماگ و به سرعت توسط CPU قابل آدرس دهی است
frame U 1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
virtual U فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
re entry vehicle U نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
must U باید
shall U باید
outh U باید
in due f. U باید
the f. of a table U باید
maun U باید
ought U باید
there is a rule that... U که باید.....
to have to U باید
should U باید
i ought to go U باید بروم
as it deserves U چنانکه باید
i ougth to go U باید بروم
it is to be noted that U باید دانست که
ought U باید وشاید
it is necessary for him to go U باید برود
i ougth to go U باید رفت
you must know U باید بدانید
one must go U باید رفت
it is necessary to go U باید رفت
It must be granted that … U باید تصدیق کر د که …
We have to go as well. U ما هم باید برویم .
how shall we proceed U چه باید کرد
i must go U باید بروم
plenaries U کامل
searching U کامل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com