Total search result: 201 (33 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
boost pressure U |
فشار گاز بالاتراز اتمسفر که از سوپرشارژ کردن موتورناشی میشود |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
The pressure of the atmosphere U |
فشار جو ؟( اتمسفر ) |
 |
 |
cassion discase U |
تغییرات عصبی ناشی ازکاهش فشار محیط در ارتفاع بالاتر از یک یا دو اتمسفر |
 |
 |
pitot static system U |
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است |
 |
 |
variable area nozzle U |
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند |
 |
 |
paramountly U |
افضلیت بالاتراز همه |
 |
 |
BNC connector U |
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود |
 |
 |
supemundane U |
بالاتراز چیزهای وابسته به این جهان |
 |
 |
wind beam U |
تیری که در برابر مقاومت فشار باد طرح ریزی میشود |
 |
 |
typematic U |
هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد |
 |
 |
knee brace U |
پشت بندی که جهت مقاومت ساختمان درمقابل فشار ناشی از بادبسته میشود |
 |
 |
back pressure turbine U |
توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود |
 |
 |
yellow arc U |
محدودهای از طیف نمایش الات دقیق که به عنوان احتیاط و بالاتراز حد نرمال نصب شود |
 |
 |
blow in doors U |
دری در مجرای ورودی موتورهواپیما که در اثر اختلاف فشار علیرغم نیروی فنربطرف داخل باز میشود |
 |
 |
carburizing U |
گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن |
 |
 |
f key U |
برنامه کمکی مکینتاش که توسط فشار دادن کلیدهای Command و Shift باکلیدهای عددی از صفر تا 9اجرا میشود |
 |
 |
differential compression check U |
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود |
 |
 |
pascal's law U |
هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود |
 |
 |
horned scully U |
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود |
 |
 |
top U |
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی |
 |
 |
clear one's ears U |
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب |
 |
 |
cabin pressure U |
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون |
 |
 |
atmosphere U |
اتمسفر |
 |
 |
standard atmosphere U |
اتمسفر |
 |
 |
aerosphere U |
اتمسفر |
 |
 |
atmospheres U |
اتمسفر |
 |
 |
vent U |
مجرایی به اتمسفر |
 |
 |
atmosphere U |
اتمسفر استاندارد جو |
 |
 |
atmospheres U |
اتمسفر استاندارد جو |
 |
 |
isothermal atmosphere U |
اتمسفر همدما |
 |
 |
vented U |
مجرایی به اتمسفر |
 |
 |
venting U |
مجرایی به اتمسفر |
 |
 |
vents U |
مجرایی به اتمسفر |
 |
 |
free atmosphere U |
اتمسفر ازاد |
 |
 |
furnace atmosphere U |
اتمسفر کوره |
 |
 |
standard atmosphere U |
اتمسفر استاندارد |
 |
 |
pressurized cabin U |
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار |
 |
 |
compensating relief valve U |
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است |
 |
 |
controlled atmosphere U |
اتمسفر کنترل شده |
 |
 |
pore pressure U |
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی |
 |
 |
thermosphere U |
خارجی ترین لایه اتمسفر |
 |
 |
chemosphere U |
ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر |
 |
 |
exosphere U |
خارجی ترین لایه اتمسفر |
 |
 |
troposphere U |
پایین ترین بخش اتمسفر |
 |
 |
international standard atmosphere U |
اتمسفر استاندارد بین المللی |
 |
 |
sectors U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
 |
 |
sector U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
 |
 |
universal U |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
 |
 |
aurora U |
پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر |
 |
 |
forces U |
قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار |
 |
 |
forcing U |
قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار |
 |
 |
force U |
قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار |
 |
 |
inversion U |
ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد |
 |
 |
reversing layer U |
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید |
 |
 |
inversions U |
ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد |
 |
 |
banged U |
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر |
 |
 |
banging U |
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر |
 |
 |
bangs U |
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر |
 |
 |
bang U |
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر |
 |
 |
cabin pressurization safety valve U |
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین |
 |
 |
compressor pressure ratio U |
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان |
 |
 |
isopiestic U |
دارای فشار یکسان خط هم فشار |
 |
 |
spews U |
با فشار خارج کردن |
 |
 |
spewed U |
با فشار خارج کردن |
 |
 |
spewing U |
با فشار خارج کردن |
 |
 |
To bring pressure to bear . To exert pressure . U |
اعمال فشار کردن |
 |
 |
spew U |
با فشار خارج کردن |
 |
 |
photosphere U |
لایه خارجی اتمسفر خورشیدکه بسیار داغ و درخشنده میباشد |
 |
 |
ozonosphere U |
لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر |
 |
 |
airspace U |
حجم اتمسفر محدود بین سطح ارتفاع معین و زمین |
 |
 |
virtual gravity U |
شتابی که از طرف زمین برهر ذره از اتمسفر اثر میکند |
 |
 |
diffusion U |
کم کردن از قدرت تخلیه فشار |
 |
 |
take a strain U |
وارد کردن فشار به طناب |
 |
 |
ingrate U |
تعدی کردن فشار وارد اوردن بر |
 |
 |
hydromatic U |
کار کردن با فشار روغن هیدروماتیک |
 |
 |
homosphere U |
قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود |
 |
 |
kill spring U |
فرود با کاستن فشار بلندشدن و خم کردن زانو |
 |
 |
heterosphere U |
قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است |
 |
 |
To try to strangle someone . U |
گلوی کسی را فشار دادن ( بقصد خفه کردن ) |
 |
 |
low head plant U |
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف |
 |
 |
poke check U |
فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف |
 |
 |
thrusting U |
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو |
 |
 |
thrusts U |
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو |
 |
 |
thrust U |
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو |
 |
 |
re entry vehicle U |
نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند |
 |
 |
satelloid U |
ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد |
 |
 |
QBE U |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
 |
 |
chapman region U |
منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است |
 |
 |
echoed U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
echoing U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
echo U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
echoes U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
perfoliate U |
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود |
 |
 |
form U |
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود |
 |
 |
formed U |
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود |
 |
 |
forms U |
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود |
 |
 |
averages U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
traces U |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
 |
 |
trace U |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
 |
 |
traced U |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
 |
 |
averaging U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
averaged U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
average U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
superinduce U |
تخحت فشار قرار گرفتن کشیدن یا گذاشتن یا جا دادن تجدید فراش کردن |
 |
 |
load U |
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود |
 |
 |
loads U |
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود |
 |
 |
soft U |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
 |
 |
softest U |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
 |
 |
dummy U |
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود |
 |
 |
dummies U |
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود |
 |
 |
softer U |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
 |
 |
piezoelectric U |
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند |
 |
 |
town fog U |
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود |
 |
 |
suffix notation U |
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید |
 |
 |
throughput U |
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود |
 |
 |
master U |
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود. |
 |
 |
masters U |
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود. |
 |
 |
seconds U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
mastered U |
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود. |
 |
 |
seconding U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
seconded U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
second U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
energy absorber U |
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار |
 |
 |
workgroup U |
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود |
 |
 |
faxing U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
 |
 |
fax U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
 |
 |
faxed U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
 |
 |
faxes U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
 |
 |
impluse level U |
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای |
 |
 |
high voltage transformer U |
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی |
 |
 |
c clamp U |
گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر |
 |
 |
standard U |
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود |
 |
 |
autos U |
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود |
 |
 |
standards U |
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود |
 |
 |
auto U |
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود |
 |
 |
pitot pressure U |
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج |
 |
 |
power U |
که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد |
 |
 |
powering U |
که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد |
 |
 |
powers U |
که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد |
 |
 |
powered U |
که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد |
 |
 |
phototransistor U |
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود |
 |
 |
self- U |
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان |
 |
 |
transfers U |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
 |
 |
transferring U |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
 |
 |
transfer U |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
 |
 |
config.sys U |
این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود |
 |
 |
asynchronous U |
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند |
 |
 |
calenture U |
تب نواحی حاره که دراثرگرمازدگی ایجاد میشود تب کردن |
 |
 |
palmtop U |
کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود |
 |
 |
addition U |
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود |
 |
 |
additions U |
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود |
 |
 |
residents U |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
 |
 |
mode U |
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد |
 |
 |
resident U |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
 |
 |
modes U |
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد |
 |
 |
flan U |
تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود |
 |
 |
wheat germ U |
گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود |
 |
 |
flans U |
تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود |
 |
 |
lime light U |
روشنایی سفیدی که از داغ کردن اهک حاصل میشود |
 |
 |
cold fault U |
نقص کامپیوتر که به محض روشن کردن اشکار میشود |
 |
 |
POSIX U |
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود |
 |
 |
low voltage distribution system U |
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف |
 |
 |
hypobaric U |
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو |
 |
 |
Aurora Polaris U |
شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد] |
 |
 |
northern lights |
شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد] |
 |
 |
Aurora Polaris U |
شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد] |
 |
 |
merry dance U |
شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد] |
 |
 |
merry dancers U |
شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد] |
 |
 |
phased U |
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود |
 |
 |
pages U |
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود. |
 |
 |
phase U |
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود |
 |
 |
paged U |
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود. |
 |
 |
phases U |
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود |
 |
 |
page U |
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود. |
 |
 |
liter any executor U |
کسیکه مامور چاپ کردن تالیفات نویسنده ایی میشود |
 |
 |
dry ginger U |
نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود |
 |
 |
roller U |
دستگاهی که جهت متراکم کردن لایههای خاک از ان استفاده میشود |
 |
 |
rollers U |
دستگاهی که جهت متراکم کردن لایههای خاک از ان استفاده میشود |
 |
 |
warehousing system U |
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود |
 |
 |
read U |
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد |
 |
 |
reads U |
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد |
 |
 |
war head U |
قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود |
 |
 |
destinations U |
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود |
 |
 |
destination U |
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود |
 |
 |
sectors U |
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند |
 |
 |
sector U |
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند |
 |
 |
select U |
خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود. |
 |
 |
selected U |
خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود. |
 |
 |
selects U |
خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود. |
 |
 |
mulches U |
که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود |
 |
 |
mulch U |
که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود |
 |
 |
asynchronous computer U |
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام |
 |
 |
multicast packet U |
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود |
 |
 |
soft U |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
 |
 |
time U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
timed U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
times U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
softest U |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
 |
 |
softer U |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
 |
 |
clogged ink jet nozzles U |
اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود |
 |
 |
toner U |
که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد |
 |