Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
compressor discharge pressure
U
فشار در قسمت خروجی کمپرسور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compressor inlet pressure
U
فشار در قسمت ورودی کمپرسور
bilge pump
U
پمپ فشار کمپرسور روغن
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
queueing
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
compressor
U
کمپرسور
compressors
U
کمپرسور
compressor
U
منگنه کمپرسور
centrifugal compressor
U
کمپرسور سانتریفوژ
dual compressor
U
کمپرسور دوتایی
compressors
U
منگنه کمپرسور
reciprocating compressor
U
کمپرسور پیستونی
forced induction engine
U
موتور کمپرسور
compressor rotor
U
رتور کمپرسور
compressor oil
U
روغن کمپرسور
compressor stator
U
استاتور کمپرسور
turbo compressor
U
کمپرسور دورانی
supercharged engine
U
موتور کمپرسور
diagonal flow compressor
U
کمپرسور با جریان متناوب
axial compressor
U
کمپرسور جریان خطی
airless solid injection
U
تزریق بدون کمپرسور
suoersonic compressor
U
کمپرسور مافوق صوت
rotary piston compressor
U
کمپرسور پیستون دار
blower
U
نوعی کمپرسور گریز از مرکز
axial flow compressor
U
کمپرسور جریان خطی یامحوری
reingestion stall
U
واماندگی کمپرسور درتوربینهای گاز
compressor inlet temperature
U
دمای گازهای ورودی کمپرسور
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
equivalence
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ
U
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
non equivalence function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
inequivalence
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
near letter quality
U
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
disc
U
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
discs
U
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
chocked nozzle
U
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
ramjet
U
موتور جت بدون کمپرسور و توربین که فقط با کمپرس هوا کار میکند
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
U
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
flip-flopped
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output processor
U
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
high voltage transformer
U
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
pitot pressure
U
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
turbojet
U
توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
out put
U
خروجی
exhausts
U
خروجی
egress
U
خروجی
output area
U
خروجی
outputs
U
خروجی
output
U
خروجی
extrusion
U
خروجی
exhaust
U
خروجی
exit
U
خروجی
handlers
U
خروجی
throughput
U
خروجی
outlets
U
خروجی
handler
U
خروجی
printout
U
خروجی
printouts
U
خروجی
outflow
U
خروجی
outflows
U
خروجی
outlet
U
خروجی
tatal output
U
خروجی کل
deferent
U
خروجی
exits
U
خروجی
i/o
U
ورودی-خروجی
exhaust fan
U
پروانه خروجی
exhaust air
U
هوای خروجی
igneous rock
U
سنگ خروجی
output
U
انرژی خروجی
peak
U
بلندترین خروجی
peaking
U
بلندترین خروجی
peaks
U
بلندترین خروجی
surface outflow
U
اب سطحی خروجی
valve
U
دریچه خروجی
valves
U
دریچه خروجی
eruptive rock
U
سنگ خروجی
exhaust port
U
مجرای خروجی
output stream
U
نهر خروجی
initialed
U
خروجی صفر
cooling water outlet
U
خروجی اب سرد
initial
U
خروجی صفر
exhaust cam
U
بادامک خروجی
exhaust chamber
U
اطاقک خروجی
after bay
U
مجرای خروجی
exhaust steam
U
بخار خروجی
exhaust stroke
U
ضربه خروجی
voice output
U
خروجی صوتی
input output
U
ورودی خروجی
pump delivery
U
خروجی پمپ
exhaust gas
U
گاز خروجی
exit point
U
نقطه خروجی
exit road
U
راه خروجی
exit splitter
U
شکافنده خروجی
fan out
U
گنجایش خروجی
real time output
U
خروجی انی
volcanic rock
U
سنگ خروجی
maximum output
U
خروجی حداکثر
exhaust port
U
دریچه خروجی
exhaust connection
U
اتصال خروجی
tip top
U
خروجی نوار
effluents
U
سیال خروجی
effluent
U
سیال خروجی
shaft tube
U
خروجی محور
secondary wire
U
سیم خروجی
outputs
U
انرژی خروجی
transmitted light
U
نور خروجی
exhaust nozzle
U
نازل خروجی
graphic output
U
خروجی گرافیکی
secondary current
U
جریان خروجی
exhaust passage
U
گذرگاه خروجی
exhaust pipe
U
لوله خروجی
fan out
U
پهنای خروجی
output tube
U
لامپ خروجی
outgoing cable
U
کابل خروجی
outlet box
U
جعبه خروجی
output media
U
رسانه خروجی
output speed
U
سرعت خروجی
output listing
U
سیاهه خروجی
outfall
U
دهانه خروجی
lighting outlet
U
خروجی روشنایی
light output
U
خروجی نور
output job queue
U
صف برنامه خروجی
output impedance
U
امپدانس خروجی
output stage
U
مرحله خروجی
output area
U
ناحیه خروجی
after-bay
U
مجرای خروجی
output power
U
توان خروجی
output process
U
فرایند خروجی
output transformer
U
مبدل خروجی
output stream
U
مسیل خروجی
power output tube
U
لامپ خروجی
output state
U
حالت خروجی
output unite
U
واحد خروجی
output voltage
U
ولتاژ خروجی
output work queue
U
صف کار خروجی
outputting
U
خروجی دهی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com