Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rocket propulsion
U
فشارعقب نشینی موشک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rocket
[missile with thrust propulsion]
U
موشک
[پرتابه]
[پرتابه با پیشرانش عقب نشینی]
sprint
U
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted
U
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprints
U
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
missilry
U
موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
missilery
U
موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
celestial guidance
U
سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
midcourse guidance
U
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
subroc
U
موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
cut off velocity
U
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
backpedal
U
عقب نشینی در مقابل حریف عقب نشینی
withdrawal
U
عملیات عقب نشینی اختیاری عقب نشینی
withdrawals
U
عملیات عقب نشینی اختیاری عقب نشینی
refire time
U
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
surface missile
U
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
recoilless
U
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
variable recoil
U
سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
apogee
U
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
precipitation
U
ته نشینی
recoiling
U
پی نشینی
soirees
U
شب نشینی
recoiled
U
پی نشینی
sedimentation
U
ته نشینی
illuviation
U
ته نشینی
sedimentation
U
ته نشینی
recoils
U
پی نشینی
an eveing party
U
شب نشینی
evening party
U
شب نشینی
retrocedence
U
پس نشینی
recoil
U
پی نشینی
nightlife
U
شب نشینی
soiree
U
شب نشینی
deposit
U
ته نشینی
waked
U
شب نشینی
soirTes
U
شب نشینی
wake
U
شب نشینی
wakes
U
شب نشینی
sedimentary
U
ته نشینی
deposits
U
ته نشینی
settling
U
ته نشینی
sedinentation
U
ته نشینی
subsidence
U
ته نشینی
adsorption
U
رو نشینی
electrostatic procipitation
U
ته نشینی الکترواستاتیک
retreats
U
عقب نشینی
nomadism
U
کوچ نشینی
eremitic life
U
گوشه نشینی
eremitism
U
گوشه نشینی
hypostatic
U
ناشی از ته نشینی
seclusion
U
گوشه نشینی
sanctuary
U
حق بست نشینی
sanctuaries
U
حق بست نشینی
katabasis
U
عقب نشینی
recess
U
عقب نشینی
recesses
U
عقب نشینی
recoiled
U
عقب نشینی
recoils
U
عقب نشینی
hutment
U
کلبه نشینی
suburbia
U
حومه نشینی
urbanization
U
شهر نشینی
retreat
U
عقب نشینی
retreated
U
عقب نشینی
retreating
U
عقب نشینی
break ground
U
عقب نشینی
recoiling
U
عقب نشینی
cotenancy
U
هم اجاره نشینی
recoil
U
عقب نشینی
sequestered life
U
گوشه نشینی
silting
U
رسوب ته نشینی
solitariness
U
گوشه نشینی
settlements
U
ته نشینی مسکن
settlement
U
ته نشینی مسکن
tenantry
U
اجاره نشینی
to burn the midnighoil
U
شب نشینی کردن
urbanism
U
شهر نشینی
fallback
U
عقب نشینی
sedimentation pond
U
حوضچه ته نشینی
retrocedence
U
عقب نشینی
reclvsion
U
گوشه نشینی
to burn the midnight oil
شب نشینی کردن
retrocession
U
عقب نشینی
ruralize
U
ده نشینی کردن
line of retreat
U
خط عقب نشینی
scuttles
U
عقب نشینی روزنه
drop back
<idiom>
U
عقب نشینی کردن
give ground
<idiom>
U
عقب نشینی کردن
retirement
U
عقب نشینی اختیاری
pull away
U
عقب نشینی کردن
forced withrawal
U
عقب نشینی اجباری
companionship
U
مصاحبت پهلو نشینی
long recoil
U
عقب نشینی طولانی
recoil mechanism
U
دستگاه عقب نشینی
scuttle
U
عقب نشینی روزنه
scuttling
U
عقب نشینی روزنه
scuttled
U
عقب نشینی روزنه
To retreat. To withdraw.
U
عقب نشینی کردن
setback
U
فشار عقب نشینی
setbacks
U
فشار عقب نشینی
back pressure
U
فشار عقب نشینی
sedimentation analysis
U
تجزیه بروش ته نشینی
blowback
U
عقب نشینی خودکار
short recoil
U
عقب نشینی کوتاه
blowback
U
ضربه عقب نشینی
subornation
U
زیر پا نشینی اغواء
backblast
U
موج عقب نشینی
recoil mechanism
U
مکانیسم عقب نشینی
to beat a retreat
U
عقب نشینی کردن
to beat a retreat
U
کوس عقب نشینی
ebb current
U
عقب نشینی اب دریا
to fall back
U
عقب نشینی کردن
to lose ground
U
عقب نشینی کردن
to sound the retreat
U
شیپورعقب نشینی زدن
urbanist
U
وابسته بشهر نشینی
urbanistic
U
وابسته بشهر نشینی
colonial
U
معماری کوچ نشینی
backblast
U
شعله عقب نشینی
sink
U
ته نشینی حفره یاگودال
withdraws
U
عقب نشینی کردن
sinks
U
ته نشینی حفره یاگودال
withdraw
U
عقب نشینی کردن
retreat
U
عقب نشینی کردن
retreats
U
عقب نشینی کردن
to give ground
U
عقب نشینی کردن
retreating
U
عقب نشینی کردن
retreated
U
عقب نشینی کردن
recoiled
U
عقب نشینی کردن توپ
recoiling
U
عقب نشینی کردن توپ
variable slide
U
طول عقب نشینی متغیر
recoils
U
عقب نشینی کردن توپ
retreat
U
عقب نشینی کناره گیری
recoil
U
عقب نشینی کردن توپ
cloister
U
صومعه گوشه نشینی کردن
cloisters
U
صومعه گوشه نشینی کردن
recoil pit
U
چاله عقب نشینی لوله
retreat
U
عقب نشینی اجباری بازگشتن
setbacks
U
نیروی عقب نشینی توپ
to sound the retire
U
شیپور عقب نشینی زدن
to sound a retreat
U
شیپور عقب نشینی زدن
retreating
U
عقب نشینی کناره گیری
long recoil
U
طول عقب نشینی زیاد
hermitic
U
وابسته بگوشه نشینی زهدامیز
obmutescence
U
خاموش نشینی سکوت عمدی
recoil operated
U
مجهز به دستگاه عقب نشینی
recoil system
U
سیستم عقب نشینی توپ
crawfish
U
ازموضعی عقب نشینی کردن
counter recoil
U
برگشتن لوله پس از عقب نشینی
breakdowns
U
ته نشینی مواد معلق دردوغاب
breakdown
U
ته نشینی مواد معلق دردوغاب
recoilless rifle
U
تفنگ بدون عقب نشینی
insula
U
دستگاه عمارت اجاره نشینی
they are in full retreat
U
سخت عقب نشینی می کنند
straddles
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
straddled
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
straddle
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
hightail
U
باسرعت عقب نشینی کردن
to have a knock back
U
عقب نشینی کردن
[در موقعیتی]
retreats
U
عقب نشینی اجباری بازگشتن
retreated
U
عقب نشینی کناره گیری
retreats
U
عقب نشینی کناره گیری
alluvial
U
ته نشینی مربوط به رسوب و ته نشین
a white collar job
U
کار پشت میز نشینی
retreating
U
عقب نشینی اجباری بازگشتن
setback
U
نیروی عقب نشینی توپ
retreated
U
عقب نشینی اجباری بازگشتن
rocketing
U
موشک
missiles
U
موشک
rockets
U
موشک
antimissile missile
U
موشک ضد موشک
missile
U
موشک
rocketed
U
موشک
ballistic missiles
U
موشک
rocket
U
موشک
ballistic missile
U
موشک
retreat
U
گوشه نشینی
[گروهی برای مدتی]
back pressure
U
فشاراگزوز فشار عقب نشینی اگزوز
lacrosse
U
موشک لاکروس
bomarc
U
موشک بومارک
missile
U
گلوله موشک
boosted rocket
U
موشک ازاد
torpedoing
U
موشک ضد زیردریایی
free flight
U
موشک ازاد
rocketry
U
فن پرتاب موشک
rocket launchers
U
موشک انداز
hercules
U
موشک هرکولس
free rocket
U
موشک ازاد
hawked
U
موشک هاوک
dizgig
U
موشک یکجورفرفره
rocket launcher
U
موشک انداز
redeye
U
موشک ردای
missile man
U
موشک انداز
ogive
U
پرتابه یا موشک
rocket control
U
کنترل موشک
rocket engine
U
موتور موشک
missile launcher
U
موشک انداز
rocket fuel
U
سوخت موشک
rocket sonde
U
موشک هواشناسی
missiles
U
گلوله موشک
atom rocket
U
موشک اتمی
corporals
U
موشک کورپورال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com