Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
i.f.
U
فرکانس میانی
intermediate frequency
U
فرکانس میانی
intermediate frequency tank circuit
U
فرکانس میانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
intermediate frequency amplification
U
تقویت فرکانس میانی
intermediate frequency amplifier
U
تقویت کننده فرکانس میانی
intermediate frequency band filter
U
صافی باند فرکانس میانی
intermediate frequency breakdown
U
شکست فرکانس میانی
intermediate frequency section
U
مقطع فرکانس میانی
intermediate frequency sensitivity
U
حساسیت فرکانس میانی
intermediate frequency stage
U
طبقه ی فرکانس میانی
intermediate frequency transformer
U
مبدل فرکانس میانی
medium frequency motor
U
موتور با فرکانس میانی
Other Matches
wobbulator
U
تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
high frequency
U
دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
resonance
U
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonances
U
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
frequency division multilexing
U
مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
superheterodyne
U
گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
critical frequency
U
فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
base band
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
instantaneous frequency
U
مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
mediate
U
میانی
mesail
U
میانی
mediums
U
میانی
median
U
میانی
mediated
U
میانی
medium
U
میانی
medial
U
میانی
mediating
U
میانی
mediates
U
میانی
inmost
U
میانی
mesial
U
میانی
centrical
U
میانی
center back
U
بک میانی
mesal
U
میانی
innermost
U
میانی
center land
U
خط میانی
midline
U
خط میانی
middle deck
U
پل میانی
mesne
U
میانی
centric
U
میانی
middle
U
میانی وسطی
center circle
U
دایره میانی
central strip
U
نوار میانی
central reserve
U
سکوی میانی
midfield line
U
خط میانی زمین
center stripe
U
خط میانی زمین
center wing
U
بال میانی
center section
U
بال میانی
intermediate band
U
باند میانی
middles
U
میانی وسطی
intermediate field
U
میدان میانی
cut splice
U
پیوند میانی
interband
U
باند میانی
halfback
U
بازیگرخط میانی
drop keel
U
تیغه میانی
neutral wire
U
سیم میانی
interconnection
U
اتصال میانی
midpoints
U
نقطه میانی
midpoint
U
نقطه میانی
median
U
سکوی میانی
halfback
U
بازیگر میانی
hogging
U
تنش میانی
mid-
U
میانی وسطی
mid
U
میانی وسطی
intermediate anneal
U
التهاب میانی
dorsomedial
U
پشتی- میانی
intermediate contact
U
کنتاکت میانی
intermediate distribution frame
U
مقسم میانی
mid flap
U
فلپ میانی
mesencephalon
U
مغز میانی
center line
U
خط میانی زمین
median income
U
درامد میانی
lower boom
U
تیرک میانی
lower boom
U
بوم میانی
middle fraction
U
جزء میانی
intermediate zone
U
ناحیه ی میانی
middle ear
U
گوش میانی
middle fraction
U
پاره میانی
tympanum
U
گوش میانی
tun dish throught
U
پاتیل میانی
ridge rope
U
سیم میانی
neutral conductor
U
سیم میانی
midsection
U
قطعه میانی
middle layer
U
قشر میانی
middle part
U
قسمت میانی
middle insomnia
U
بیخوابی میانی
intermediate transmitter
U
فرستنده میانی
intermediate oscillation
U
نوسان میانی
intermediate image
U
تصویر میانی
intermediate link
U
حلقه میانی
intermediate office
U
مرکز میانی
intermediate layer
U
لایه میانی
intermediate phase
U
فاز میانی
meddle
U
میانی وسطی
meddled
U
میانی وسطی
interphase
U
فاز میانی
intermediate plate
U
صفحه میانی
intermediate
U
عضو میانی
intermediate points
U
جهات میانی
buffer
U
حافظه میانی
intermediate fuse
U
فیوز میانی
intermediate
U
طبقه میانی
intermediate terminal
U
ترمینال میانی
meddles
U
میانی وسطی
cif
U
فرمت میانی معروف
steering wheel hub
U
قسمت میانی غربالک
third ventricle
U
بطن میانی مغز
midpoint rule
U
قاعده نقطه میانی
central concrete membrane
U
پرده میانی بتنی
vermis
U
قطعه میانی مخچه
medial layer
U
لایه میانی
[پزشکی]
dermis
U
غشاء میانی پوست
half length illusion
U
خطای ادراکی میانی
intermediate repeater
U
تقویت کننده میانی
intermediate temperature
U
درجه حرارت میانی
intermediate roll stand
U
مقام نورد میانی
interjacent
U
میانی در میان افتاده
interband telegraphy
U
تلگراف باند میانی
medice
U
قسمت میانی زمین
insulated intermediate layer
U
لایه میانی عایق
intermediate aperiodic circuit
U
مدار میانی اپریودیک
grounded neutral
U
سیم میانی زمین
Somewhere in the darkness
U
جایی در میانی تاریکی
intermediate amplifier
U
تقویت کننده میانی
flankerback
U
بازیگر میانی جناح
dorsomedial thalamus
U
تالاموس پشتی- میانی
middle lintel in window
U
وادار میانی پنجره
intermediate transformer
U
مبدل یا ترانسفورماتور میانی
amidship
U
قسمت میانی قایق
looms
U
قسمت میانی پارو
looming
U
قسمت میانی پارو
loom
U
قسمت میانی پارو
interceding
U
پادر میانی کردن
intercedes
U
پادر میانی کردن
interceded
U
پادر میانی کردن
intercede
U
پادر میانی کردن
centred
U
نقط ه میانی چیزی
centre
U
نقط ه میانی چیزی
centers
U
نقط ه میانی چیزی
centered
U
نقط ه میانی چیزی
loomed
U
قسمت میانی پارو
media
U
پوشش میانی سرخرگ
middle
U
منطقه میانی زمین
middles
U
منطقه میانی زمین
rail
U
الت میانی در و پنجره
deep
U
نقطه میانی سر پیچ
deeper
U
نقطه میانی سر پیچ
bilge board
U
تخته میانی قایق
deepest
U
نقطه میانی سر پیچ
center ice circle
U
داره میانی زمین
center back
U
بازیگر میانی خط عقب
center
U
نقط ه میانی چیزی
mesoblast
U
لایه جرثومه میانی جنین
mesocarp
U
قشر میانی غلاف میوه
midgut
U
قسمت میانی مجرای هاضمه
midpoints
U
نقطه میانی یا نزدیک مرکز
image camera tube
U
لامپ تصویر میانی دوربین
seats
U
قسمت میانی زین اسب
seated
U
قسمت میانی زین اسب
seat
U
قسمت میانی زین اسب
interband recombination
U
ترکیب مجدد باند میانی
midpoint
U
نقطه میانی یا نزدیک مرکز
proxinal
U
نزدیک به تنه یا خط میانی بدن
big man
U
بازیگر میانی بیس بال
drawman
U
مرد میانی برای رویارویی
thalamic
U
ماده خاکستری مغز میانی
inflammation of the middle ear
U
عفونت گوش میانی
[پزشکی]
middle ear inflammation
[MEI]
U
عفونت گوش میانی
[پزشکی]
otitis media
[OM]
U
عفونت گوش میانی
[پزشکی]
king-pendant
U
[تیر عمودی در خرپای میانی]
infection of the middle ear
U
عفونت گوش میانی
[پزشکی]
center piece
U
قسمت میانی اسباب روی میز
trombone
U
شیپور دارای قسمت میانی متحرک
set back
U
مهاجمی که پشت سر مدافع میانی است
atrium
U
اطاق میانی خانههای روم قدیم
thalamus
U
تالاموس ماده خاکستری مغز میانی
center face off spot
U
نقطه شروع در مرکز دایره میانی
center ice spot
U
نقطه شروع در مرکز دایره میانی
Midwestern
U
وابسته به ایالتهای میانی ایالت متحده
interpage
U
در روی صفحههای میانی چاپ کردن یا نوشتن
stapedial
U
وابسته به عضله واستخوان رکابی گوش میانی
Biedermeier
U
[سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
midcourt
U
منطقه میانی بین دیوار مقابل و عقب
center forward
U
نوک حمله بازیگر میانی جلو تور والیبال
ES IS
U
امکان مکان یابی router سیستم میانی بدهند
standoff half
U
بازیگر میانی پشت خط تجمع برای دریافت توپ
frequency
U
فرکانس
frequence
U
فرکانس
frequencies
U
فرکانس
low frequency
U
فرکانس کم
line frequency
U
فرکانس خط
acanthosisnigricans
U
بیماری نادر پوستی که پوست میانی هیپرتروپی وپیگمانتاسیون پیدا مینماید
endodontics
U
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
endodontia
U
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
frequency stabilizer
U
پایدارکننده فرکانس
frequency tuning
U
تنظیم فرکانس
frequency spectrum
U
بیناب فرکانس
audible frequency
U
فرکانس شنوایی
frequency standard
U
استاندارد فرکانس
frequency separation
U
جداسازی فرکانس
h.f.
U
فرکانس بالا
frequency stability
U
پایداری فرکانس
industrial frequency
U
فرکانس صنعتی
input frequency
U
فرکانس ورودی
impluse frequency
U
فرکانس پولز
impluse frequency
U
فرکانس ضربان
frequency triplication
U
تریپلاژ فرکانس
induction frequency converter
U
مبدل فرکانس
image frequency
U
فرکانس تصویر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com