English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
department store U فروشگاه بزرگ
department stores U فروشگاه بزرگ
supermarket U فروشگاه بزرگ
supermarkets U فروشگاه بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
floorwalker U بازرس فروشگاه بزرگ خرده فروشی
Other Matches
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
shop U فروشگاه
shops U فروشگاه
shopped U فروشگاه
canteen U فروشگاه
canteens U فروشگاه
storing U فروشگاه
salesroom U فروشگاه
store U فروشگاه
outlets U دررو فروشگاه
computer store U فروشگاه کامپیوتر
hypermarket U فروشگاه بسیاربزرگ
hypermarkets U فروشگاه بسیاربزرگ
army stores U فروشگاه ارتش
sea stores U فروشگاه دریایی
outlet U دررو فروشگاه
ship's service U فروشگاه ناو
canteens U فروشگاه یا رستوران سربازخانه
I walked past the shop ( store ) . U از جلوی فروشگاه گذشتم
pro shop U فروشگاه باشگاه حرفهای
The store across the street. U فروشگاه آنطرف خیابان
antique shop U فروشگاه اشیاء عتیقه
off-licence U فروشگاه نوشابههای الکلی
canteen U فروشگاه یا رستوران سربازخانه
off-licences U فروشگاه نوشابههای الکلی
exchange U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
quartermasters U فروشگاه وسایل سررشته داری
commissaries U فروشگاه مخصوص کارمندان یک اداره
post exchange U فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
commissary U فروشگاه مخصوص کارمندان یک اداره
the forthcoming book U کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
ten cent store U فروشگاه دارای کالاهای ارزان
exchanged U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
quartermaster U فروشگاه وسایل سررشته داری
exchanges U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchanging U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
You name it , they have it in thes department store. U هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
canteen U فروشگاه نوشابه واغذیه در سربازخانه یااردوگاه
canteens U فروشگاه نوشابه واغذیه در سربازخانه یااردوگاه
to check out that new clothing store U نگاهی به آن فروشگاه لباس تازه انداختن
to have a look round [around] the shops [British E] U برای خرید در فروشگاه ها گردش کردن
to have a look round [around] the stores [American E] U برای خرید در فروشگاه ها گردش کردن
commissary store annex U شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
certificate of gains or losses U سند مصدق سود و زیان فروشگاه
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
extensions U طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
general stores U فروشگاههایی که کالای متفرقه را میفروشند فروشگاه عمومی
extension U طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
storewide U شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
chain stores U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
budget account حسابی در فروشگاه که وجه خرید اجناس و...به آن واریز می شود
chain store U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
commissaries U فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
commissary U فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
rack U آویز فرش [قالبی فلزی که در فروشگاه جهت آویزان کردن فرش و نمایش آن بکار می رود.]
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
nonus U بزرگ
full bottomed U بزرگ
greatest U بزرگ
majestic U بزرگ
doyennes U زن بزرگ
bulkier U بزرگ
headmen U بزرگ
headman U بزرگ
egregious U بزرگ
megapod U بزرگ پا
king size U بزرگ
dignified U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
majuscule U بزرگ
majuscular U بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
canis major U سگ بزرگ
great U بزرگ
massive U بزرگ
massively U بزرگ
decuman U بزرگ
of a large size U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
mighty U بزرگ
mightiest U بزرگ
mightier U بزرگ
big U بزرگ
bigger U بزرگ
biggest U بزرگ
hugeous U بزرگ
immane U بزرگ
large sized U بزرگ
bulky U بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
bandog U سگ بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
macro U بزرگ
long ton U تن بزرگ
voluminous U بزرگ
adult U بزرگ
bulkiest U بزرگ
adults U بزرگ
large sized a U بزرگ
large U بزرگ
swingeing U بزرگ
wallopings U بزرگ
walloping U بزرگ
smaller U بزرگ نه
smallest U بزرگ نه
extra U بزرگ
grosser U بزرگ
extra- U بزرگ
majoring U بزرگ
small U بزرگ نه
vasty U بزرگ
larger U بزرگ
largest U بزرگ
enormous U بزرگ
spankings U بزرگ
spanking U بزرگ
gross U بزرگ
grossed U بزرگ
grosses U بزرگ
grossest U بزرگ
grossing U بزرگ
vast U بزرگ
extras U بزرگ
gate U در بزرگ
grave U بزرگ
highs U بزرگ
graves U بزرگ
extensive U بزرگ
highest U بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
jumbos U بزرگ
jumbo U بزرگ
high U بزرگ
eminent U بزرگ
propylon U در بزرگ
major U بزرگ
great- U بزرگ
swith U بزرگ
gates U در بزرگ
majored U بزرگ
gravest U بزرگ
stour U بزرگ
grander U بزرگ مهم
grand U بزرگ مهم
arch enemy U دشمن بزرگ
arch fiend U دیو بزرگ
archduke U دوک بزرگ
archenemy U دشمن بزرگ
archbshop U اسقف بزرگ
antrum U غار بزرگ
archpriest U کشیش بزرگ
archduchess U دوشس بزرگ
archfiend U دیو بزرگ
argosy U کشتی بزرگ
bonefire U اتش بزرگ
whacking U خیلی بزرگ
bronchocele U بزرگ شدگی
caldron U کتری بزرگ
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
capital letter U حرف بزرگ
bulldog U نوعی سگ بزرگ
billows U موج بزرگ اب
case knife U چاقوی بزرگ
big league U لیگ بزرگ
whackings U خیلی بزرگ
big bang U انفجار بزرگ
bass drum U طبل بزرگ
hunk U تکه بزرگ
tankards U ابخوری بزرگ
charles's wain U خرس بزرگ
storing U مغازه بزرگ
avous U پدر بزرگ
grand father U پدر بزرگ
store U مغازه بزرگ
bass fiddle U ویلن سل بزرگ
billowing U موج بزرگ اب
longbow U کمان بزرگ
blunders U اشتباه بزرگ
heaved U بزرگ کردن
heave U بزرگ کردن
lumped U بزرگ شدن
lumps U بزرگ شدن
lump U بزرگ شدن
platter U بشقاب بزرگ
longbows U کمان بزرگ
blundering U اشتباه بزرگ
blundered U اشتباه بزرگ
emporiums U بازار بزرگ
emporium U بازار بزرگ
cataclysm U سیل بزرگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com