English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 147 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
bingo field U فرودگاه اضطراری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pioneer heliport U فرودگاه هلی کوپتر صحرایی فرودگاه موقت
emergency generator set U دستگاه مولد برق اضطراری مولد برق اضطراری
airfield U فرودگاه
air strip U فرودگاه
air field U فرودگاه
airdrome U فرودگاه
aerodrome U فرودگاه
airfields U فرودگاه
airstrips U فرودگاه
airstrip U فرودگاه
airports U فرودگاه
airport U فرودگاه
aerodromes U فرودگاه
landing field U فرودگاه
field U فرودگاه
fielded U فرودگاه
fields U فرودگاه
coactive U اضطراری
emergency U اضطراری
emergencies U اضطراری
compulsive U اضطراری
involuntary U اضطراری
auxiliaries U اضطراری
auxiliary U اضطراری
auxiliary landing field U فرودگاه کمکی
departure air field U فرودگاه عزیمت
flying field U میدان فرودگاه
bingo field U فرودگاه یدکی
landing place U فرودگاه اسکله
alternative airfield U فرودگاه فرعی
alternate aerodrome U فرودگاه یدکی
air strip U باند فرودگاه
aerodrome U فرودگاه هواپیما
seadrome U فرودگاه دریایی
skycap U باربر فرودگاه
airstrips U باند فرودگاه
heliports U فرودگاه هلیکوپتر
heliport U فرودگاه هلیکوپتر
runways U باند فرودگاه
runway U باند فرودگاه
port U فرودگاه هواپیما
landing U فرودگاه هواپیما
aerodromes U فرودگاه هواپیما
airstrip U باند فرودگاه
landings U فرودگاه هواپیما
emergency scramble U رهگیری اضطراری
emergency risk U ریسک اضطراری
emergency shelter U پناهگاه اضطراری
emergency repair U تعمیر اضطراری
emergency ration U جیره اضطراری
emergency push button U تکمه اضطراری
emergency measure U سنجش اضطراری
emergency station U محل اضطراری
emergency lamp U لامپ اضطراری
emergency priority U تقدم اضطراری
emergency leave U مرخصی اضطراری
emergency lighting U روشنایی اضطراری
emergency maintenance U نگهداشت اضطراری
emergency switch U کلید اضطراری
emergency transmitter U فرستنده اضطراری
emergency treatment U معالجه اضطراری
standby battery U باتری اضطراری
missed approach U فرود اضطراری
emergency exit U در خروج اضطراری
insurance stockage U ذخیره اضطراری
emergency works U کارهای اضطراری
emergency valve U شیر اضطراری
emergency fund U وجوه اضطراری
emergency air U هوای اضطراری
emergency antenna U انتن اضطراری
emergency brake U ترمز اضطراری
emergency burial U تدفین اضطراری
emergency cartridge U کارتریج اضطراری
emergency conditions U شرایط اضطراری
maydays U پیام اضطراری
mayday U پیام اضطراری
emergency conning position U پل فرماندهی اضطراری
emergency exit U خروج اضطراری
ditching U فرود اضطراری
landding U کرانه رسمی فرودگاه
departure air field U فرودگاه پرواز هواپیما
airfield traffic U عبورو مرور در فرودگاه
airfield traffic U عبور و مرور فرودگاه
helipad U فرودگاه هلی کوپتر
Take me to the airport? U مرا به فرودگاه ببرید.
landing mat U باند فرود اضطراری
air defense emergency U وضعیت اضطراری پدافندهوایی
emergency U فوق العاده اضطراری
Where is the emergency exit? U در خروج اضطراری کجاست؟
emergencies U فوق العاده اضطراری
emergency leave U سطح اماد اضطراری
emergency call U خبر یا مکالمه اضطراری
emergency brake equipment U تجهیزات ترمز اضطراری
emergency scramble U درگیری اضطراری هواپیماها
emergency operation U بهره برداری اضطراری
emergency power supply U منبع قدرت اضطراری
named airport of departure U فرودگاه معین برای حرکت
taxiway U جاده یا راه تاکسی رو فرودگاه
How far is it to the airport? U تا فرودگاه چقدر راه است؟
accident ambulance U اتومبیل اضطراری برای حوادث
emergency complement U تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
autorotation U روش فرود اضطراری هلیکوپتر
ditching U فرود اضطراری هواپیما روی اب
emergency admission U پذیرش اضطراری [در بیمارستان] [پزشکی]
to declare a state of emergency U اعلان کردن حالت اضطراری
fall back U سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
augmentation support set U دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
Is there a bus to the airport? U آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟
Is there a train to the airport? U آیا برای فرودگاه قطار هست؟
What's the fare to the airport? U نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
recovery airfield U فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
airport traffic area U منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
fire escape U خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
scuttle U غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttled U غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttles U غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttling U غرق کردن اضطراری ناو هبله
fire escapes U خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
gate U محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
wind tie U پرده بادنمای فرودگاه سمت نمای باد
gates U محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
to call 911 [American English] U تلفن اضطراری کردن [به پلیس یا آتش نشانی]
field expedient U روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
zmarker beacon U برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
hot site U یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
Emergeny exit . U پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
emergency establishment U تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
hard stand U بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
defense emergency U مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
ejection seat U صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
wheel load U فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
squawk may day U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
intermediate contingency U قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
course light U روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
terminal guidance U هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
presidential call U فرمان بسیج اعلام شده به وسیله رئیس جمهور بسیج اضطراری
ground liaison U گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
emergency loading U بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
urgency U فوتی بودن اضطراری بودن
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
emergency cryptosystem U سیستم رمز اضطراری سیستم رمز مخصوص موارداضطراری
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
ground signals U سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com