Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
empirical formula
U
فرمول ساده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
formulism
U
رعایت کامل فرمول یا قاعده فرمول دوستی
quantize
U
با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
formulization
U
فرمول بندی فرمول سازی
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
simple design
U
طرف کف ساده
[هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
basics
U
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basic
U
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
mirror carpet
U
طرح آینه
[در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
structure
U
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structuring
U
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures
U
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
isomer
U
هم فرمول
formulae
U
فرمول
equations
U
فرمول
frame
U
فرمول
isomerous
U
هم فرمول
formula
U
فرمول
formulas
U
فرمول
equation
U
فرمول
emprical formula
U
فرمول تجربی
constitutional formula
U
فرمول ساختاری
projection formula
U
فرمول تصویری
taylor formula
U
فرمول تیلور
wedge formula
U
فرمول گوهای
structural formula
U
فرمول ساختاری
structural formula
U
فرمول گسترده
perspective formula
U
فرمول تجسمی
string formula
U
فرمول رشتهای
formulism
U
قاعده فرمول)
electronic formula
U
فرمول الکترونی
formularization
U
فرمول سازی
molecular formula
U
فرمول مولکولی
empirical formula
U
فرمول خام
mil formula
U
فرمول میلیم
dispersion formula
U
فرمول پاشندگی
formulated
U
فرمول بندی کردن
formulaic
U
مثل یا وابسته به فرمول
expressions
U
فرمول یا رابط ه ریاضی
formulates
U
فرمول بندی کردن
expression
U
فرمول یا رابط ه ریاضی
formulize
U
بصورت فرمول دراوردن
formulating
U
فرمول بندی کردن
refomulate
U
از نو فرمول بندی کردن
reformulation
U
فرمول بندی تازه
formulate
U
فرمول بندی کردن
formularize
U
بصورت فرمول دراوردن
condensed structural formula
U
فرمول ساختاری فشرده
DDT
U
حشرهکش نیرومندی به فرمول 3CHCCl
spearman brown prophecy formula
U
فرمول پیشگویی اسپیرمن-براون
ciphers
U
فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
cipher
U
فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
cyphers
U
فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
compact
U
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
formulation
U
تهیه جمع اوری فرمول بندی کردن
scaling law
U
فرمول محاسله بازده بمب اتمی در هر فاصله
compacted
U
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
compacts
U
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
compacting
U
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
functioned
U
فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
function
U
فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
hidden
U
فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند
functions
U
فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
Gothick
U
[استفاده مجدد از فرمول های گوتیک در قرن هجدهم]
[معماری]
curve fitting
U
روش ریاضی برای پیدا کردن یک فرمول که نمایشگرمجموعهای از نقاط داده میباشد
income elasticity of demand
U
تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
riboflavin
U
ریبو فلاوین ویتامین B به فرمول 6O4N2H71C که در شیر و تخم مرغ و جگر و غیره یافت میشود
cross elasticity of demand
U
درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
arc elasticity of demand
U
عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
zinc oxid
U
اکسید روی به فرمول ZnO اکسید دو زنگ
taffetized
U
ساده
frugal
U
ساده
clodhopper
U
ساده
baldly
U
ساده
unassuming
U
ساده
inexpensive
U
ساده
explicit
U
ساده
clodhoppers
U
ساده
simplex
U
ساده
unsophisticated
U
ساده
naive
U
ساده
simpleminded
U
ساده دل
simplistic
U
ساده
unaadorned
U
ساده
homespun
U
ساده
simple minded
U
ساده دل
baldest
U
ساده
semplice
U
ساده
naif
U
ساده
untutored
U
ساده
plain hearted
U
ساده دل
downright
U
ساده
cleanest
U
ساده
cleaned
U
ساده
sheepish
U
ساده دل
sheepishly
U
ساده دل
clean
U
ساده
simple hearted
U
ساده دل
bald
U
ساده
balder
U
ساده
artless
U
ساده
idiots
U
ساده
positive
U
ساده
idiot
U
ساده
charmless
U
ساده
seemly
<adj.>
U
ساده دل
good-humored
U
ساده دل
expansive
<adj.>
U
ساده دل
conversable
<adj.>
U
ساده دل
fructose
U
ساده
freestanding
U
ساده
free spoken
U
ساده گو
innocent
<adj.>
U
ساده دل
simple-hearted
<adj.>
U
ساده دل
slick
U
ساده
slickest
U
ساده
unaffected
U
ساده
incomplex
U
ساده
simple
U
ساده دل
incomposite
U
ساده
simpler
U
ساده
simpler
U
ساده دل
simplest
U
ساده
simplest
U
ساده دل
fraudless
U
ساده
plain
U
ساده
plainest
U
ساده
simple
U
ساده
unmeaning
U
ساده
fanciless
U
ساده
unceremonious
U
ساده
plainer
U
ساده
unceremoniously
U
ساده
cleans
U
ساده
plains
U
ساده
daff
U
ساده دل
sementem
U
معنی ساده
penny whistles
U
نی لبک ساده
simple parry
U
دفاع ساده
martin
U
ساده لوح
galah
U
ساده لوح
dupable
U
ساده لوح
credulousness
U
ساده لوحی
simple oscillator
U
نوسانگر ساده
gobemouche
U
ساده لوح
sketched
U
طرح ساده
sketched
U
نقشه ساده
simple shear
U
برش ساده
sketches
U
طرح ساده
simpleton
U
ساده لوح
simpletons
U
ساده لوح
sketches
U
نقشه ساده
king post truss
U
خرپای ساده
navvies
U
کارگر ساده
navvy
U
کارگر ساده
simple schizophrenia
U
اسکیزوفرنی ساده
in plain english
U
به انگلیسی ساده
gullibility
U
ساده لوحی
lamblike
U
ساده لوح
lamblkin
U
ساده لوح
gowk
U
ساده لوح
penny whistle
U
نی لبک ساده
simple stress
U
تنش ساده
gaby
U
ساده لوح
simple interest
U
سود ساده
clean bill
U
برات ساده
infrugal
U
غیر ساده
plain paper
U
کاغذ ساده
ingenue
U
دختر ساده
plain flap
U
فلپ ساده
pick wickian
U
ساده بی تکلف
phonemes
U
صداهای ساده
phoneme
U
صدای ساده
perfect gazes
U
گازهای ساده
overhand knot
U
گره ساده
basic circuit
U
مدار ساده
natively
U
بطور ساده
naivete
U
ساده لوحی
booby
U
ساده لوح
simplified
U
ساده شده
free spokenness
U
ساده گویی
reducible
U
ساده شدنی
frugal food
U
خوراک ساده
credulity
U
ساده لوحی
cats paw
U
ساده لوح
nincompoop
U
ساده لوح
nincompoops
U
ساده لوح
plain rib
U
تیغه ساده
primary cell
U
پیل ساده
clean collection
U
وصولی ساده
clean bill of lading
U
بارنامه ساده
simplistic
U
ساده طبع
lamb
U
ادم ساده
lambs
U
ادم ساده
plain weave
U
بافت ساده
flat rate
U
نرخ ساده
book keeping by single e.
U
دفترداری ساده
sketch
U
نقشه ساده
single bevel but weld
U
جوش لب به لب "وی " ساده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com