English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
condensed structural formula U فرمول ساختاری فشرده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
structural formula U فرمول ساختاری
constitutional formula U فرمول ساختاری
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
formulism U رعایت کامل فرمول یا قاعده فرمول دوستی
quantize U با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
formulization U فرمول بندی فرمول سازی
self- U فایل فشرده که حاوی برنامهای است که محتوای آن را از حالت فشرده در می آورد
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
congested U فشرده انباشته شده بهم فشرده
Intel U فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
structural U ساختاری
structurally U ساختاری
structrual isomer U همپار ساختاری
structural inflation U تورم ساختاری
structural graph U گراف ساختاری
structural equilibrium U تعادل ساختاری
structural design U طرح ساختاری
stractural cell U سلول ساختاری
structural unemployment U بیکاری ساختاری
topographic maps U نقشههای ساختاری
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
sql U زبان پرس و جوی ساختاری
structured query language U زبان پرس و جوی ساختاری
turbojet U توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
companding U دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
unidirectional composite U ساختاری که همه الیاف یارشتههای ان موازی بوده ومعمولا در جهت نیروی وارده میباشند
n-key rollover [این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
tabling U ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table U ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
tabled U ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
tables U ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
formulae U فرمول
isomer U هم فرمول
isomerous U هم فرمول
frame U فرمول
equations U فرمول
equation U فرمول
formulas U فرمول
formula U فرمول
structural formula U فرمول گسترده
mil formula U فرمول میلیم
molecular formula U فرمول مولکولی
dispersion formula U فرمول پاشندگی
formulism U قاعده فرمول)
formularization U فرمول سازی
empirical formula U فرمول ساده
electronic formula U فرمول الکترونی
empirical formula U فرمول خام
emprical formula U فرمول تجربی
taylor formula U فرمول تیلور
wedge formula U فرمول گوهای
projection formula U فرمول تصویری
string formula U فرمول رشتهای
perspective formula U فرمول تجسمی
formulaic U مثل یا وابسته به فرمول
reformulation U فرمول بندی تازه
formulate U فرمول بندی کردن
formulating U فرمول بندی کردن
formularize U بصورت فرمول دراوردن
formulates U فرمول بندی کردن
refomulate U از نو فرمول بندی کردن
formulated U فرمول بندی کردن
expressions U فرمول یا رابط ه ریاضی
formulize U بصورت فرمول دراوردن
expression U فرمول یا رابط ه ریاضی
spearman brown prophecy formula U فرمول پیشگویی اسپیرمن-براون
DDT U حشرهکش نیرومندی به فرمول 3CHCCl
thread U ساختاری که در آن هر گره اشاره گری به گره دیگر دارد
threads U ساختاری که در آن هر گره اشاره گری به گره دیگر دارد
ciphers U فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
cipher U فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
cyphers U فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
scaling law U فرمول محاسله بازده بمب اتمی در هر فاصله
formulation U تهیه جمع اوری فرمول بندی کردن
compacted U فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
compacting U فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
compact U فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
compacts U فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
functions U فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
hidden U فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند
functioned U فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
function U فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
Gothick U [استفاده مجدد از فرمول های گوتیک در قرن هجدهم] [معماری]
curve fitting U روش ریاضی برای پیدا کردن یک فرمول که نمایشگرمجموعهای از نقاط داده میباشد
squeezes U فشرده
strained U فشرده
squeezed U فشرده
squeeze U فشرده
intensive U فشرده
condensed U فشرده
squeezing U فشرده
compressed U فشرده
condensed U به هم فشرده
congested U در هم فشرده
compressive U فشرده
income elasticity of demand U تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
succinct U مجمل فشرده
cast up U فشرده کردن
press part U بخش فشرده
package program U برنامه فشرده
alloy steel U فولاد فشرده
mass practice U تمرین فشرده
crushed <adj.> <past-p.> U فشرده شده
press board U مقوای فشرده
cast iron U فولاد فشرده
fasciated U بهم فشرده
coarctate U بهم فشرده
condensed type U چاپ فشرده
seried U بهم فشرده
condensed type U نوع فشرده
compressed file U فایل فشرده
compressed air U هوای فشرده
steel aloy U فولاد فشرده
compactions U فشرده سازی
compaction U فشرده سازی
repressed brick U اجر فشرده
packed decimal U دهدهی فشرده
ice crete U بتون فشرده
incompressible U فشرده نشدنی
compact section U مقطع فشرده
compact disk U دیسک فشرده
condensive load U بار فشرده
diced U رقابت فشرده
concise U لب گو فشرده ومختصر
pack U فشرده سازی
compressing U هم فشرده کردن
dicing U رقابت فشرده
compresses U هم فشرده کردن
dices U رقابت فشرده
packs U فشرده سازی
compress U هم فشرده کردن
packing U فشرده سازی
depressed U فشرده شدن
dice U رقابت فشرده
lasers U دیسک فشرده
laser U دیسک فشرده
massive U گنده فشرده
massively U گنده فشرده
riboflavin U ریبو فلاوین ویتامین B به فرمول 6O4N2H71C که در شیر و تخم مرغ و جگر و غیره یافت میشود
compacted U جمع وجور فشرده
packed decimal U عدد اعشاری فشرده
compacts U بهم فشرده خلاصه
compacted U بهم فشرده خلاصه
compacts U جمع وجور فشرده
compacting U جمع وجور فشرده
compact U جمع وجور فشرده
packing density U تراکم فشرده سازی
pinch effect U اثر فشرده سازی
forced alternating current U جریان متناوب فشرده
massive U ساختمان فشرده ماسیو
decompress U ناهم فشرده کردن
die pressed part U بخش فشرده حدیدهای
repressed brick U اجر فشرده شده
prestressed concrete U بتن پیش فشرده
massively U ساختمان فشرده ماسیو
compact U بهم فشرده خلاصه
compacting U بهم فشرده خلاصه
CD audio U روی دیسک فشرده
presses U تاکتیک دفاعی فشرده
caisson foundation U پی سازی با هوای فشرده
CD DA U روی دیسک فشرده
laminated plastic material U ماده فشرده متورق
air compressor U هوای فشرده ساز
packed snow U برف فشرده شده
principal types of foot فشرده کننده آب سنگین
press U تاکتیک دفاعی فشرده
bumped U بار فشرده شده
compander U فشرده و نافشرده کننده
cross elasticity of demand U درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
compacting U روی دیسک فشرده را میدهد
modes U قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
fractal U روش فشرده سازی تصاویر
compact U روی دیسک فشرده را میدهد
air lift U دستگاه ابکش با هوای فشرده
compacted U روی دیسک فشرده را میدهد
mode U قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
CDs U دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
A crash language course . U دوره فشرده آموزش زبان
compaction U فشرده سازی متراکم کردن
image U فشرده سایز داده یک تصویر
CD U دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
images U فشرده سایز داده یک تصویر
compacts U روی دیسک فشرده را میدهد
discs U مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
disc U مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
file compression utility U برنامه کمکی فشرده کردن فایل
discrete U الگوریتم کد گذاری و فشرده کردن تصاویر
to mug up [British E] for an exam U فشرده درس خواندن [برای امتحانی]
to swot [British E] for an exam U فشرده درس خواندن [برای امتحانی]
to cram U فشرده درس خواندن [برای امتحانی]
compresses U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
international file format U استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
compressing U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compress U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
photo finish U استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
phalanx U دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
phalanxes U دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
IFF U استاندارد برای فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-CD
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com