English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
poke U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poked U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
pokes U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poking U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
peeks U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeked U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peek U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeking U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
stacks U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
storage location U مکان ذخیره
addressing U مکان دهی به کلمه داده ذخیره شده در حافظه با استفاده از آدرس مطلق آن
gaps U سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
gap U سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
clipboard U قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboards U قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
retrieval U مکان دهی به حجمی از داده ذخیره شده درپایگاه داده ها وتولیداطلاعات ازداده
confirmation U تایید ازاطلاعات رسیده
barnstorming U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorm U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
left shift U تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
cross hairs U دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
displacement U اختلاف مکان تغییر مکان
ctrl break U در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna carta U فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna charta U فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
controlled stick steering U دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
sound off U فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
move U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moved U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moves U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
stand fast U فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering U فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
particular U خاص بخصوص
res U شی ء بخصوص ماده
specifics U بخصوص خاص
specific U بخصوص خاص
forward march U فرمان قدم رو فرمان پیش
i mentioned one case in p U یک مورد بخصوص را ذکرکردم
featureless U بدون سیمایاجنبه بخصوص
mannerism U سبک بخصوص نویسنده
mannerisms U سبک بخصوص نویسنده
why did you mention that onep U چه شد که ان یکی را بخصوص ذکر کردید
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
predating U قبل از موقع بخصوص واقع شدن
predates U قبل از موقع بخصوص واقع شدن
predated U قبل از موقع بخصوص واقع شدن
to have a closed meeting U نشست محرمانه داشتن [بخصوص سیاست]
wildfowl U مرغ شکار بخصوص مرغهای ابی
predate U قبل از موقع بخصوص واقع شدن
mannered U دارای سبک یا رفتار بخصوص تصنعی
guide on me U فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
lion U [حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
typecast U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecasts U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecasting U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
accrual U افزایش تدریجی مقدار یا ارزش چیزی بخصوص پول
demand price U حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
Expressionism U [جنبش هنرمندان شمال اروپا بخصوص در آلمان و هلند]
declarative statement U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
object language programming U برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
caught with hand in the cookie jar <idiom> U مچ کسی را گرفتن [بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام]
accrued benefit U پولی که شرکت به یکی از کارمندان بدهکار است بخصوص بابت بازنشستگی
elite U طبقه ممتازه هرجامعه و بخصوص طبقهای که قدرت حاکمه را در دست دارد
CD U DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CDs U DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
particular lien U حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
volume U کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
interior label U برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
volumes U کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
storage U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
mass storage U وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
migration U نقل مکان نقل مکان کردن
highest U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
mail box U فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
permanent U فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
high U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highs U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
volatile memory U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
mailbox U فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mailboxes U فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
close interval U فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
close ranks U فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
reservoirs U سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
reservoir U سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
escrow U موافقت نامه بین دونفرکه بامانت نزدشخص ثالثی سپرده شودوتاحصول شرایط بخصوص بدون اعتبارباشد
read U گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
soft U نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softer U نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
reads U گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
softest U نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
guide left U فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
bubble memory U روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
macbinary U سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
Historicism U [معماری متاثر از زمان گذشته بخصوص معماری احیای مذهبی]
RLL encoding U روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
fifo U روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
databank U 1-حجم بزرگی از داده که به صورت ساخت یافته ذخیره شده است . 2-رکوردهای شخصی که در کامپیوتر ذخیره شده اند
downloadable U نوشتاری که در دیسک ذخیره شده است و قابل ارسال به چاپگر است و نیز ذخیره شدنی در RAM یا حافظه موقت
prodos U سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
cancel check firing U فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
registers U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registering U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
swopping U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swap U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
triploidy U سه قسمتی
portion U قسمتی
triplex U سه قسمتی
portions U قسمتی
partite U قسمتی
circulating U چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
another guess U قسمتی دیگر
esprit de corps U حمیت قسمتی
haxamerous U شش بخشی شش قسمتی
partial U بخشی قسمتی
double cloister U راهرو دو قسمتی
spirit de corps U حمیت قسمتی
spirit de corps U روحیه قسمتی
spirit U حمیت قسمتی
esprit U حمیت قسمتی
spiriting U حمیت قسمتی
leg U قسمتی از مسابقه
sector U قسمتی ازجبهه
flat U قسمتی از یک عمارت
flattest U قسمتی از یک عمارت
sectors U قسمتی ازجبهه
esprit de corps U روحیه قسمتی
plank U قسمتی ازبرنامه
tripartition U سه قسمتی کردن
pate U سر یا قسمتی از سرانسان
legs U قسمتی از مسابقه
triploid U سه قسمتی سه بخشی
split second U قسمتی از ثانیه
balanced mobilization U بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
documented U نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
documenting U نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
document U نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
rebates U پرداخت قسمتی از بدهی
fractions U کسر درصدی از قسمتی از
rebate U پرداخت قسمتی از بدهی
fraction U کسر درصدی از قسمتی از
aliquot part charge U خرج چند قسمتی
neck of the woods <idiom> U ناحیه یا قسمتی از کشور
winging U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
march unit U قسمتی ازستون راهپیمایی
wing U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
striking out pleading U حذف قسمتی از مدافعات
helmeted U دارای قسمتی که مانندخودباشد
section charge U خرج چند قسمتی
creasing U قسمتی از زمین کریکت
creases U قسمتی از زمین کریکت
part [ial] payment of a fine U پرداخت قسمتی از جریمه
creased U قسمتی از زمین کریکت
crease U قسمتی از زمین کریکت
ram's horn U قسمتی ازاستحکامات خندق
module U قسمتی از سفینه فضایی
modules U قسمتی از سفینه فضایی
lobotomies U برش قسمتی از مغز
lobotomy U برش قسمتی از مغز
expansion joint U اتصال چند قسمتی
dimmed U نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
dim U نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
dims U نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
Calvinist austerity U [معماری قرن بیست و بیست و یک بخصوص در هلند از مشخصه های آن تیرهایی با لبه های تیز و سخت بوده است.]
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
the concert of europe U منظوردولی هستند که پس ازشکست ناپلئون اول در سال 5181 در کنفرانس وین سیاست خارجی خود را با هم هماهنگ ساختند و این هماهنگی بخصوص در زمینه مسائل مربوط به بالکان وعثمانی محسوس بود
run length limited encoding U روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
whipped U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
zap U پاک نمودن قسمتی از برنامه
baron U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
barons U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
freeboard U قسمتی از قایق که بیرون اب است
fractional damage U خسارت وارده به قسمتی از وسیله
necks U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
whip U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
neck U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
whips U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
zapped U پاک نمودن قسمتی از برنامه
zaps U پاک نمودن قسمتی از برنامه
slot charter U اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
hash mark U قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
aliquot propelling charge U خرج پرتاب چند قسمتی
zapping U پاک نمودن قسمتی از برنامه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com