Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sector commander
U
فرمانده ناحیه پدافند هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
area air defense commander
U
فرمانده منطقه پدافند هوایی
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk commander
U
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air defense readiness
U
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
sector commander
U
فرمانده ناحیه
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
anti aircraft
U
پدافند هوایی
anti aircraft defense
U
پدافند ضد هوایی
air defense
U
پدافند هوایی
integrated defense
U
پدافند هوایی توام
air defense command
U
فرماندهی پدافند هوایی
air defense element
U
عنصر پدافند هوایی
active air defense
U
پدافند عامل هوایی
flak
U
توپخانه پدافند هوایی
air defense artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
air defense ship
U
ناو مخصوص پدافند هوایی
rules of engagement
U
روشهای درگیری پدافند هوایی
vital area
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی
air defense sector
U
منطقه ماموریت پدافند هوایی
weapons hold
U
فرمان اتش قطع در پدافند هوایی
air defense direction center
U
مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
faker
U
هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
commodore
U
فرمانده یکان هوایی
commodores
U
فرمانده یکان هوایی
commodores
U
فرمانده پایگاه هوایی
commodore
U
فرمانده پایگاه هوایی
splashed
U
در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
missile master
U
دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
air defense artillery controller
U
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
tactical air commander
U
فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
parrot
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
filter center
U
مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
parrots
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroted
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroting
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
flad suppression
U
تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی
battery integration end radar display
U
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
fire unit
U
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
mauler
U
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
seen fire
U
اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
effectiveness clock
U
دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
quails
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
speed ring
U
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
static employment
U
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
counterflak
U
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
skippered
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippers
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippering
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skipper
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
section chief
U
فرمانده رسد فرمانده قبضه
army commander
U
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
islands
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
blitter
U
عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
commander
U
فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
commanders
U
فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
botany
U
گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
blue commander
U
فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
defenses
U
پدافند
defence
U
پدافند
defense
U
پدافند
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
national defence
U
پدافند ملی
defense in place
U
پدافند در محل
defense in depth
U
پدافند در عمق
base defense
U
پدافند پایگاه
defended
U
پدافند کردن
defensible
U
قابل پدافند
passive defense
U
پدافند غیرعامل
barrage balloon
U
بالون پدافند
barrage balloons
U
بالون پدافند
satellite defense
U
پدافند ماهوارهای
area defense
U
پدافند منطقهای
base defense
U
پدافند از پایگاه
area defense
U
پدافند ازمنطقه
satellite defense
U
پدافند ضدماهوارهای
counter offensive
U
پدافند متقابل
anti menchanized defense
U
پدافند ضد مکانیزه
mobile defense
U
پدافند متحرک
defense zone
U
منطقه پدافند
space defense
U
پدافند فضایی
coast defence
U
پدافند ساحلی
defend
U
پدافند کردن
chemical defense
U
پدافند شیمیایی
defends
U
پدافند کردن
defending
U
پدافند کردن
deliberate defense
U
پدافند با فرصت
active defense
U
پدافند عامل
biological defense
U
پدافند میکربی
space defense
U
پدافند از فضا
self defense
U
پدافند از خود
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
civil defense
U
پدافند غیر نظامی
battery defense
U
پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
primeter defence
U
پدافند دورتا دور
war college
U
دوره پدافند ملی
civil defense
U
پدافند ازمناطق شهری
biological defense
U
پدافند بر علیه تک میکربی
defended area
U
منطقه پدافند شده
forward defense area
U
منطقه پدافند جلو
ministry of national defence
U
وزارت پدافند ملی
integrated defense
U
پدافند ازمناطق توام دفاعی
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
generalissimos
U
فرمانده کل
commander-in-chief
U
فرمانده کل
oldman
U
فرمانده کل
commander in chief
U
فرمانده کل
commander in chief
U
فرمانده کل
commander of d.
U
فرمانده
generalissimo
U
فرمانده کل
commanders-in-chief
U
فرمانده کل
chief
U
فرمانده
chiefs
U
فرمانده
commanders
U
فرمانده
commander
U
فرمانده
imperator
U
فرمانده
commandant
U
فرمانده
commandants
U
فرمانده
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
chemical defense
U
پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
extended defense
U
پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
territorial commander
U
فرمانده سرزمینی
skipper
U
فرمانده ناو
skippered
U
فرمانده ناو
skippering
U
فرمانده ناو
captain
U
فرمانده ناو
skippers
U
فرمانده ناو
chief of boat
U
فرمانده قایق
chevroner
U
فرمانده گروه
company commander
U
فرمانده گروهان
officer in tactical command
U
فرمانده تاکتیکی
corps commander
U
فرمانده سپاه
brigadier
U
فرمانده تیپ
fleet commander
U
فرمانده ناوگان
flight leader
U
فرمانده پرواز
army commander
U
فرمانده ارتش
governors
U
حکمران فرمانده
captaining
U
فرمانده ناو
captaining
U
فرمانده هواپیما
captains
U
فرمانده ناو
captains
U
فرمانده هواپیما
commanding officers
U
افسر فرمانده
brigade commander
U
فرمانده تیپ
leader
U
راهنما فرمانده
leaders
U
فرمانده دسته
captained
U
فرمانده هواپیما
captained
U
فرمانده ناو
hetman
U
فرمانده لهستانی
commandants
U
افسر فرمانده
leader
U
فرمانده دسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com