Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
support command
U
فرماندهی پشتیبانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
area support command
U
فرماندهی پشتیبانی منطقه
division support command
U
فرماندهی پشتیبانی لشگر
Other Matches
supreme commander
U
فرماندهی عالی ارتش فرماندهی کل قوا فرماندهی کل
reference position
U
محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
assume
U
در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
command axis
U
محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
assumes
U
در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
resume command
U
به دست گرفتن فرماندهی شروع فرماندهی
islands
U
پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
island
U
پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
second in command
U
معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
support command
U
فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
direct command
U
فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
fire support coordination
U
هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
specified command
U
فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
intersectional service
U
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
antisubmarine support
U
پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
air distant support
U
پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
executive branch
U
فرماندهی
commandantship
U
فرماندهی
commandership
U
فرماندهی
wheelhouse
U
پل فرماندهی
conning tower
U
پل فرماندهی
bridge
U
پل فرماندهی
wheelhouses
U
پل فرماندهی
leadership
U
فرماندهی
commanded
U
فرماندهی
command
U
فرماندهی
strategy
U
فن فرماندهی
strategies
U
فن فرماندهی
centre castle
U
پل فرماندهی
bridged
U
پل فرماندهی
pilot house
U
پل فرماندهی
bridges
U
پل فرماندهی
commands
U
فرماندهی
base command
U
فرماندهی پایگاه
combined command
U
فرماندهی مرکب
command and control
U
کنترل و فرماندهی
area command
U
فرماندهی منطقه
air command
U
فرماندهی هوایی
supreme
U
فرماندهی عالی
headquarters
U
مرکز فرماندهی
headquarters
U
قرارگاه فرماندهی
flagships
U
ناو فرماندهی
command post
U
پست فرماندهی
command post
U
پاسگاه فرماندهی
command posts
U
پست فرماندهی
flagship
U
ناو فرماندهی
command posts
U
پاسگاه فرماندهی
high command
U
فرماندهی عالی
administrative command
U
فرماندهی اداری
bridge
U
پل فرماندهی کشتی
command channels
U
ردههای فرماندهی
head quarters
U
مرکز فرماندهی
joint command
U
فرماندهی مشترک
lead a unit
U
فرماندهی کردن
logistical command
U
فرماندهی لجستیکی
master's certificate
U
گواهینامه فرماندهی
oldman
U
مقام فرماندهی
tactical command
U
فرماندهی تاکتیکی
scheme of command
U
طرح فرماندهی
tactical command ship
U
ناو فرماندهی
unified command
U
فرماندهی متحد
flag ship
U
ناو سر فرماندهی
enclosed bridge
U
پل فرماندهی سر پوشیده
emergency conning position
U
پل فرماندهی اضطراری
command group
U
گروه فرماندهی
command language
U
زبان فرماندهی
command mode
U
حالت فرماندهی
command net
U
شبکه فرماندهی
command report
U
گزارش فرماندهی
commander's call
U
در اختیار فرماندهی
commander's estimate
U
براورد فرماندهی
commandery
U
مقام فرماندهی
commandery
U
محل فرماندهی
commodity command
U
فرماندهی اماد
continuity of command
U
مداومت فرماندهی
bridged
U
پل فرماندهی کشتی
command
U
سرکردگی فرماندهی
commands
U
سرکردگی فرماندهی
commanded
U
سرکردگی فرماندهی
bridges
U
پل فرماندهی کشتی
commander's call
U
ساعات در اختیار فرماندهی
air strategical command
U
فرماندهی استراتژیکی هوایی
air defense command
U
فرماندهی پدافند هوایی
command liaison
U
افسر رابط فرماندهی
air command
U
فرماندهی نیروی هوایی
command post exercise
U
تمرین پاسگاه فرماندهی
aiming circle
U
زاویه یاب فرماندهی
advance command post
U
پاسگاه فرماندهی جلو
operational command
U
فرماندهی از نظر عملیاتی
alternate command authority
U
مقام جانشین فرماندهی
kommandatura
U
مرکز فرماندهی نظامی
unified
U
یکپارچه فرماندهی متحد
guides
U
کشتی فرماندهی عملیات
guided
U
کشتی فرماندهی عملیات
commander in chief
U
فرمانده کل قوا سر فرماندهی
establishing authority
U
فرماندهی نیروهای اب خاکی
chain of command
U
سلسله مراتب فرماندهی
guide
U
کشتی فرماندهی عملیات
forward command post
U
پست فرماندهی جلو
islands
U
پل فرماندهی ناو هواپیمابر
cupola
U
برجک فرماندهی تانک
island
U
پل فرماندهی ناو هواپیمابر
cupolas
U
برجک فرماندهی تانک
type command
U
فرماندهی ناو گروه
army material command
U
فرماندهی اماد نیروی زمینی
amphibious command ship
U
ناو فرماندهی عملیات اب خاکی
agc
U
ناو فرماندهی نیروی اب خاکی
combat commander's insignia
U
علامت فرماندهی بر یکان رزمی
deputy chief of naval operation
U
جانشین فرماندهی نیروی دریایی
sealift command
U
فرماندهی حمل و نقل دریایی
command and general staff college
U
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
army airdefense command post
U
پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
flag officer
U
افسر پرچمدار تیمسار فرماندهی ناو
general staff college
U
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
support
U
پشتیبانی
patronage
U
پشتیبانی
in support of
U
در پشتیبانی از
in support of
U
در پشتیبانی
protection
U
پشتیبانی
backing
U
پشتیبانی
afloat support
U
پشتیبانی
base logistical command
U
یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
commander's guidance
U
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
sea frontiers
U
مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
tactical air command center
U
مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
oversea command
U
یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
splinter screen
U
پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
back up
U
پشتیبانی یا کمک
direct support
U
پشتیبانی مستقیم
timed backup
U
پشتیبانی دورهای
corrective maintenance
U
پشتیبانی اصلاحی
support command
U
یکان پشتیبانی
back-up
U
پشتیبانی یا کمک
to agitate
[for]
U
پشتیبانی کردن
support
U
پشتیبانی کردن
storeship
U
ناو پشتیبانی
supply support
U
پشتیبانی اماد
service support
U
پشتیبانی خدمات
support brigade
U
تیپ پشتیبانی
support program
U
برنامه پشتیبانی
tower of strength
<idiom>
U
پشتیبانی محکم
fire support
U
پشتیبانی اتش
supply support
U
پشتیبانی تدارکات
play up to
U
پشتیبانی کردن از
logistic support
U
پشتیبانی لجستیکی
logistic support
U
پشتیبانی تدارکاتی
maintenance support
U
پشتیبانی نگهداری
maintenance support
U
پشتیبانی تعمیراتی
tactical support
U
پشتیبانی رزمی
nonsupport
U
عدم پشتیبانی
technical support
U
پشتیبانی فنی
PRI
U
پشتیبانی کنند
propugn
U
پشتیبانی کردن از
support programs
U
برنامههای پشتیبانی
memory protection
U
پشتیبانی ازحافظه
supporting distance
U
مسافت پشتیبانی
general support
U
پشتیبانی عمومی
geo deu reo
U
پشتیبانی کننده
global backup
U
پشتیبانی کلی
naval support
U
پشتیبانی دریایی
championed
U
پشتیبانی کردن
maintain
U
پشتیبانی کردن
maintained
U
پشتیبانی کردن
maintains
U
پشتیبانی کردن
countenanced
U
پشتیبانی کردن
countenances
U
پشتیبانی کردن
supporting
U
تقویت پشتیبانی
countenance
U
پشتیبانی کردن
close support
U
پشتیبانی نزدیک
countenancing
U
پشتیبانی کردن
rallied
U
پشتیبانی کردن
backup
U
پشتیبانی کردن
champion
U
پشتیبانی کردن
air support
U
پشتیبانی هوایی
championing
U
پشتیبانی کردن
archival backup
U
پشتیبانی بایگانی
champions
U
پشتیبانی کردن
area support
U
پشتیبانی منطقه
rallies
U
پشتیبانی کردن
sustaining
U
پشتیبانی کننده
combat support
U
پشتیبانی رزمی
rally
U
پشتیبانی کردن
vindicates
U
پشتیبانی کردن از
aided
U
پشتیبانی کردن
aiding
U
پشتیبانی کردن
vindicated
U
پشتیبانی کردن از
vindicating
U
پشتیبانی کردن از
aid
U
پشتیبانی کردن
vindicate
U
پشتیبانی کردن از
chief army censor
U
افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
command
U
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
commands
U
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
commanded
U
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
combat support troops
U
عدههای پشتیبانی رزمی
general support
U
یکان پشتیبانی عمومی
to bolster somebody up
U
از کسی پشتیبانی کردن
to get behind somebody
U
از کسی پشتیبانی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com