Perdic | فرماندهی پایگاه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	base command U	فرماندهی پایگاه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	base logistical command U	یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
	sea frontiers U	مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
Other Matches

	supreme commander U	فرماندهی عالی ارتش فرماندهی کل قوا فرماندهی کل
	reference position U	محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
	assumes U	در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
	assume U	در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
	command axis U	محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
	resume command U	به دست گرفتن فرماندهی شروع فرماندهی
	islands U	پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
	second in command U	معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
	island U	پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
	direct command U	فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
	aggregate U	تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
	querying U	زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
	roll back U	کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
	query U	زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
	queried U	زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
	queries U	زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
	aggregates U	تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
	station list U	فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
	deployment operating base U	پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
	specified command U	فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
	privacy U	قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
	languages U	زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
	language U	زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
	sql U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
	structure U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	structures U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	structuring U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	dense index U	اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
	querying U	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
	query U	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
	queries U	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
	queried U	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
	airlift command U	فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
	QBE U	زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
	strategy U	فن فرماندهی
	strategies U	فن فرماندهی
	bridge U	پل فرماندهی
	commands U	فرماندهی
	commanded U	فرماندهی
	command U	فرماندهی
	centre castle U	پل فرماندهی
	conning tower U	پل فرماندهی
	leadership U	فرماندهی
	bridged U	پل فرماندهی
	bridges U	پل فرماندهی
	commandership U	فرماندهی
	wheelhouse U	پل فرماندهی
	pilot house U	پل فرماندهی
	commandantship U	فرماندهی
	executive branch U	فرماندهی
	wheelhouses U	پل فرماندهی
	command channels U	ردههای فرماندهی
	flagships U	ناو فرماندهی
	command posts U	پست فرماندهی
	command group U	گروه فرماندهی
	flagship U	ناو فرماندهی
	command language U	زبان فرماندهی
	command mode U	حالت فرماندهی
	command post U	پست فرماندهی
	command post U	پاسگاه فرماندهی
	command and control U	کنترل و فرماندهی
	air command U	فرماندهی هوایی
	administrative command U	فرماندهی اداری
	combined command U	فرماندهی مرکب
	headquarters U	قرارگاه فرماندهی
	headquarters U	مرکز فرماندهی
	area command U	فرماندهی منطقه
	high command U	فرماندهی عالی
	command posts U	پاسگاه فرماندهی
	supreme U	فرماندهی عالی
	command net U	شبکه فرماندهی
	command U	سرکردگی فرماندهی
	commandery U	محل فرماندهی
	commodity command U	فرماندهی اماد
	continuity of command U	مداومت فرماندهی
	emergency conning position U	پل فرماندهی اضطراری
	enclosed bridge U	پل فرماندهی سر پوشیده
	support command U	فرماندهی پشتیبانی
	scheme of command U	طرح فرماندهی
	oldman U	مقام فرماندهی
	flag ship U	ناو سر فرماندهی
	head quarters U	مرکز فرماندهی
	joint command U	فرماندهی مشترک
	master's certificate U	گواهینامه فرماندهی
	lead a unit U	فرماندهی کردن
	tactical command U	فرماندهی تاکتیکی
	commandery U	مقام فرماندهی
	tactical command ship U	ناو فرماندهی
	command report U	گزارش فرماندهی
	commands U	سرکردگی فرماندهی
	commanded U	سرکردگی فرماندهی
	bridge U	پل فرماندهی کشتی
	bridged U	پل فرماندهی کشتی
	logistical command U	فرماندهی لجستیکی
	bridges U	پل فرماندهی کشتی
	commander's call U	در اختیار فرماندهی
	unified command U	فرماندهی متحد
	commander's estimate U	براورد فرماندهی
	cupolas U	برجک فرماندهی تانک
	unified U	یکپارچه فرماندهی متحد
	cupola U	برجک فرماندهی تانک
	type command U	فرماندهی ناو گروه
	islands U	پل فرماندهی ناو هواپیمابر
	island U	پل فرماندهی ناو هواپیمابر
	operational command U	فرماندهی از نظر عملیاتی
	kommandatura U	مرکز فرماندهی نظامی
	command post exercise U	تمرین پاسگاه فرماندهی
	chain of command U	سلسله مراتب فرماندهی
	commander in chief U	فرمانده کل قوا سر فرماندهی
	commander's call U	ساعات در اختیار فرماندهی
	area support command U	فرماندهی پشتیبانی منطقه
	alternate command authority U	مقام جانشین فرماندهی
	air strategical command U	فرماندهی استراتژیکی هوایی
	air defense command U	فرماندهی پدافند هوایی
	air command U	فرماندهی نیروی هوایی
	aiming circle U	زاویه یاب فرماندهی
	division support command U	فرماندهی پشتیبانی لشگر
	advance command post U	پاسگاه فرماندهی جلو
	establishing authority U	فرماندهی نیروهای اب خاکی
	forward command post U	پست فرماندهی جلو
	command liaison U	افسر رابط فرماندهی
	guide U	کشتی فرماندهی عملیات
	guided U	کشتی فرماندهی عملیات
	guides U	کشتی فرماندهی عملیات
	amphibious command ship U	ناو فرماندهی عملیات اب خاکی
	agc U	ناو فرماندهی نیروی اب خاکی
	combat commander's insignia U	علامت فرماندهی بر یکان رزمی
	sealift command U	فرماندهی حمل و نقل دریایی
	army material command U	فرماندهی اماد نیروی زمینی
	deputy chief of naval operation U	جانشین فرماندهی نیروی دریایی
	general staff college U	دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
	command and general staff college U	دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
	flag officer U	افسر پرچمدار تیمسار فرماندهی ناو
	army airdefense command post U	پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
	oversea command U	یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
	tactical air command center U	مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
	commander's guidance U	دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
	splinter screen U	پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
	command U	یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
	commands U	یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
	commanded U	یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
	chief army censor U	افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
	aboard U	در پایگاه
	stationed U	پایگاه
	post U	پایگاه
	campound U	پایگاه
	station U	پایگاه
	stations U	پایگاه
	lodgment or lodge U	پایگاه
	platform U	پایگاه
	platforms U	پایگاه
	status U	پایگاه
	posts U	پایگاه
	sited U	پایگاه
	sites U	پایگاه
	site U	پایگاه
	post- U	پایگاه
	posted U	پایگاه
	social status U	پایگاه اجتماعی
	class status U	پایگاه طبقهای
	base of operations U	پایگاه عملیات
	base map U	نقشه پایگاه
	air force base U	پایگاه هوایی
	base defense U	پدافند از پایگاه
	base defense U	پدافند پایگاه
	landing site U	پایگاه فرود
	base development U	ساختن پایگاه
	knowledge base U	پایگاه اگاهی
	base development U	تهیه پایگاه
	base camp U	پایگاه مبنا
	data bank U	پایگاه داده
	automatic take U	تغییر پایگاه
	knowledge base U	پایگاه دانش
	databases U	پایگاه داده ها
	data bank U	پایگاه داده ها
	air bases U	پایگاه هوایی
	air base U	پایگاه هوایی
	encampments U	اردو پایگاه
	space station U	پایگاه فضایی
	battle station U	پایگاه جنگی
	naval base U	پایگاه دریایی
	encampment U	اردو پایگاه
	battle station U	پایگاه رزمی
	achieved status U	پایگاه اکتسابی
	professional status U	پایگاه حرفهای
	space stations U	پایگاه فضایی
	advance base U	پایگاه جلو
	data banks U	پایگاه داده ها
	data banks U	پایگاه داده
	outpost U	پایگاه مرزی
	naval station U	پایگاه دریایی
	space platform U	پایگاه فضایی
	height of site U	ارتفاع پایگاه
	filbert base U	پایگاه دروغین
	data base U	پایگاه داده ها
	defense base U	پایگاه پدافندی
	defense base U	پایگاه دفاعی
	filbert base U	پایگاه فریبنده
	hardened site U	پایگاه مقاوم
	home port U	پایگاه اصلی