Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
adjunct
U
فرع قسمت الحاقی
adjuncts
U
فرع قسمت الحاقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
extension
U
تمدید قسمت الحاقی
extensions
U
تمدید قسمت الحاقی
shaft extension
U
قسمت الحاقی محوری
Other Matches
extension
U
الحاقی
adjunctive
U
الحاقی
adjoint
U
الحاقی
extensions
U
الحاقی
accessional
U
الحاقی
adjunct
U
الحاقی
rider
U
الحاقی
appendant
U
الحاقی
supplemental
U
الحاقی
adjuncts
U
الحاقی
riders
U
الحاقی
intromission
U
مواد الحاقی
paragogic
U
افزوده الحاقی
incorporative
U
الحاقی مشارکت
concatenation operator
U
عملگر الحاقی
postpositive
U
الحاقی و بی تکیه
adventitious
U
خارجی الحاقی
joint
U
مشترک الحاقی
rider
U
ماده یا بند الحاقی
suffixix
U
لفظ معنای الحاقی
paragoge
U
حرف یا هجای الحاقی
riders
U
ماده یا بند الحاقی
postpositive preposition
U
حرف اضافه الحاقی
adjunct matrix
U
ماتریس الحاقی
[ریاضی]
adjoint matrix
U
ماتریس الحاقی
[ریاضی]
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
postscripts
U
یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
postscript
U
یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
postposition
U
لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
concurrent jurisdiction
U
رسیدگی قضایی همزمان به چند جرم دادگاه الحاقی یاهمزمان
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
rider
U
ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
riders
U
ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
fire coordination line
U
خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
plank
U
قسمت
batch
U
قسمت
feck
U
قسمت
batches
U
قسمت
segment
U
قسمت
unit
U
قسمت
compartmental
U
قسمت قسمت
caboodle
U
قسمت
sections
U
قسمت
percentages
U
قسمت
data division
U
قسمت
percentage
U
قسمت
units
U
قسمت
compartments
U
قسمت
Corp
U
قسمت
dole
U
قسمت
underfoot
U
قسمت کف پا
sect
U
قسمت
sects
U
قسمت
section
U
قسمت
instalments
U
قسمت
installments
U
قسمت
pieces
U
قسمت
compartment
U
قسمت
divisions
U
قسمت
division
U
قسمت
departments
U
قسمت
department
U
قسمت
arm
U
قسمت
segments
U
قسمت
instalment
U
قسمت
ratio
U
قسمت
ratios
U
قسمت
piece
U
قسمت
agencies
U
قسمت
internode
U
قسمت
detachments
U
قسمت
cantos
U
قسمت
canto
U
قسمت
it fell to my lot to go
U
قسمت
part
U
قسمت
agency
U
قسمت
rashers
U
قسمت
rasher
U
قسمت
piecemeal
U
قسمت به قسمت
grist
U
قسمت
cross section of a gravity dam
U
قسمت
party
U
قسمت
kismet
U
قسمت
in sections
U
قسمت قسمت
head stall
U
قسمت سر
portion
U
قسمت
components
U
قسمت
component
U
قسمت
partition
U
قسمت
portions
U
قسمت
snick
U
قسمت
in part
U
در یک قسمت
partitions
U
قسمت
detachment
U
قسمت
topside
U
قسمت بالا
tail end
U
قسمت انتهایی
top round
U
قسمت گرد
sects
U
قسمت کردن
trichotomous
U
دارای سه قسمت
topsides
U
قسمت بالا
submultiple
U
خارج قسمت
initial
U
اولین قسمت
standing part
U
قسمت ثابت
standing part
U
قسمت ایستا
subactivity
U
قسمت جزء
staddle
U
قسمت تحتانی
sappers
U
قسمت مهندسی
northward
U
قسمت شمالی
signal corps
U
قسمت مخابرات
sappers
U
قسمت حفاری
subsection
U
قسمت فرعی
prelude
U
قسمت مقدماتی
sapper
U
قسمت مهندسی
service department
U
قسمت خدمات
sapper
U
قسمت حفاری
preludes
U
قسمت مقدماتی
tag end
U
اخرین قسمت
sect
U
قسمت کردن
underbody
U
قسمت زیر
parcel
U
قسمت گره
proportions
U
سهم قسمت
proportion
U
سهم قسمت
broadest
U
قسمت پهن
broader
U
قسمت پهن
broad
U
قسمت پهن
legs
U
بخش قسمت
leg
U
بخش قسمت
initials
U
اولین قسمت
initialling
U
اولین قسمت
initialled
U
اولین قسمت
initialing
U
اولین قسمت
initialed
U
اولین قسمت
forehands
U
قسمت ممتاز
parcels
U
قسمت گره
seen
U
قسمت سوم see
foreparts
U
قسمت جلو
forepart
U
قسمت جلو
upside
U
بالاترین قسمت
where
U
درکدام قسمت
vaward
U
قسمت جلو
whack up
U
قسمت کردن
whang
U
قسمت سهم
women's apartments
U
قسمت زنانه
part and parcel
<idiom>
U
قسمت مهمولازم
interest
U
سهم
[قسمت]
forehand
U
قسمت ممتاز
sales department
U
قسمت فروش
exosphere
U
قسمت خارجی جو
black body
U
قسمت خطرناک
better part
U
قسمت بیشتر
intelligence service
U
قسمت اطلاعات
bachelor quarters
U
قسمت مجردی
ashi noko
U
قسمت داخلی کف پا
artillery corps
U
قسمت توپخانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com