Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
relativity
U
فرضیه نسبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
relative income hypothesis
U
فرضیه درامد نسبی
Other Matches
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
relative plot
U
موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
accidentalism
U
فرضیه
hypothesis
U
فرضیه
theories
U
فرضیه
theory
U
فرضیه
postulation
U
فرضیه
Q.E.D
U
فرضیه
hypotheses
U
فرضیه
whorf's hypothesis
U
فرضیه وورف
hypothesis testing
U
فرضیه ازمایی
voluntarism
U
فرضیه ارادی
drainage hypothesis
U
فرضیه زهکشی
design assumption
U
فرضیه حساب
contraction hypothesis
U
فرضیه انقباض
approximate assumption
U
فرضیه تقریب
alternative hypothesis
U
فرضیه مقابل
validation of a hypothesis
U
اعتبار یک فرضیه
evolution
U
فرضیه سیرتکامل
assumed
<adj.>
<past-p.>
U
فرضیه مقدم
preconditioned
<adj.>
<past-p.>
U
فرضیه مقدم
premised
<adj.>
<past-p.>
U
فرضیه مقدم
theories
U
نگره فرضیه
presumed
<adj.>
<past-p.>
U
فرضیه مقدم
theory
U
نگره فرضیه
presupposed
<adj.>
<past-p.>
U
فرضیه مقدم
null hypothesis
U
فرضیه صفر
absolute income hypothesis
فرضیه درآمد مطلق
validation of a hypothesis
U
تحقق پذیری یک فرضیه
sciametry
U
فرضیه کسوف وخسوف
prerecognition hypothesis
U
فرضیه پیش شناخت
natural rate hypothesis
U
فرضیه نرخ طبیعی
continuum hypothesis
[CH]
U
فرضیه پیوستار
[ریاضی]
theory
U
فرضیه علمی تعلیم
theories
U
فرضیه علمی تعلیم
planetesimal hypothesis
U
فرضیه ذرات سیارهای
to collapse
U
بهم خوردن
[مذاکره یا فرضیه]
premise
U
فرض قبلی فرضیه مقدم
evolutionist
U
معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
premisses
U
فرض قبلی فرضیه مقدم
polygenism
U
فرضیه تحد دمبدا بشر
to collapse
U
درهم شکستن
[مذاکره یا فرضیه]
premised
U
فرض قبلی فرضیه مقدم
legal fiction
U
فرض قانونی فرضیه حقوقی
to collapse
U
موفق نشدن
[مذاکره یا فرضیه]
coherence
U
فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
kinetic theory
U
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
null hypothesis
U
فرضیه اولیهای که مورد ازمون قرارمیگیرد
permanent income hypothesis
U
فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
theorized
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorizing
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorizes
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorising
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorised
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorises
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorize
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
thermostatics
U
اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
relative
U
نسبی
self relative
U
نسبی
proportional limit
U
حد نسبی
relative code
U
کد نسبی
comparative
U
نسبی
proportional
U
نسبی
relative humidity
U
نم نسبی
comparatives
U
نسبی
consanguineous
U
نسبی
respective
U
نسبی
relative jurisdiction
U
صلاحیت نسبی
relative density
U
چگالی نسبی
relative error
U
خطای نسبی
relative location
U
ترتیب نسبی
relative compaction
U
تراکم نسبی
relative income
U
درامد نسبی
relative humidity
U
رطوبت نسبی
relative harmonic content
U
مانده نسبی
relative frequency
U
بسامد نسبی
relative dispersion
U
پراکندگی نسبی
relative density
U
دانسیته نسبی
relative importance
U
اهمیت نسبی
relative majority
U
اکثریت نسبی
relative value
U
مقدار نسبی
relative velocity
U
سرعت نسبی
relative viscosity
U
گرانروی نسبی
relative wind
U
باد نسبی
relativeness
U
نسبی بودن
relativism
U
نسبی نگری
sanguinity
U
قرابت نسبی
self relative address
U
نشانی نسبی
sib
U
منسوب نسبی
stranger in blood
U
غیر نسبی
relative solvation
U
حلالپوشی نسبی
whole blood
U
قرابت نسبی
proportional representation
U
انتخابات نسبی
relative term
U
لفظ نسبی
relative solubility
U
انحلالپذیری نسبی
relative prices
U
قیمتهای نسبی
relative maximum
U
ماکزیمم نسبی
relative maximum
U
حداکثر نسبی
relative minimum
U
می نیمم نسبی
relative minimum
U
حداقل نسبی
relative motion
U
حرکت نسبی
relative movement
U
حرکت نسبی
relative nullity
U
بطلان نسبی
relative permeability
U
نفوذپذیری نسبی
relative permitivity
U
گذردهی نسبی
relative precision
U
دقت نسبی
distortion factor
U
مانده نسبی
comparative advantage
U
برتری نسبی
comparative advantage
U
مزیت نسبی
persons related to another by parentage
U
اقارب نسبی
persons related to another by descent
U
اقارب نسبی
comparative costs
U
هزینههای نسبی
comparative cover
U
پوشش نسبی
relative
U
خودی نسبی
genealogical
U
نسبی شجرهای
specific gravity
U
چگالی نسبی
consanguinity
U
قرابت نسبی
ipsative scale
U
مقیاس نسبی
fractional error
U
خطای نسبی
specific gravities
U
چگالی نسبی
emissivity
U
تابش نسبی
proportional liability partnership
U
شرکت نسبی
relationship by blood
U
قرابت نسبی
relative bearing
U
جهت نسبی
relative bearing
U
گرای نسبی
ipsative score
U
نمره نسبی
blood relationship
U
قرابت نسبی
blood relationship
U
خویشاوندی نسبی
relative address
آدرس نسبی
proportional tax
U
مالیات نسبی
relationship by bood
U
قرابت نسبی
relationship by blood
U
خویشاوندی نسبی
relative address
U
نشانی نسبی
what is
U
فرضیه منطقی که اکثر برنامههای صفحه گشترده الکترونیکی براساس ان عمل می کنند
sound level
U
شدت نسبی صوت
relative refractory period
U
دوره بی پاسخی نسبی
cultural relativism
U
نسبی نگری فرهنگی
relative supersaturation
U
ابر سیری نسبی
true air speed
U
سرعت نسبی هواپیما
relative value of pieces
U
ارزش نسبی سوارها
relativize
U
بصورت نسبی در اوردن
strain
U
تغییر شکل نسبی
relativity of knowledge
U
نسبی بودن دانش
strains
U
افزایش طول نسبی
purchasing power parity
U
نرخ نسبی مبادله
relative coding
U
برنامه نویسی نسبی
relative addressing
U
نشانی دهی نسبی
relative dielectric constant
U
ثابت دی الکتریک نسبی
relative bearing
U
سمت نسبی ناو
relative coding
U
برنامه نویس نسبی
relative deformation
U
تغییر شکل نسبی
relative coordinate system
U
دستگاه مختصات نسبی
strain
U
افزایش طول نسبی
strains
U
تغییر شکل نسبی
employment rate
U
میزان نسبی اشتغال
of relative importance
U
دارای اهمیت نسبی
a matter of relative importance
U
موضوعی با اهمیت نسبی
relative addressing
U
نشان دهی نسبی
recessions
U
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
recession
U
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
relativity
U
فلسفه نسبیه نسبی بودن
bel
U
واحد شدت نسبی توان
simple strain
U
تغییر طول نسبی ساده
coefficient of relative efficiency organ
U
ضریب نسبی کارایی سازمان
comparative ve
U
اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
elastic strain
U
تغییر شکل نسبی ارتجاعی
increase of strain
U
افزایش تغییر طول نسبی
california bearing ratio
U
توان باربری نسبی کالیفرنیا
differential susceptibility and permeabi
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
lateral strain
U
تغییر شکل نسبی جانبی
linear strain
U
تغییر شکل نسبی خطی
bulk strain
U
تغییر شکل نسبی حجمی
strain at failure
U
افزایش طول نسبی درگسیختگی
stagnation thesis
U
فرضیه رکود .فرضیهای که بر اساس ان بعلت بلوغ کامل اقتصادی یک کشور و امکان عدم جذب پس اندازها
elasticity of factor substitution
U
وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
strain energy
U
انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
cold straining
U
تغییر بعد نسبی در حالت سرد
stress strain diagram
U
نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
stress strain curve
U
منحنی تنش به افزایش طول نسبی
difference chart
U
جدول تعیین سمت و برد نسبی
permanent income hypothesis
U
این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
adjustable proportional module
U
نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
superaerodynamics
U
ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
strain hardening
U
سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
limiting speed
U
بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
grades
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grade
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
rotor incidence
U
زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
critical angle of attack
U
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
relative income hypothesis
U
براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
rams
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
ram
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
tristimulus values
U
مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
pitch control
U
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
sailwing
U
هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
vertical take off and landing
U
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
malthusian theory of population
U
فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com