English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
voluntarism U فرضیه ارادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
volitional U ارادی
volentary U ارادی
autonomic U ارادی
intentional U ارادی
arbitrary U ارادی
volitionary U ارادی
wilfull U ارادی
voluntary U ارادی
automatics U غیر ارادی
automatic U غیر ارادی
involuntary U غیر ارادی
voluntary unemployment U بیکاری ارادی
unintentional U غیر ارادی
voluntary movement U حرکت ارادی
voluntary assignment U انتقال ارادی
voluntarily U بطور ارادی
autonomous U خودکاربطور غیر ارادی
involuntary unemployment U بیکاری غیر ارادی
volitive U حالت افعال ارادی
reflex action U عمل غیر ارادی
instinctive U خودبخود غیر ارادی
autonomic <adj.> U خودکار [ارادی] [خود مختار]
blepherospasm U انقباض غیر ارادی پلک
knee-jerk U حرکت غیر ارادی زانو
involuntarily U بطورغیر ارادی یا غیر عمدی
tics U حرکات غیر ارادی اندامها
tic U حرکات غیر ارادی اندامها
automatization U حرکت غیر ارادی حالت خودکار
postulation U فرضیه
theories U فرضیه
Q.E.D U فرضیه
accidentalism U فرضیه
theory U فرضیه
hypotheses U فرضیه
hypothesis U فرضیه
cringed U چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringe U چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringes U چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringing U چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
presupposed <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
assumed <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
validation of a hypothesis U اعتبار یک فرضیه
whorf's hypothesis U فرضیه وورف
premised <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
presumed <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
evolution U فرضیه سیرتکامل
preconditioned <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
relativity U فرضیه نسبی
drainage hypothesis U فرضیه زهکشی
design assumption U فرضیه حساب
contraction hypothesis U فرضیه انقباض
alternative hypothesis U فرضیه مقابل
hypothesis testing U فرضیه ازمایی
approximate assumption U فرضیه تقریب
theory U نگره فرضیه
theories U نگره فرضیه
null hypothesis U فرضیه صفر
prerecognition hypothesis U فرضیه پیش شناخت
theory U فرضیه علمی تعلیم
continuum hypothesis [CH] U فرضیه پیوستار [ریاضی]
validation of a hypothesis U تحقق پذیری یک فرضیه
planetesimal hypothesis U فرضیه ذرات سیارهای
natural rate hypothesis U فرضیه نرخ طبیعی
theories U فرضیه علمی تعلیم
sciametry U فرضیه کسوف وخسوف
relative income hypothesis U فرضیه درامد نسبی
absolute income hypothesis فرضیه درآمد مطلق
poomse U نتیجه حرکت فکری ارادی باتوجه به ایستادن سرعت شتاب و نیروی اولیه
polygenism U فرضیه تحد دمبدا بشر
to collapse U درهم شکستن [مذاکره یا فرضیه]
to collapse U بهم خوردن [مذاکره یا فرضیه]
to collapse U موفق نشدن [مذاکره یا فرضیه]
premised U فرض قبلی فرضیه مقدم
premise U فرض قبلی فرضیه مقدم
premisses U فرض قبلی فرضیه مقدم
legal fiction U فرض قانونی فرضیه حقوقی
evolutionist U معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
null hypothesis U فرضیه اولیهای که مورد ازمون قرارمیگیرد
coherence U فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
permanent income hypothesis U فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
theorises U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorising U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorised U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorized U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorizes U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorizing U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorize U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
thermostatics U اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
what is U فرضیه منطقی که اکثر برنامههای صفحه گشترده الکترونیکی براساس ان عمل می کنند
stagnation thesis U فرضیه رکود .فرضیهای که بر اساس ان بعلت بلوغ کامل اقتصادی یک کشور و امکان عدم جذب پس اندازها
permanent income hypothesis U این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
malthusian theory of population U فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com