English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
archangel U فرشتهء بزرگ
archangels U فرشتهء بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
archangels U فرشتهء مقرب
archangel U فرشتهء مقرب
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
biggest U بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
propylon U در بزرگ
enormous U بزرگ
vast U بزرگ
largest U بزرگ
gross U بزرگ
larger U بزرگ
small U بزرگ نه
large U بزرگ
megapod U بزرگ پا
smallest U بزرگ نه
grossed U بزرگ
nonus U بزرگ
grosser U بزرگ
bigger U بزرگ
grosses U بزرگ
grossest U بزرگ
big U بزرگ
grossing U بزرگ
hugeous U بزرگ
smaller U بزرگ نه
headmen U بزرگ
long ton U تن بزرگ
massively U بزرگ
massive U بزرگ
mighty U بزرگ
majestic U بزرگ
voluminous U بزرگ
immane U بزرگ
greatest U بزرگ
of a large size U بزرگ
large sized a U بزرگ
large sized U بزرگ
king size U بزرگ
great- U بزرگ
macro U بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
majuscule U بزرگ
majuscular U بزرگ
headman U بزرگ
gate U در بزرگ
extra U بزرگ
extra- U بزرگ
extras U بزرگ
gates U در بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
canis major U سگ بزرگ
great U بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
graves U بزرگ
gravest U بزرگ
bulky U بزرگ
bulkier U بزرگ
spankings U بزرگ
spanking U بزرگ
doyennes U زن بزرگ
grave U بزرگ
bulkiest U بزرگ
full bottomed U بزرگ
jumbo U بزرگ
jumbos U بزرگ
mightier U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
adults U بزرگ
adult U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
decuman U بزرگ
dignified U بزرگ
egregious U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
vasty U بزرگ
extensive U بزرگ
mightiest U بزرگ
wallopings U بزرگ
swith U بزرگ
walloping U بزرگ
eminent U بزرگ
majoring U بزرگ
majored U بزرگ
swingeing U بزرگ
major U بزرگ
high U بزرگ
highest U بزرگ
highs U بزرگ
stour U بزرگ
platters U بشقاب بزرگ
aggrandize U بزرگ کردن
paterfamilias U بزرگ خانواده
aggrandise U بزرگ کردن
big bang U انفجار بزرگ
magnification U بزرگ نمایی
platter U بشقاب بزرگ
bronchocele U بزرگ شدگی
largen vi U بزرگ شدن
antrum U غار بزرگ
bonefire U اتش بزرگ
aggrandise U بزرگ شدن
big league U لیگ بزرگ
bass fiddle U ویلن سل بزرگ
bass drum U طبل بزرگ
archbshop U اسقف بزرگ
archenemy U دشمن بزرگ
archduchess U دوشس بزرگ
archfiend U دیو بزرگ
zooms U بزرگ کردن
arch fiend U دیو بزرگ
archpriest U کشیش بزرگ
argosy U کشتی بزرگ
avous U پدر بزرگ
zoom U بزرگ کردن
arch enemy U دشمن بزرگ
a large car U یک اتومبیل بزرگ
magnifications U بزرگ نمایی
mausoleum U ارامگاه بزرگ
zoomed U بزرگ کردن
mausoleums U ارامگاه بزرگ
archduke U دوک بزرگ
enlarges U بزرگ کردن
maximized U بزرگ کردن
maximizes U بزرگ کردن
maximizing U بزرگ کردن
swell U بزرگ شدن
swelled U بزرگ شدن
swells U بزرگ شدن
distend U بزرگ کردن
distending U بزرگ کردن
distends U بزرگ کردن
billow U موج بزرگ اب
billowed U موج بزرگ اب
billowing U موج بزرگ اب
billows U موج بزرگ اب
bulldog U نوعی سگ بزرگ
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
maximize U بزرگ کردن
maximising U بزرگ کردن
maximises U بزرگ کردن
enlarging U بزرگ کردن
magnified U بزرگ کردن
magnifies U بزرگ کردن
magnify U بزرگ کردن
magnifying U بزرگ کردن
grandmother U مادر بزرگ
grandmothers U مادر بزرگ
dilate U بزرگ کردن
dilates U بزرگ کردن
dilating U بزرگ کردن
maximised U بزرگ کردن
whacking U خیلی بزرگ
whackings U خیلی بزرگ
store U مغازه بزرگ
lumps U بزرگ شدن
heave U بزرگ کردن
heaved U بزرگ کردن
longbow U کمان بزرگ
longbows U کمان بزرگ
emporia U بازار بزرگ
emporium U بازار بزرگ
emporiums U بازار بزرگ
cataclysm U سیل بزرگ
blunder U اشتباه بزرگ
blundered U اشتباه بزرگ
blundering U اشتباه بزرگ
lumped U بزرگ شدن
lump U بزرگ شدن
lofty U بلند بزرگ
storing U مغازه بزرگ
grand father U پدر بزرگ
cataclysms U سیل بزرگ
tankard U ابخوری بزرگ
tankards U ابخوری بزرگ
hunk U تکه بزرگ
grand U بزرگ مهم
grander U بزرگ مهم
grandest U بزرگ مهم
bonfires U اتش بزرگ
bollard U موت بزرگ
bollards U موت بزرگ
viola U ویولن بزرگ
magnum opus U کار بزرگ
bonfire U اتش بزرگ
blunders U اشتباه بزرگ
caldron U کتری بزرگ
mandola U ماندولین بزرگ
sea captain U ملاح بزرگ
stull U لقمه بزرگ
stull U قطعه بزرگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com