English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 235 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
accrete U فراهم شدن
to come about U فراهم شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
induce U فراهم کردن تحمیل کردن
induced U فراهم کردن تحمیل کردن
induces U فراهم کردن تحمیل کردن
inducing U فراهم کردن تحمیل کردن
enable U قادر ساختن وسیله فراهم کردن
enabled U قادر ساختن وسیله فراهم کردن
enables U قادر ساختن وسیله فراهم کردن
enabling U قادر ساختن وسیله فراهم کردن
queried U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
query U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
enhance U تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
enhanced U تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
enhances U تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
enhancing U تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
menu U لیست برنامه ها و انتخابهای فراهم برای کاربر
menus U لیست برنامه ها و انتخابهای فراهم برای کاربر
global U حافظه فراهم برای همه برنامههای کاربردی ویندوز
globally U حافظه فراهم برای همه برنامههای کاربردی ویندوز
logical U مجموعه پروتکل IBM که امکان ارتباط در شبکه SNA فراهم میکند. W,W,LU حاوی کنترل بخش هستند
logical U LU ارتاط بین وسایلی و LU را فراهم میکند و یک پروتکل peer-to-Reer است
test U داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
tested U داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
tests U داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
allocation U فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند
allocations U فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند
language U سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
languages U سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
advanced U پروتکلهای IBM که امکان اتصال Peer-to-Peer را بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA فراهم می کنند که LU هم نامیده می شوند
background U فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
backgrounds U فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
power U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powered U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powering U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powers U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
provider U شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
providers U شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
get U بدست اوردن فراهم کردن
gets U بدست اوردن فراهم کردن
getting U بدست اوردن فراهم کردن
usable U آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
universal U کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند
reference U دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
references U دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
extend U فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending U فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extends U فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
available U دردسترس فراهم
pool U سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود
pooled U سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود
pools U سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود
assemble U فراهم اوردن
assembled U فراهم اوردن
assembles U فراهم اوردن
congestion U فراهم امدگی
optical U اتصال بین دو وسیله که امکان انتقال داده به کمک سیگنالهای نوری را فراهم میکند.
explorer U برنامه ایجاد شده توسط ویندوز که امکان مدیریت فایلهای ذخیره شده روی دیسک را فراهم میکند
explorers U برنامه ایجاد شده توسط ویندوز که امکان مدیریت فایلهای ذخیره شده روی دیسک را فراهم میکند
mime U استانداردی که یک روش ارسال فایل ها با نرم افزار پست الکترونیکی فراهم میکند
mimed U استانداردی که یک روش ارسال فایل ها با نرم افزار پست الکترونیکی فراهم میکند
mimes U استانداردی که یک روش ارسال فایل ها با نرم افزار پست الکترونیکی فراهم میکند
miming U استانداردی که یک روش ارسال فایل ها با نرم افزار پست الکترونیکی فراهم میکند
framework U صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
frameworks U صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
parallel U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
paralleled U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
paralleling U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallelled U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallelling U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallels U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
jockey U با حیله فراهم کردن
jockeys U با حیله فراهم کردن
grid U سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grids U سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
troop U فراهم امدن
trooped U فراهم امدن
trooping U فراهم امدن
software U که امکان اجرای کار مشخص را فراهم میکند
sort U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorts U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
intermediate U پروتکل OSI که امکان انتقال داده بین router ها را فراهم میکند
option U کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
options U کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
arm U 1-فراهم کردن وسیله یا ماشین یا تابع برای عمل یا ورودی ها 2-مشخص کردن خط وط وقفه فعال
provision U شرط کردن فراهم کردن
dictionaries U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
text U نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
text U انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند
text U حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
texts U نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
texts U انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند
texts U حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
entail U شامل بودن فراهم کردن
entailed U شامل بودن فراهم کردن
entailing U شامل بودن فراهم کردن
entails U شامل بودن فراهم کردن
Other Matches
whorls U فراهم
whorl U فراهم
to the fore U فراهم
forgather U فراهم امدن
procured U فراهم کردن
ingathering U فراهم اوری
procure U فراهم کردن
procurance U فراهم سازی
get-togethers U فراهم اوردن
to bring a bout U فراهم کردن
foregather U فراهم امدن
exterminatory U فراهم کننده
collectors U فراهم اورنده
accrete U فراهم کردن
procuring U فراهم کردن
avaiiability U فراهم بودن
procures U فراهم کردن
effecturate U فراهم کردن
to bring about U فراهم کردن
to call together U فراهم اوردن
caters U فراهم نمودن
catering U فراهم نمودن
catered U فراهم نمودن
cater U فراهم نمودن
collector U فراهم اورنده
to d. on U فراهم اوردن
get together U فراهم اوردن
get-together U فراهم اوردن
work up U کم کم فراهم کردن
unaccommodated U فراهم نشده
to get together U فراهم اوردن
to find in U فراهم کردن
provides U وسیله فراهم کردن
obtain U فراهم کردن گرفتن
obtained U فراهم کردن گرفتن
obtains U فراهم کردن گرفتن
provide U وسیله فراهم کردن
ready money U پول فراهم شده
raise money U فراهم کردن پول
procurer U فراهم سازنده جاکش
To raise money. U پول فراهم کردن
to obtain something U فراهم کردن چیزی
means are not a U وسایل فراهم نیست
accru U اجتماع فراهم شدگی
to get [hold of] something U فراهم کردن چیزی
to bring something U فراهم کردن چیزی
occasioned U موجب شدن فراهم کردن
to gather together U جمع کردن فراهم اوردن
gagged U مانع فراهم کردن برای
gagging U مانع فراهم کردن برای
gags U مانع فراهم کردن برای
capacitor U تا دو هفته نیرو فراهم کند.
i provided for his safety U وسائل سلامت او را فراهم کردم
occasions U موجب شدن فراهم کردن
occasioning U موجب شدن فراهم کردن
obstructively U با قصد فراهم کردن مانع
occasion U موجب شدن فراهم کردن
gag U مانع فراهم کردن برای
capacity U فضای فراهم برای ذخیره سازی
to mediate a result U وسیله گرفتن نتیجهای فراهم کردن
to raise the wind U پول برای مقصودی فراهم کردن
capacities U فضای فراهم برای ذخیره سازی
to bring a bout by intrigue U بدسیسه یا پشت هم اندازی فراهم کردن
off balance <idiom> U فراهم نکردن ،قادربه ملاقات غیرمنتظره نبودن
give (someone) a hard time <idiom> U لحظات سختی برای کسی فراهم کردن
to reseat a theatre U صندلیهای تازه برای تماشاخانهای فراهم کردن
This would provide an obvious solution [to the problem] . U این می تواند یک راه حل واضح [به مشکل] فراهم می کند.
Everything worked out well. U همه چیز جور در آمد ( وسایل کار فراهم شد )
capacity U حجم فضای ذخیره سازی فراهم در دیسک یا سیستم
in a pinch <idiom> U بسیار خوب است وقتی چیزی فراهم نیست
knight of the post U کسیکه معاشش ازگواهی دروغ دادن فراهم میشد
eudemonism U اخلاقیاتی که منظوران فراهم کردن خوشی وسعادت است
capacities U حجم فضای ذخیره سازی فراهم در دیسک یا سیستم
to turn the tables on any one U وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
rose gall U برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
Please supply the facts relevant to the case. U لطفا" حقایق ومطالبی را که با موضوع مناسبت دارد فراهم کنید
user U سوکت که امکان نصب وسایل جانبی به کامپیوتر را فراهم میکند
users U سوکت که امکان نصب وسایل جانبی به کامپیوتر را فراهم میکند
demands of providing healthy living and working conditions U خواسته هایی از فراهم نمودن شرایط زندگی و کار سالم
magnetic U و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند
transmissions U ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
eudaimonism U اخلاقیاتی که منظور ان فراهم کردن خوشی و سعادت است اخلاقیات ارسطو
eudaemonism U اخلاقیاتی که منظور ان فراهم کردن خوشی و سعادت است اخلاقیات ارسطو
newsgroup U خصوصیتی در اینترنت که امکانات ای که برای همه مسیر است را فراهم میکند
random access U حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند
random access U رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
transmission U ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
routine U مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routinely U مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routines U مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
i/o U اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output U اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
opens U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
lu U مجموعه پروتکلهای IBM که امکان ارتباط روی شبکه SNA را فراهم میکند. LU
open U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
interference U اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
opened U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
users U بخشی از حافظه که برای کاربر فراهم است و حاوی سیستم عامل نیست
user U بخشی از حافظه که برای کاربر فراهم است و حاوی سیستم عامل نیست
sideways ROM U نرم افزاری که امکان انتخاب یک بانک حافظه مشخص یا قطعه ROM را فراهم میکند
user U زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند
users U زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند
programmer U وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند
MIDI interface card U کارت آداپتور که به اتصالی در PC وصل میشود و امکان ارسال دریافت داده MIDI را فراهم میکند
IE U جستجوگر وب ساخت ماکروساخت که در حال حاضر فراهم است و به کاربر امکان دیدن صفحات وب میدهد
programmers U وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند
telecommuting U که توسط مودم به مرکز اصلی شرکت وصل است و امکان ارسال پیام و داده فراهم میکند
ethernet U نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد
patches U ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند
patch U ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند
hand-held U کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
port U سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
Perl U برای تولید متنهای CGI که میتواند فراهم را پردازش کند و روی وب سرور عملیاتی انجام دهد تا وب سایت را بهبود بخشید
personal U محدوده سیستمهای بی سیم ارتباطی که امکان رد و بدل کردن داده کامپیوتر با وسایل دیگر مثل چاپگر یا PDA را فراهم میکند
desqview U نرم افزاری که برای سیستم DOS-MS امکان چند منظوره بودن را فراهم میکند و به بیش از یک برنامه اجازه اجرا همزمان میدهد
standards U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
port U مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
standard U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
multidrop circuit U شبکهای که ارتباط بین چندین ترمینال و کامپیوتر مرکزی را فراهم میکند ولی نه مستقیما بین ترمینالها
systems network architecture U روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
toolkit software U بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
PCI U مشخصات ساخت Intel که یک نوع باس محلی سریعی را معرفی میکند که ارسال داده سریع بین پردازنده کارتهای گسترده PC فراهم میکند
dma U CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
procedure U زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
to make up U جبران کردن فراهم کردن
recreating U تفریح دادن وسیله تفریح را فراهم کردن تمدد اعصاب کردن
recreate U تفریح دادن وسیله تفریح را فراهم کردن تمدد اعصاب کردن
recreates U تفریح دادن وسیله تفریح را فراهم کردن تمدد اعصاب کردن
recreated U تفریح دادن وسیله تفریح را فراهم کردن تمدد اعصاب کردن
Internet U شبکه گسترده بین المللی که انتقال داده و فایل را به همراه توابع پست الکترونیکی برای میلیونهای کاربر در جهان فراهم میکند. هر کسی میتواند از اینترنت استفاده کند. و نیز مراجعه شود به HTTP
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
modem U وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
run duration U 1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com