Perdic | فرامین اتش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 23 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	fire commands U	فرامین اتش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	hook U	روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
	hooks U	روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
	canard U	رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
	canards U	رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
	actuating horns U	اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
	ailavator U	سطوح فرامین روی بال
	annunciator U	اعلام کننده فرامین
	anti servo tab U	بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
	armstrong U	سیستم اجرای فرامین مربوط به مسلح کردن ماسوره موشکها
	armstrong U	سیستم عمل کننده فرامین موشک هدایت شونده
	auxiliary control surfaces U	سطوح فرامین کمکی
	backtell U	رله کردن دستورات تکرار فرامین
	balanced control surfaces U	سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
	command issuing office U	دفتر توزیع فرامین یکان
	control flag U	پرچم کنترل فرامین
	control lock U	وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
	gust lock U	قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند
	heteronomy U	انقیادوپیروی از فرامین وقوانین شخص دیگری
	immediate mode commands U	فرامین مد صریح
	sequence of command U	ترتیب توالی فرامین
	synchroreceiver U	دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
	system commands U	فرامین سیستم
Partial phrase not found.

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy