English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
surface U فاهری
surfaced U فاهری
surfaces U فاهری
nominal U فاهری
self styled U فاهری
self-styled U فاهری
superficially U فاهری
skin deep U فاهری
apparent U فاهری
outward U فاهری
seeming U فاهری
formfitting U فاهری
outwards U فاهری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
volt ampere meter U دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
apparent recession U انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
apparent power U توان فاهری
apparent velocity U سرعت فاهری
engineering stress U تنش فاهری
apparent magnitude U قدر فاهری
apparent luminosity U درخشندگی فاهری
apparent resistivity U مقاومت فاهری
apparent wind U باد فاهری
prime facie evidence U قرائن فاهری
pepper corn rent U اجاره فاهری
indicated horsepower U توان فاهری
impedance U مقاومت فاهری
false parallax U پارالاکس فاهری
false horizon U افق فاهری
externality U احوال فاهری
exteriorize U فاهری دانستن
apparent motion U حرکت فاهری
bulk gravity U چگالی فاهری
assentation U رضایت فاهری
artificial daylight U فلق فاهری
glitz U گیرایی فاهری
apparent horizon U افق فاهری
external U فاهری پدیدار
externalised U فاهری ساختن
externals U فاهری پدیدار
admittance U هدایت فاهری
externalized U فاهری ساختن
externalizing U فاهری ساختن
externalises U فاهری ساختن
externalizes U فاهری ساختن
superficial U سرسری فاهری
externalize U فاهری ساختن
externalising U فاهری ساختن
apparent error U خطای فاهری
apparent density U تکاتف فاهری
apparent diameter U قطر فاهری
extern U فاهری واقع در خارج
masquerades U قیافه فاهری بخوددادن
input impedance U مقاومت فاهری اولیه
inductive resistance U مقاومت فاهری القایی
inductive impedance U مقاومت فاهری القائی
impedance ratio U نسبت مقاومت فاهری
impedance matrix U ماتریس مقاومت فاهری
capacitive resistance U مقاومت فاهری خازن
masquerade U قیافه فاهری بخوددادن
volt ampere hour meter U کنتور مصرف فاهری
soil morphology U شکل فاهری خاک
simulative U دارای شباهت فاهری
redesign U سر وصورت فاهری دادن به
reactance U مقاومت فاهری خازنها
apparent solar year U سال فاهری شمسی
terrain relief U شکل فاهری زمین
coupling impedance U مقاومت فاهری پیوست
pro forma U منباب فاهر فاهری
masquerading U قیافه فاهری بخوددادن
masqueraded U قیافه فاهری بخوددادن
on the surface U فاهری نمادادن رودادن
of the surface U فاهری نمادادن رودادن
mechanical move U حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
indicated airspeed U سرعت فاهری نسبت به هوا
inductive impedance U مقاومت فاهری با جزء القائی
impedance compensator U متعادل کننده مقاومت فاهری
relief U شکل فاهری و پست و بلندی
exterior U فاهری واقع در سطح خارجی
exteriors U فاهری واقع در سطح خارجی
apparent solar U روز شمسی فاهری روزشمسی
apparent precession U انحراف فاهری محور ژایرو
formalization U انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
feint U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinted U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinting U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
signalment U تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
feints U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
false parallax U تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
limiting speed U بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
parallax U اختلاف جهت یا موقعیت فاهری یک جسم از دو زاویه دید مختلف
stroboscope U وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
coriolis force U نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
radio bearing U زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
external good order U اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
zinky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincy U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
high oblique U عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
impedance U مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance U امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
editing run U در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
pseudo random U قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
smiley U فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
virtual mass U مجموع جرم واقعی و جرم فاهری
pin money U وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
ostensible U شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com