Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fencing measure
U
فاصله معمولی دو شمشیرباز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
normal interval
U
فاصله معمولی صف
following distance
U
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space
U
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
point blank range
U
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval
U
فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
space
U
فاصله دادن فاصله داشتن
spaces
U
فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter
U
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleys
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
backsword man
U
شمشیرباز
fencer
U
شمشیرباز
foilsman
U
شمشیرباز فویل
epeeist
U
شمشیرباز اپه
foilist
U
شمشیرباز فویل
line of attack
U
سینه شمشیرباز
fencing position
U
گارد شمشیرباز
sabreur
U
شمشیرباز سابر
assaults
U
یورش شمشیرباز
assaulted
U
یورش شمشیرباز
assault
U
یورش شمشیرباز
holing
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
offensive movement
U
حرکت تهاجمی شمشیرباز
attack on the blade
U
حمله شمشیرباز به تیغه
fleche
U
نقل مکان شمشیرباز
composite attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
preparation of attack
U
شمشیرباز اماده حمله
coquille
U
محافظ دست شمشیرباز
lanista
U
شمشیرباز اموزگار شمشیربازی
compound attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
sword arm
U
دست مسلح شمشیرباز
guard
U
حالت دفاعی شمشیرباز
bib
U
محافظ گلوی شمشیرباز
time hit
U
ضربه شمشیرباز در ضد حمله
bibs
U
محافظ گلوی شمشیرباز
guards
U
حالت دفاعی شمشیرباز
off target hit
U
ضربه بی ارزش شمشیرباز
hit not valid
U
ضربه بی ارزش شمشیرباز
guarding
U
حالت دفاعی شمشیرباز
close march
U
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
attention
U
شمشیرباز اماده برای مبارزه
attentions
U
شمشیرباز اماده برای مبارزه
trompement
U
گریز شمشیرباز از ضربه حریف
attack on preparation
U
شمشیرباز اماده برای حمله
out of distance
U
دور بودن شمشیرباز از حریف
jumps
U
حمله شمشیرباز با پرش به هوا
jumped
U
حمله شمشیرباز با پرش به هوا
jump
U
حمله شمشیرباز با پرش به هوا
close in
U
نزدیک شدن شمشیرباز به بدن حریف
plastron
U
محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
stances
U
طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
stance
U
طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
progressive attack
U
پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
hits
U
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hitting
U
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
in distance
U
نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
hit
U
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
lunged
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
balestra
U
پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
opposition
U
حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
lunge
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
appel
U
پاکوب 2 بار پا کوبیدن شمشیرباز به نشانه متوقف کردن مبارزه
clinch
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
routinely
U
معمولی
routines
U
معمولی
routine
U
معمولی
copybook
U
معمولی
open cheque
U
چک معمولی
ferial
U
معمولی
received
U
معمولی
run-of-the-mill
<idiom>
U
معمولی
longhand
U
خط معمولی
normal
U
معمولی
usu
U
معمولی
wonted
U
معمولی
faceless
U
معمولی
standards
U
معمولی
standard
U
معمولی
light water
U
اب معمولی
ordinary
U
معمولی
conventional
U
معمولی
standard
U
طبیعی یا معمولی
man in the street
U
فرد معمولی
street virus
U
ویروس معمولی
medium lampholder
U
سرپیچ معمولی
standards
U
طبیعی یا معمولی
workaday
U
معمولی عادی
mass concrete
U
بتن معمولی
irregular
U
غیر معمولی
standard bar
U
میله معمولی
white mulatto
U
توت معمولی
standard brick
U
اجر معمولی
standard gauge
U
اندازه معمولی
the a merchant
U
سوداگر معمولی
standard motor
U
موتور معمولی
ethanol
U
الکل معمولی
standard trench
U
سنگر معمولی
normal
U
عادی معمولی
everyday
U
معمولی مبتذل
ethyl alcohol
U
الکل معمولی
single precision
U
با دقت معمولی
commoners
U
معمولی متعارفی
American bond
U
آجرچینی معمولی
typical
<adj.>
U
بافت معمولی
general cargo
U
کالای معمولی
complement
U
تعارفات معمولی
complemented
U
تعارفات معمولی
complementing
U
تعارفات معمولی
complements
U
تعارفات معمولی
ap seogi
U
ایستادن معمولی
piper nigrum
U
فلفل معمولی
plain concrete
U
بتن معمولی
undress
U
جامه معمولی
undresses
U
جامه معمولی
undressing
U
جامه معمولی
ornery
U
عادی معمولی
civil time
U
ساعت معمولی
onery
U
عادی معمولی
ordinal type
U
نوع معمولی
ordinary clay
U
خاک رس معمولی
unselected clay
U
خاک رس معمولی
normal permeability
U
نفوذپذیری معمولی
hepatica
U
غافث معمولی
ordinary share
U
سهام معمولی
mean
U
پست معمولی
meaner
U
پست معمولی
ornary
U
عادی معمولی
common link
U
حلقه معمولی
common whipping
U
بست معمولی
mulberries
U
توت معمولی
nonstandard
U
غیر معمولی
generals
U
کلی معمولی
common
U
معمولی متعارفی
charge hand
U
کارگر معمولی
generals
U
معمولی و نه مخصوص
commonest
U
معمولی متعارفی
general
U
کلی معمولی
meanest
U
پست معمولی
rudas
U
پست معمولی
general
U
معمولی و نه مخصوص
mulberry
U
توت معمولی
commonplace
U
معمولی مبتذل
procedure message
U
پیام معمولی
rock brake
U
بسفایج معمولی
ambient
U
پس زمینه معمولی
ranko
U
سرباز معمولی
normal good
U
کالای معمولی
banal
U
مبتذل معمولی
wrought iron
U
اهن معمولی
gain ground
U
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
ordinary grasp
U
گرفتن میله معمولی
conventional milling machine
U
دستگاه فرز معمولی
standard lamp holder
U
سرپیچ معمولی لامپ
undersized
U
کوچکتر ازاندازه معمولی
martlet
U
پرستوی معمولی اروپایی
well-worn
U
پیش پا افتاده معمولی
l antenna
U
انتن معمولی رادیو
walk
U
گام معمولی اسب
walked
U
گام معمولی اسب
walks
U
گام معمولی اسب
light hydrogen
U
هیدروژن سبک یا معمولی
meadow mushroom
U
قارچ خوراکی معمولی
standard size whole brick
U
اجر فشاری معمولی
standard rain gage
باران سنج معمولی
stand
U
سطح معمولی اب دریا
inverted l antenna
U
انتن معمولی رادیو
normal sulphation of battery
U
سولفاتی شدن معمولی
routes
U
راه جریان معمولی
milkwort
U
پلی گالای معمولی
regular weave
[plain]
U
بافت معمولی و ساده
outre
U
خارج از حدود معمولی
joiner door
U
درب معمولی ناو
normal charge
U
خرج معمولی توپ
common stock
U
سهام معمولی شرکت
week day
U
روز معمولی هفته
normal magnetization curve
U
خم مغناطیس پذیری معمولی
admedium lampholder
U
سرپیچ بزرگتر از معمولی
conventional
U
جنگ افزارهای معمولی
conventional forces
U
نیروهای رزمی معمولی
bracket
U
حالت معمولی کروشه
in normal situations on public roads
U
در ترافیک معمولی خیابان
head cold
U
سرماخوردگی معمولی زکام
well worn
U
پیش پا افتاده معمولی
stake driver
U
بوتیمار معمولی امریکایی
route
U
راه جریان معمولی
chamomile
U
بابونه معمولی یامعطر
combination grasp
U
گرفتن معمولی و برعکس
conventional take off and landing
U
هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
deffered maintenance
U
تعمیر ونگهداری غیر معمولی
ordinary least square method
U
روش حداقل مربعات معمولی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com