Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
span
U
فاصله دو تکیه گاه تیر
spanned
U
فاصله دو تکیه گاه تیر
spanning
U
فاصله دو تکیه گاه تیر
spans
U
فاصله دو تکیه گاه تیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
anchorage distance
U
فاصله تکیه گاهی
Other Matches
accented
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents
U
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting
U
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
enclitic
U
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
following distance
U
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space
U
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
point blank range
U
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval
U
فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
spaces
U
فاصله دادن فاصله داشتن
space
U
فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter
U
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alley
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
holes
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march
U
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
loll
U
لم تکیه
accumbency
U
تکیه
emphasis
U
تکیه
enclitic
U
بی تکیه
accenting
U
تکیه
recumbency
U
تکیه
unaccented
U
بی تکیه
leaning
U
تکیه
leanings
U
تکیه
lolls
U
لم تکیه
lolling
U
لم تکیه
lolled
U
لم تکیه
accent
U
تکیه
reliance
U
تکیه
atonic
U
بی تکیه
accented
U
تکیه
accents
U
تکیه
anchoring
U
تکیه گاه
anchors
U
تکیه گاه
anchor
U
تکیه گاه
anchorage
U
تکیه گاه
heel rest
تکیه گاه
catch-phrase
U
تکیه کلام
propping
U
تکیه گاه
propped
U
تکیه گاه
prop
U
تکیه گاه
catch-phrases
U
تکیه کلام
anchorages
U
تکیه گاه
saddle bearer
U
تکیه گاه
boilerplate
U
تکیه کلام
bolster
U
تکیه دادن
insisting
U
تکیه کردن بر
bolstered
U
تکیه دادن
insisted
U
تکیه کردن بر
bolsters
U
تکیه دادن
insist
U
تکیه کردن بر
to base one self
U
تکیه کردن
stand
U
تکیه گاه
to lean on a reed
U
تکیه بر اب کردن
to throw oneself on
U
تکیه کردن بر
insists
U
تکیه کردن بر
bridge seat
U
تکیه گاه
maulstick
U
تکیه دست
mahlstick
U
تکیه دست
counterfort
U
دیوار تکیه
reclines
U
تکیه کردن
reclined
U
تکیه کردن
stay
U
تکیه مهار
stayed
U
تکیه مهار
recline
U
تکیه کردن
support
U
تکیه گاه
support bearing
U
تکیه گاه
arm rest
U
تکیه گاه
relying
U
تکیه کردن
support roller
U
تکیه گاه
leans
U
تکیه زدن
bearing
U
تکیه گاه
leans
U
تکیه کردن
accentual
U
تکیه دار
leaned
U
تکیه زدن
slump over
U
تکیه زدن
leaned
U
تکیه کردن
rest
U
تکیه گاه
rely
U
تکیه کردن
relies
U
تکیه کردن
relied
U
تکیه کردن
postpositive
U
الحاقی و بی تکیه
backrest
U
تکیه گاه
point of support
U
تکیه گاه
lean
U
تکیه کردن
lean
U
تکیه زدن
rests
U
تکیه دادن
rests
U
تکیه گاه
rest
U
تکیه دادن
fulcrum
U
تکیه گاه
hinged support
U
تکیه گاه مفصلی
free support
U
تکیه گاه ازاد
to lean against the wall
U
به دیوار تکیه دادن
slogan
U
تکیه کلام شعار
accentually
U
مطابق تکیه صدا
slogans
U
تکیه کلام شعار
arch abutment
U
تکیه گاه قوس
abutment
U
تکیه گاه نیمپایه
support conditions
U
شرایط تکیه گاهی
perceptual anchorage
U
تکیه گاه ادراکی
armpit
U
تکیه گاه ارنج
accumbent
U
تکیه دار خوابیده
accumbent
U
تکیه کننده سرغذا
accentuated
U
با تکیه تلفظ کردن
accentuating
U
با تکیه تلفظ کردن
support pression
U
فشار تکیه گاه
accentuate
U
با تکیه تلفظ کردن
rests
U
تکیه گاه استراحت
rest
U
تکیه گاه استراحت
accentuates
U
با تکیه تلفظ کردن
to lean against something
U
تکیه زدن به چیزی
armpits
U
تکیه گاه ارنج
support
U
تکیه گاه پایه
to lean out of the window
U
به پنجره تکیه دادن
simple support
U
تکیه گاه ساده
leaned
U
تکیه دادن بطرف
lateral support
U
تکیه گاه جانبی
seat bars
U
میلههای تکیه گاه
lean
U
تکیه دادن بطرف
journal
U
تکیه گاه اصلی
settlement of abutments
U
نشست تکیه گاه
movable support
U
تکیه گاه متحرک
bench wall
U
دیوار تکیه گاه
bearing width
U
عرض تکیه گاه
journals
U
تکیه گاه اصلی
propped
U
تیر شمع تکیه
indirect support
U
تکیه گاه بی واسطه
direct support
U
تکیه گاه بی واسطه
restraining support
U
تکیه گاه گیردار
bearing plate
U
صفحه تکیه گاه
anchoring effect
U
اثر تکیه گاهی
leans
U
تکیه دادن بطرف
fixed support
U
تکیه گاه گیردار
propping
U
تیر شمع تکیه
core print
U
تکیه گاه ماهیچه
lateral support
U
تکیه گاه کناری
elastic support
U
تکیه گاه ارتجاعی
prop
U
تیر شمع تکیه
solid support
U
تکیه گاه جامد
bearing stress
U
تنش تکیه گاهی
bearing pressure
U
فشار تکیه گاهی
bow hand
U
دسته تکیه گاه
bearing pile
U
تکیه گاه پایه کوب
catchword
U
تکیه سخن مفتاح کلام
bearing pressure on foundation
U
فشار تکیه گاهی شالوده
accubation
U
تکیه دادن یادرازکشیدن سرخوراک
bearing support
U
تکیه گاه متحمل بار
reaction of support
U
عکس العمل تکیه گاه
bossing
U
تکیه گاه یاتاقان شفت ها
stretchers
U
تکیه گاه پای پاروزن
stiffened at the supports
U
تقویت شده در تکیه گاهها
bosses
U
تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bossed
U
تکیه گاه یاتاقان شفت ها
boss
U
تکیه گاه یاتاقان شفت ها
accent mark
U
یکی از علائم تکیه در موسیقی
accentuating
U
تکیه دادن تاکید کردن
accentuates
U
تکیه دادن تاکید کردن
accentuated
U
تکیه دادن تاکید کردن
accentuate
U
تکیه دادن تاکید کردن
movable support
U
تکیه گاه قابل انتقال
accentually
U
بدانسان که تکیه صدارانشان دهد
stretcher
U
تکیه گاه پای پاروزن
support movement
U
تغییر مکان تکیه گاه
back
U
پشتی کنندگان تکیه گاه
support resistance
U
واکنش یا مقاومت تکیه گاه
to emphasize
U
تکیه کردن
[زبان شناسی]
backs
U
پشتی کنندگان تکیه گاه
support
U
تکیه گاه تصدیق کردن
bolsters
U
تکیه گاه حافظ دهانه پل
bolstered
U
تکیه گاه حافظ دهانه پل
bolster
U
تکیه گاه حافظ دهانه پل
staddle
U
چوب دستی تکیه گاه
barytone
U
کلمهای که اخران بی تکیه است میانه
slugs
U
گلوله تکیه گاه فنر تنبل
armpit
U
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpits
U
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
slug
U
گلوله تکیه گاه فنر تنبل
benchrest
U
سکو برای تکیه دادن تیرانداز
slab for bearing
U
سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
slugged
U
گلوله تکیه گاه فنر تنبل
accentuation
U
بکار بردن ایین تکیه صدا
support
U
تکیه بدن ژیمناست روی دستها
Do not lean out!
U
به پنجره تکیه ندهید!
[در اتوبوس یا مترو]
i rely solely on god...
U
تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
postposition
U
لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
arrow rest
U
تکیه گاه تیر روی کمان
beam on elastic supports
U
تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
do
[verb]
U
روی
[فعلی که همراه می آید]
تکیه میکند
simply supported deep beam
U
تیره تیغه روی دو تکیه گاه ساده
cheekpiece
U
تکیه گاه گونه تیرانداز روی تفنگ
be raise to the bench
U
بر مسند قضاوت تکیه زدن دادرس شدن
fulcrum
U
تکیه گاه ساختن پایه دار کردن
flying buttresses
U
طاق مایلی که بدیوارساختمانی تکیه کرده وانرانگه میدار د
expansion bearing
U
تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com