Perdic | فاصله بین هستهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	internuclear distance U	فاصله بین هستهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	virtual level U	تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
	single space U	در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
	following distance U	فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
	point blank range U	فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
	interval U	فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
	spaces U	فاصله دادن فاصله داشتن
	space U	فاصله دادن فاصله داشتن
	collision parameter U	در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
	alley U	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
	alleyways U	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
	alleys U	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
	holes U	فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
	hole U	فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
	holed U	فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
	holing U	فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
	close march U	راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
	atomic U	هستهای
	potential barrier U	سد هستهای
	nuclear strike U	تک هستهای
	mononuclear U	یک هستهای
	nuclear U	هستهای
	nuclear reaction U	فرایند هستهای
	nuclear transformation U	تبدیل هستهای
	nuclear radiation U	تشعشع هستهای
	nuclear power station U	نیروگاه هستهای
	nuclear reaction U	واکنش هستهای
	fusions U	جوش هستهای
	transmutation U	تبدیل هستهای
	nuclear structure U	ساختار هستهای
	nucleonics U	فیزیک هستهای
	nuclear configuration U	ترکیب هستهای
	nuclear chemistry U	شیمی هستهای
	core storage U	انباره هستهای
	core memory U	حافظه هستهای
	mononuclear U	سلول یک هستهای
	fusion U	جوش هستهای
	necleo synthesis U	سنتز هستهای
	nuclear corrosion U	فرسایش هستهای
	nuclear fission U	انشقاق هستهای
	nuclear forces U	نیروهای هستهای
	nuclear fission U	شکافت هستهای
	fission U	شکاف هستهای
	fission U	شکافت هستهای
	thermonuclear U	گرمای هستهای
	nuclear reactor U	راکتور هستهای
	nuclear reactor U	واکنشگاه هستهای
	nuclear reactors U	راکتور هستهای
	nuclear reactors U	واکنشگاه هستهای
	nuclear families U	خانواده هستهای
	nuclear family U	خانواده هستهای
	fission bomb U	بمب هستهای
	fission reactor U	واکنشگاه هستهای
	nuclear engineering U	تکنولوژی هستهای
	nuclear technology U	تکنولوژی هستهای
	nuclear fusion U	گداز هستهای
	nuclear pile U	پیل هستهای
	nuclear number U	عدد هستهای
	nuclear power U	انرژی هستهای
	nuclear energy U	انرژی هستهای
	nuclear fusion U	ذوب هستهای
	nuclear electricity U	الکتریسیته هستهای
	nuclear detector U	اشکارساز هستهای
	nuclear fusion U	همجوشی هستهای
	nuclear fusion U	گداخت هستهای
	nuclear power U	نیروی هستهای
	nuclear power production U	تولید انرژی هستهای
	fusions U	عمل ترکیب هستهای
	nuclear biological chemical U	شیمیایی میکربی هستهای
	nuclear fusion energy U	انرژی ذوب هستهای
	thermonuclear U	بمب هستهای حرارتی
	slugs U	میزان سازی هستهای
	slugged U	میزان سازی هستهای
	slug U	میزان سازی هستهای
	nuclear binding energy U	انرژی اتصال هستهای
	fusion U	عمل ترکیب هستهای
	thermonuclear reaction U	واکنش گرما- هستهای
	fusion energy U	انرژی همجوشی هستهای
	nuclear power plant U	تاسیسات انرژی هستهای
	go no go U	اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
	contingent effects U	اثرات احتمالی انفجار هستهای
	attack nuclear carrier U	ناو هواپیمابر افندی هستهای
	radiological U	رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
	fusion reactor U	راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
	fission U	تجزیه بمب تجزیهای شکافت هستهای
	nuclear submarine U	زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
	lymphocytosis U	ازدیاد گلبولهای سفید یک هستهای خون
	dwarf dud U	جنگ افزار هستهای عمل نکرده
	nominal weapon U	جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
	elodea U	جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
	endomixis U	تجدید وضع هستهای اغازیان تاژکدار در فواصل معینه
	induced U	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
	inducing U	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
	induce U	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
	induces U	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
	radioactivity U	قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
	fission products U	عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
	inductor U	قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
	controlled thermonuclear reaction U	جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
	spaces U	جا فاصله
	spaces U	فاصله
	length U	فاصله
	space U	جا فاصله
	intermittence U	فاصله
	intermezzo U	فاصله
	per saltum U	بی فاصله
	space U	فاصله
	interval U	فاصله
	gaps U	فاصله
	clearance U	فاصله
	discontinuance U	فاصله
	head space U	فاصله سر
	gap U	فاصله
	diastema U	فاصله
	unremittingly U	بی فاصله
	blankest U	فاصله
	blank U	فاصله
	lengths U	فاصله
	hiatus U	فاصله
	distances U	فاصله
	distance U	فاصله
	single space U	تک فاصله تو هم
	blank character U	فاصله
	space bar U	فاصله زن
	interregna U	فاصله
	em dash U	خط فاصله ام
	interregnum U	فاصله
	range U	فاصله
	ranged U	فاصله
	ranges U	فاصله
	spacing U	فاصله
	interregnums U	فاصله
	equidistant U	هم فاصله
	tele U	فاصله
	en dash U	خط فاصله ان
	f. distance or length U	فاصله کانونی
	fiducial interval U	فاصله اطمینان
	time lags U	فاصله زمانی
	time out U	وقفه فاصله
	dutter U	فاصله ستونها
	focal length U	فاصله کانونی
	frequency distance U	فاصله فرکانس
	frequency spacing U	فاصله فرکانس
	lattice spacing U	فاصله شبکه
	class interval U	فاصله طبقه
	mode interval U	فاصله نما
	angular distance U	فاصله زاویهای
	interval confidence U	فاصله اطمینان
	close range U	فاصله نزدیک
	code distance U	فاصله رمز
	coherence distance U	فاصله همدوسی
	confidence interval U	فاصله اطمینان
	confidence interval U	فاصله اعتماد
	magnet gap U	فاصله هوایی
	center distance U	فاصله ازمرکز
	keyspace U	فاصله کلیدی
	light gap U	فاصله نور
	light gap U	فاصله روشنایی
	blank character U	دخشه فاصله
	line spacing U	فاصله سطرها
	line spacing U	فاصله سطر
	center distance U	فاصله مرکزی
	line spacing U	فاصله خطوط
	line to line spacing U	فاصله سطور
	infighting U	نبرد در فاصله کم
	gulf U	فاصله زدوری
	deflationary gap U	فاصله تنزلی
	ignition spark gap U	فاصله جرقه
	spacing U	فاصله بندی
	ignition gap U	فاصله جرقه
	diatessaron U	فاصله یک چهارم
	distance meter U	فاصله سنج
	head space U	فاصله سر تیربار
	input gap U	فاصله اولیه
	dead rise U	فاصله مرده
	normal interval U	فاصله معمولی صف
	interspace U	فاصله مدت
	interstice U	ترک فاصله
	spacing U	فاصله گذاری
	hard space U	فاصله واصل
	gulfs U	فاصله زدوری
	focal distance U	فاصله کانونی
	known distance U	فاصله معلوم
	haul distance U	فاصله حمل
	time lag U	فاصله زمانی
	distant U	فاصله دار
	time interval U	فاصله زمانی
	spaces U	فاصله مدت
	spaces U	جا فاصله مدت
	spaces U	فاصله گذاشتن
	space U	فاصله مدت
	space U	جا فاصله مدت
	tooth gap U	فاصله دندانه
	track pitch U	فاصله شیار
	terraces spacing U	فاصله تراسها
	telemeter U	فاصله سنج
	intermissions U	فاصله عود
	intermission U	فاصله عود
	intervalometer U	فاصله سنج
	space condition U	شرط فاصله
	space condition U	حالت فاصله