English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (6649 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unheard U غیر معروف غریب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reputable U معروف
popular U معروف
grandest U معروف
grander U معروف
grand U معروف
demotic U معروف
of renown U معروف
known U معروف
well-known U معروف
tyupical U معروف
well known U معروف
alleged U بقول معروف
as they say U به قول معروف
famous U معروف نامی
rents U معروف نامور
renting U معروف نامور
known U مشهور معروف
rented U معروف نامور
renowned U معروف نامور
allegedly U بقول معروف
brand leader U مارک معروف
magnific U معروف برجسته
starry U درخشان معروف
well known U معروف مشهور
to create an image for oneself as somebody U معروف و مشهور شدن
delivery groups U گروه معروف پیام
cif U فرمت میانی معروف
historic U معروف مبنی بر تاریخ
come back <idiom> U دوباره معروف شدن
unco U غریب
unmoral U غریب
uncanny U غریب
romantic U غریب
romantically U غریب
romantics U غریب
peregrin or rine U غریب
oddish U غریب
next door to U غریب
lonelier U غریب
loneliest U غریب
lonely U غریب
stranger U غریب
baroque U غریب
singular U غریب
weirder U غریب
nostalgically U غریب
freakiest U غریب
freaky U غریب
weird U غریب
weirdest U غریب
nostalgic U غریب
curious U غریب
freakier U غریب
put on the map <idiom> U باعث معروف شدن مکانی
duration curve U معروف به منحنی دبی کلاسه
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
it is nothing out of the way U غریب نیست
oddly U بطور غریب
antic U غریب و عجیب
whimsicallity U غریب خیالباف
gig U ادم غریب
outlandishly U بطور غریب
an odd custom U رسم غریب
gigs U ادم غریب
way-out U عجیب و غریب
way out U عجیب و غریب
surreal U عجیب و غریب
unearthly U عجیب و غریب
whimsical U غریب خیالباف
quizzically U عجیب و غریب
quizzical U عجیب و غریب
extravagant U عجیب غریب
bizarre U غریب وعجیب
odd U عجیب غریب
lunces U کارهای غریب
rum U عجیب و غریب
outlandish U عجیب و غریب
grotesque U غریب و عجیب
oddballs U عجیب و غریب
oddball U عجیب و غریب
quaintly U بطور غریب
queer U عجیب و غریب
odder U عجیب غریب
oddest U عجیب غریب
queerest U عجیب و غریب
queerer U عجیب و غریب
cp/m U سیستم عامل معروف برای ریزکامپیوتر ها
antic U وضع غریب ومضحک
grotesquerie U چیز عجیب و غریب
eccentrically U بطور عجیب و غریب
whimsicality U غرابت چیز غریب
grotesquely U بطور عجیب و غریب
peculiar U دارای اخلاق غریب
to feel strange U خود را غریب دیدن
weirdos U آدم عجیب و غریب
whimslcally U بوالهوسانه بطور غریب
oddities U چیز عجیب و غریب
rummily U بطور غریب وعجیب
eccentrics U غیر عادی غریب
eccentric U غیر عادی غریب
inhospitable U غریب ننواز نامهربان
strangers U بطور غریب یا بیگانه
thundering U غریب رعد اسا
immigrants U غریب کوچ نشین
weirdo U آدم عجیب و غریب
unusual U غریب مخالف عادت
oddity U چیز عجیب و غریب
wonders U حیرت انگیز غریب
wondering U حیرت انگیز غریب
wondered U حیرت انگیز غریب
wonder U حیرت انگیز غریب
strangely U بطور غریب یا بیگانه
immigrant U غریب کوچ نشین
curiosity U چیز غریب کمیاب
curiosities U چیز غریب کمیاب
buzzword U کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
I am a strange in this town. U دراین شهر غریب هستم
That is very odd . how strange ! U خیلی غریب ( عجیب ) است
golliwogg U عروسک سیاه وعجیت و غریب
screwball U ادم عجیب غریب ابله
f. U مجلس رقص بالباسهای غریب
hospitable U غریب نواز مهمان نوازانه
gigs U چیز غریب وخنده دار
golliwog U عروسک سیاه وعجیب و غریب
golliwogs U عروسک سیاه وعجیب و غریب
gollywogs U عروسک سیاه وعجیب و غریب
grotesquery U کلام یا حرکت بی تناسب و غریب
gig U چیز غریب وخنده دار
scylla U صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
b. horizon U طبقه ب که به لایه تمرکزمواد در پروفیل خاک معروف است
RTFM U خلاصه معروف درپیام به معنای " خواندن دستور کار"
PPQN U قالب زمانی معروف که در استاندارد MIDI استفاده میشود
part U قالب زمان معروف برای ترتیب استاندارد MIDI
voodoo U نوعی هواپیمای سوپرسونیک دو موتوره تاکتیکی معروف به اف 101
vigilantes U نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
vigilante U نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
Teddy boy U ملبس به جامه های عجیب و غریب
Teddy boys U ملبس به جامه های عجیب و غریب
he is a man of queer habits U مردی است دارای عادتهای غریب
contraption U تدبیر [اختراع] [ابتکار] [اسباب عجیب و غریب]
What is that strange contraption you've got in the garage? U آن دستگاه عجیب و غریب که تو در گاراژ داری چیست؟
rococo U سبک هنری قرن 81 میلادی عجیب و غریب
ega U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور صفحه نمایش رنگی با resolutin بالا
lotuses U شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
lotus U شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
character actor هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
character actors U هنرپیشهای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
by the holy poker U سوگند شوخی امیزی است چون به انروزهای غریب ومانندان
dbase U نرم افزار پایگاه داده معروف که حاوی زبان برنامه نویس توکار است
grotesque U [تصاویر با مناظر عجیب و غریب معمولا در سرداب ها استفاده می شود.] [معماری]
VT terminal emulation U استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
wordstar U برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Micropro International برای کامپیوترهای CPLM و IBMPC
pitting corrosion U سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است
ttl U خانواده معروف دروازههای منط قی و طرح موارد ترانزیستوری سریع که ترانزیستور دو قط بی آن مستقیماگ وصل شده اند.
Eudora U برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
universal roll U برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
Novell U شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
grandfather file U سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
back frow U اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
popularizes U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularize U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularizing U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularized U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularised U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularising U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularises U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
wordperfect U برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Word Perfeet Covp که روی محدوده وسیعی از سیستم عامل و سخت افزار اجرا میشود
Marasali U ماراسالی [این روستا که به شیروان معروف بوده در آذربایجان شوروی قرار داشته و نمونه جالبی از فرش محرابی به همراه بته جقه ها در آن بافته می شود.]
pearl U مروارید [طرح این سنگ قیمتی در فرش های چینی بکار رفته و یک نوع آن بنام مروارید شعله ور معروف می باشد.]
enhancing U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhanced U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhance U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
known by everybody U همه کس اورامیشناسد معروف همه است
extending U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extend U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extends U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
caucasus U منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
Netscape Navigator U یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است
Pashtan U قبایل پشتو [که در افغانستان و پاکستان زندگی می کنند و فرش های آن بنام های درانی، گلیزائی، هفت بالا و شیرخانی در بازار معروف می باشند.]
APPC U پروتکلهای IBM که امکان ارتباط peer-to-peer بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA را میدهد که به پروتکلهای LU هم معروف است
glid U تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
Pope, Arthur Upham U آرتور پوپ [که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
Joshegan U جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
sql U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
Anatolia U منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
Senneh U سنه [نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
Recent search history Forum search
2امر به معروف و نهی از منکر
2امر به معروف و نهی از منکر
1he booted them off to the isle of the lost
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com