English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
accidental U غیر مترقبه عرضی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crossbar U خط عرضی صلیب میله عرضی
crossbars U خط عرضی صلیب میله عرضی
supervenient U غیر مترقبه
unexpected U غیر مترقبه
supervenience U امر غیر مترقبه
unexpected U غیره مترقبه غیرمنتظره
godsend U نعمت غیر مترقبه
serendipity U نعمت غیر مترقبه
serendipitous U دارای نعمت غیر مترقبه
below the line U درامد یا هزینه غیر مترقبه
emergency relief U رهایی ازمصایب غیر مترقبه
hip shoot U تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
contingent annuity U پرداخت مقرری به علت اتفاق غیر مترقبه
deffered entry U ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
subsidy U مالیات فوق العادهای که درمواقع اضطرار و برای امورمهم و غیر مترقبه مملکتی اخذ میشود
deferred exit U انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
transect U بطور عرضی برش کردن برش عرضی کردن
frustrated contract U قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
crosses U عرضی
crossest U عرضی
crosser U عرضی
traverse U عرضی
crossbar U خط عرضی
traversed U عرضی
traverses U عرضی
traversing U عرضی
lateral U عرضی
cross U عرضی
crossbars U خط عرضی
transverse U عرضی
cross brace U گیره عرضی
deflection sweep U درو عرضی
cross brace U مهار عرضی
cross compartment U دهلیز عرضی
cross cut U برش عرضی
lateral stability U پایداری عرضی
cross head U تیر عرضی
cross beam U تیر عرضی
horizontal plane U صفحه عرضی
lateral shifts U تغییرات عرضی
lateral route U جاده عرضی
lateral forces U نیروهای عرضی
shape of cross section U نیمرخ عرضی
collateral ganglia U عقدههای عرضی
sides way U نوسان عرضی
lateral tell U سبقت عرضی
cross fall U شیب عرضی
crossed belt U تسمه عرضی
sagrod U مهار عرضی
cross linking U اتصال عرضی
radial load U بار عرضی
radial play U بازی عرضی
cross section U برش عرضی
cross section U مقطع عرضی
cross roll U نورد عرضی
northing U مختصات عرضی
leak coil U بوبین عرضی
cross feed U تغذیه عرضی
latitude band U کمربند عرضی
cross hole U سوراخ عرضی
transverse plane U صفحه عرضی
cross traverse U تراورس عرضی
latitude band U نوار عرضی
cross section U نیمرخ عرضی
cross trail U جاده عرضی
sag rod U مهار عرضی
baselinesman U خط نگهدار خط عرضی
profile U مقطع عرضی
transverse scale U مقیاس عرضی
accident U صفت عرضی
accidents U صفت عرضی
transverse reinforcement U ارماتور عرضی
transverse joint U درز عرضی
timber U دنده عرضی
transverse fault U گسل عرضی
transverse crack U ترک عرضی
transverse section U مقطع عرضی
transverse stress U تنش عرضی
transverse valley U دره عرضی
profiled U مقطع عرضی
profiles U مقطع عرضی
profiling U مقطع عرضی
trimmed joist U تیر عرضی
traversing fire U اتش عرضی
transverse wave U موج عرضی
transverse bulkhead U تیغه عرضی
transverse bracing U تقویت عرضی
phenomenal U عارضی عرضی
phenomenally U عارضی عرضی
square ball U پاس عرضی
axis U خط طولی یا عرضی
abeam U جهت عرضی
accidentalism U فلسفه عرضی
accidentalism U فلسفهء عرضی
athwart U به طور عرضی
cross piece U تیر عرضی
transection U برش عرضی
transversal section U برش عرضی
frame U دنده عرضی
transverse axis U محور عرضی
transverse acceleration U شتاب عرضی
transversal wave U موج عرضی
northing U محور عرضی نقشه
cross-tree U [رابط عرضی دکلها]
cross-aisle U [گوشواره عرضی کلیسا]
counter-brace U تیر تقویت عرضی
transverse cardan shaft U محور کاردان عرضی
swinging of flow U نوسانات عرضی جریان
transverse bending test U ازمایش خمش عرضی
transverse conductance U مقدار هدایت عرضی
y axis U محور عرضی مختصات
transection U برش یا مقطع عرضی
section of valley U نیمرخ عرضی دره
valley cross section U نیمرخ عرضی دره
transverse test specimen U نمونه ازمایش عرضی
latitude band U نوار عرضی زمینی
cross sectional area U سطح مقطع عرضی
transverse fatigue test U ازمایش خستگی عرضی
cross level buble U حباب تراز عرضی
cross hole nut U مهره با سوراخ عرضی
traverse U حرکت عرضی یا مورب
cross barred U دارای میلههای عرضی
traversed U حرکت عرضی یا مورب
career courses U دورههای عرضی نظامی
broadside aerial U تشعشع کننده عرضی
traversing U حرکت عرضی یا مورب
traverses U حرکت عرضی یا مورب
backward pass U پاس عرضی یا به عقب
thwarted U نشیمنگاه عرضی قایق
thwart U نشیمنگاه عرضی قایق
rafters U تیر عرضی طاق
cross section U سطح مقطع عرضی
rafter U تیر عرضی طاق
enfilade U درو عرضی کردن
crossrial carriage U پاگیر تیر عرضی
crossing target U هدفهای متحرک عرضی
cross wall U دیوار پلهای عرضی
cross tree U رابط عرضی دکلها
brace U تیر تقویت عرضی
shrouds U بکسلهای عرضی ناو
cross slide U کشوی لغزنده عرضی
cross sectional data U دادههای برش عرضی
braced U تیر تقویت عرضی
cross-gable U [سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
keels U ستون عرضی مرکزی ناو
keel U ستون عرضی مرکزی ناو
broad beam headlamp U نور افکن با تشعشع عرضی
tumple U گردش حول محور عرضی
I have nothing more to say . U دیگر عرضی نیست ( ندارم )
balkline U خط عرضی روی میز بیلیارد
terete U استوانهای شکل در برش عرضی
cross folding test U ازمایش چین خوردگی عرضی
lateral tell U پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
cross trail U جاده سرتاسری عرضی در منطقه
head string U خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
baulking U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulked U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balks U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balking U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balked U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balk U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
Could I have a word with you ? U عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
toggles U میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
toggle U میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
baulks U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
frame U قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
stock U ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stocked U ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
balkline spot U نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
phugoid oscillation U نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
ante-chapel U [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
fishbone mine U سیستم کانال کشی یاحفاری که به صورت شاخههای موازی عرضی کنده میشود
warping U پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
pitch control U کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
byes U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
bye U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
cross tell U پخش اخبار به طور عرضی توزیع اخبار دریک سطح فرماندهی
nose up U چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
Moghat U مقات [نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
Dudley carpet U فرش سفارشی ایرانی دادلی [مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
canards U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canard U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com