Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
off guard
<idiom>
U
غیر قابل پیش بینی ،غیر منتظره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
unpremediated
U
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
predictable
U
قابل پیش بینی
sensible
U
قابل پیش بینی
foreseeable
U
قابل پیش بینی
predictably
U
قابل پیش بینی
unpredictable
U
غیر قابل پیش بینی
unforeseeable
U
غیر قابل پیش بینی
randomly
U
قابل پیش بینی نیست
random
U
قابل پیش بینی نیست
expectational inflation
U
تورم قابل پیش بینی
indeterminate system
U
آن قابل پیش بینی نیست
random number
U
شمارهای که قابل پیش بینی نیست
unpredictable factors
U
عوامل غیر قابل پیش بینی
dicey
<idiom>
U
غیر قابل پیش بینی
[اصطلاح روزمره]
hairy
<idiom>
U
غیر قابل پیش بینی
[اصطلاح روزمره]
acts of God
U
حوادث ناگهانی و غیر قابل پیش بینی طبیعی
You never can tell .
U
کار دنیا است ( قابل پیش بینی نیست )
act of God
U
حوادث ناگهانی و غیر قابل پیش بینی طبیعی
scalar
U
نوع داده حاوی دادههای مجزا که قابل پیش بینی هستندو رشتهای را دنبال می کنند
deferred exit
U
انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
cruelty
U
عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود
asynchronous
U
انتقال داده بین دو وسیله که بدون هر گونه سیگنال زمانی قابل پیش بینی انجام میشود
chapman region
U
منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
expected value
U
ارزش منتظره
unlooked for
U
غیر منتظره
unlooked-for
U
غیر منتظره
out of the blue
U
غیر منتظره
unexpected
U
غیر منتظره
sudden
U
غیر منتظره
supervenient
U
غیر منتظره
untimely
U
نامعقول غیر منتظره
emergencies
U
غیر منتظره حیاتی
emergency
U
غیر منتظره حیاتی
unexpected inflation
U
تورم غیر منتظره
snub nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pop up
<idiom>
U
غیر منتظره یا ناگهانی فاهر شدن
emergencies
U
امر فوق العاده و غیره منتظره
emergence
U
امر فوق العاده و غیره منتظره
emergency
U
امر فوق العاده و غیره منتظره
unwarned exposed
U
به طور غیر منتظره در معرض تک قرار گرفتن
Her comment, though unexpected, was apropos.
U
نظر او
[زن]
، هر چند غیر منتظره، بجا بود.
septum
U
حفرههای بینی پره بینی
blow up
U
توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
blow-ups
U
توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
blow-up
U
توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
weather forecasts
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anaglyph
U
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
anticipated stock losses
U
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecast
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
predicting interval
U
فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
sensible
U
قابل درک قابل رویت
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
nasally
U
از بینی
cross eye
U
دو بینی
snoot
U
بینی
neb
U
بینی
the handle of the face
U
بینی
snivel
U
اب بینی
night bilndness
U
شب بینی
sniveling
U
اب بینی
double vision
U
دو بینی
cross eye
U
کج بینی
snivels
U
اب بینی
graphology
U
خط بینی
nose
U
بینی
noses
U
بینی
snot
U
اب بینی
rhinologist
U
بینی
snivelled
U
اب بینی
rheum
U
اب بینی
sniveled
U
اب بینی
snivelling
U
اب بینی
pecker
U
بینی
mucus of the nose
U
اب بینی
palmistry
U
کف بینی
nozzles
U
بینی
nozzle
U
بینی
chiromancy
U
کف بینی
hand reading
U
کف بینی
foresight
U
پیش بینی
outsight
U
فاهر بینی
sniffed
U
بینی گرفتن
forecasting
U
پیش بینی
prediction
U
پیش بینی
outsight
U
برون بینی
second sight
U
دور بینی
cautions
U
پیش بینی
optimism
U
نیک بینی
worldview
U
جهان بینی
optimism
U
خوش بینی
telegnosis
U
غیب بینی
conchoscope
U
بینی بین
priggery
U
خود بینی
sniffing
U
بینی گرفتن
ozena
U
قرحه بینی
cautioning
U
پیش بینی
caution
U
پیش بینی
perspicuity
U
تیز بینی
platyrrhine
U
پهن بینی
polyopia
U
چند بینی
strictures
U
باریک بینی
quillet
U
باریک بینی
priggism
U
اندک بینی
cautioned
U
پیش بینی
crystal gazing
U
بلور بینی
sniff
U
بینی گرفتن
perspicuity
U
روشن بینی
fastidiousness
U
باریک بینی
scintillating scotoma
U
اخگر بینی
fortune telling
U
طالع بینی
stricture
U
باریک بینی
precaution
U
پیش بینی
precautions
U
پیش بینی
hook nosed
U
دارای بینی کج
mucus of the nose
U
مخاط بینی
clear sightedness
U
روشن بینی
preparation
U
پیش بینی
soothsayer
U
فال بینی
lenticular
U
ذره بینی
astronomy
U
طالع بینی
realism
U
واقع بینی
objectivity
U
واقع بینی
laryngoscopy
U
حنجره بینی
bridges
U
برامدگی بینی
strology
U
زایجه بینی
astrology
U
اختر بینی
macropsia
U
درشت بینی
subtlety
U
باریک بینی
lookahead
U
پیش بینی
soothsaying
U
فال بینی
bridge
U
برامدگی بینی
bridged
U
برامدگی بینی
localism
U
کوته بینی
spectroscopy
U
طیف بینی
spectroscope
U
طیف بینی
long siht
U
دور بینی
preparations
U
پیش بینی
stereoscopic
U
برجسته بینی
subtleties
U
باریک بینی
keenness of sight
U
تیز بینی
flat nosed
U
پهن بینی
noses
U
بینی اسب
forcasting
U
پیش بینی
nose
U
بینی اسب
clairvoyance
U
روشن بینی
clairvoyance
U
غیب بینی
microscopy
U
ذره بینی
self imprtance
U
خود بینی
introspection
U
باطن بینی
hook-nosed
U
دارای بینی کج
microscopy
U
ریز بینی
pessimistically
U
ازروی بد بینی
nasality
U
وابستگی به بینی
subtility
U
باریک بینی
expectation
U
پیش بینی
prevision
U
پیش بینی
megalopsia
U
درشت بینی
perdict
U
پیش بینی
megalopsis
U
درشت بینی
snuffer
U
سوراخ بینی
insolence
U
خود بینی
isomorphism
U
هم ریخت بینی
astrology
U
طالع بینی
pregiurement
U
پیش بینی
inferiority complexes
U
خود کم بینی
inferiority complex
U
خود کم بینی
biopsy
U
زنده بینی
expectations
U
پیش بینی
second sight
U
روشن بینی
augury
U
پیش بینی
rhinal
U
وابسته به بینی
nasiform
U
بینی شکل
nasal
U
مربوط به بینی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com