English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
embryonic layer U غشاء جنینی غشاء سلولی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
embryonic membrane U غشاء جنینی
mantle layer U غشاء جنینی مخ
diploblastic U دارای دو غشاء سلولی
triploblastic U دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
tympanon U غشاء
tympan U غشاء
membranes U غشاء
membrane U غشاء
membrance U غشاء
magnetic film U غشاء مغناطیسی
serosa U غشاء سروزی
tegmentum U غشاء پوششی
hyaloid membrane U غشاء زجاجی
tunica U غشاء پوششی
hyaloid U غشاء زجاجی
caul U غشاء پوششی
tegumnentum U غشاء پوششی
decidua U غشاء فانی
curtains U حجاجب غشاء
basilar membrane U غشاء پایه
pellicle U غشاء نازک
reticular membrane U غشاء شبکهای
pelliculate U غشاء دار
postsynaptic membrance U غشاء پس سیناپسی
endometrium U غشاء داخلی رحم
presynaptic membrane U غشاء پیش سیناپسی
cerebritis U ورم غشاء دماغ
endocarditis U اماس غشاء درونی دل
magnetic thin film U غشاء نازک مغناطیسی
endospore U غشاء درونی تخم
scruff U پرده نازک غشاء
endosporium U غشاء درونی تخم
hypoblast U غشاء داخلی جنین
pericardium U غشاء خارجی قلب
dermis U غشاء میانی پوست
plasma membrane U غشاء خارجی سفیده یاخته
rhinitis U ورم غشاء مخاطی بینی
cerate U دارای غشاء یاشامه مومی
turgor U اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
pleura U پرده جنب غشاء مایی ریوی
rhinopharyngitis U ورم غشاء مخاطی بینی و حلق
lodicule U یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
intima U درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
gonidium U یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
membranaceous U دارای غشاء پرده پرده غشایی
fetal U جنینی
fetuses U جنینی
foetuses U جنینی
foetal U جنینی
embryonic U جنینی
germinal U جنینی
foetus U جنینی
polyembryony U چند جنینی
lanugo U کرک جنینی
polyembryony U موجود چند جنینی
scolex U کرم کدو درحالت جنینی
teratoma U تومور متشکله از انساج مختلف جنینی
acrogamy U جایگیری تخم درانتهای کیسهء جنینی
cellulous U سلولی
unicellular U یک سلولی
unicellularity U یک سلولی
meiosis U تقسیم سلولی
amoebas U جانور تک سلولی
cell animation U تحرک سلولی
amoebae U جانور تک سلولی
multicellular U چند سلولی
extracellular U خارج سلولی
amebas U جانور تک سلولی
amebae U جانور تک سلولی
cellular U بافت سلولی
cell receptor U گیرنده سلولی
acellular U غیر سلولی
intercellular U داخل سلولی
amoeba U جانور تک سلولی
sclerenchyma U بافت سخت سلولی
exoenzyme U انزیم خارج سلولی
karyokinesis U مرحله تقسیم سلولی
endoenzyme U انزیم داخل سلولی
amitosis U یک نوع تقسیم سلولی
cellular structure U ساختارسلولی سازه سلولی
lysate U حاصل تجزیه سلولی
amoebic U وابسته به جانور تک سلولی
macronucleus U هسته سلولی بزرگتر
receptacles U حفره درون سلولی گیاه
agamete U تکثیر سلولی غیر جنسی
receptacle U حفره درون سلولی گیاه
stratum U رتبه طبقه نسج سلولی
protoplasm U ماده اصلی جسم سلولی
lumen U حفره سلولی درون جدار گیاه
prophase U مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
karyolymph U ماده اساسی زمینه هسته سلولی
schizogony U تولید مثل بوسیله شکاف یاتقسیم سلولی
telophase U اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
lyse U بوسیله " لیزین " تجزیه سلولی بعمل اوردن
gametocyte U سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
mastigophoran U اغازیان تک سلولی تاژکدار که گاهی جزء جلبک محسوبند
prolotherapy U اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
macromere U سلولهای بزرگتری که در اثر تقسیم سلولی نامساوی تخم ایجادمیشود
abortifacient U سقط جنین کننده سقط جنینی
islets of langerhans U دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
lymphoblast U سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
fissiparous U تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
colony U گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
gemmulation U جوانه کوچک ایجادموجود تازه توسط جوانه سلولی
hair U [الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
two cell accumulator U اکومولاتور دو سلولی اکومولاتور دوبل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com